نویسنده: جسیکا لیهستر/ دستیار ارشد سردبیر سیتی لب
مترجم: محدثه عقبایی
با گروهی آشنا شوید که با استکان چایی به جنگِ انزوای اجتماعی میروند.
چندنفری دور میزی با رومیزی خالخالی نشستهاند. خرده نان و باقیماندهی مربا در بشقابهایشان دیده میشود. گروههای مردم بر روی مبل و صندلیهای دستهداری لمدادهاند. انگار عطر گلهای پارچهی مبلها در فضا پراکنده میشود. مَف پاتس[۱] میگوید: «این فضا شاید خیلی شبیه به خانهی مادربزرگتان باشد. این تعارف نیست.» این فضا دنج و بیتکلف است و جان میدهد برای اینکه بپرید روی مبلها و مدتی را در همان حال بمانید.
بهار سال پیش پاتس با همکاری شورای شهر فضایی با عنوان «Living room» یا «نشیمن» در یک کتابخانهی عمومی در بلکپول راهاندازی کرد. شعبهی دیگری هم ماه پیش در روترهام شروع به کار کرد. حالا این کمپین به آن طرف اقیانوس اطلس نیز رسیده است. دو شعبهی دیگر همین زمستان در نیویورک افتتاح خواهد شد؛ یکی در منهتن و دیگری در بروکلین. پاتس این شعبهها را «مراکز مهربانی[۲]» مینامد که مکانهای مهمی برای دور کردن تنهایی و شکلگیری گروهی برای صحبت و به اشتراک گذاشتن فرازوفرودهای زندگی هستند.
«نشیمن» یکی از پروژههای کامرادوس[۳]، سازمانِ پاتس، است که نامش از شعر «سرود راه گشوده»[۴] اثر والت ویتمن گرفته شده که در آن راوی از کسی میخواهد با او همسفر شود. پاتس میگوید این سازمان غیرانتفاعی بر آن است تا به انزوای اجتماعی که میتواند انسان را در خود غرق کند و باعث تشدید مشکلات او شود، پایان دهد.
پاتس که چندین دهه درزمینهی خدمات اجتماعی فعالیت دارد، وجه اشتراک مردمی که به این خدمات روی میآورند را یافته است: غبار تنهایی و مشکلات روحی. پاتس اینطور ادامه میدهد که مردمی که درگیر بیخانمانی، اعتیاد و یا بیماری هستند، اغلب احساس میکنند باید پر کردن فرمها و یا ویزیتهای پزشکی را سریع تمام کنند اما نشیمن مدل دیگری ارائه میکند: «شما میتوانید تمامِ روز را اینجا بنشینید. این به خود شما بستگی دارد که هرچقدر میخواهید با دیگران تعامل داشته باشید.»
به دنبال همدردی غریبهها، بودن در فضاهای عمومی میتواند با نیت سوءاستفاده باشد: درک میزان همدردیای که افراد مختلف نیاز دارند، زمانی که شما مرزهای شخصی را رد میکنید، سخت است. پاتس امیدوار است نشیمن ها برای کسانی که به دنبال حمایت میگردند، فضاهای بیطرف و عادلانهای باشد. او میگوید ما برنامههای گفتوگومحوری داریم اما هیچ فشار و فعالیت به افراد تحمیل نمیکنیم. بااینحال اگر بخواهید هر روز اینجا بیایید باید مرد میدان باشید. پاتس به پرورش همدلی و میانجیگری از طریق همکاری متقابل اعتقاد دارد. مردمی که دارند زیر بار استرسها خم میشوند ممکن است با کمک به دیگران کمی از این فشار رهایی یابند. پاتس میگوید: «ما برای شما یک پیشبند هم در نظر گرفتهایم و از شما میخواهیم برای فرد دیگری قهوه درست کنید و با او به گفتگو بپردازید.»
پاتس تعریف میکند که یکی از موردهای مراجعه فردی منزوی بود که همیشه بیشتر وقتش را در داخل خانه میگذراند و هرروز چندین بار با اورژانس (۹۹۹) تماس میگرفت تا فقط صدای یک آدمیزاد را بشنود. یکی دیگر از مراجعهکنندگان نشیمن بعد از ترک الکل بهشدت گرفتار افسردگی شده بود و مدتی طولانی، بهندرت از آپارتمانش بیرون میآمد. او به واشنگتنپست گفت که آشنایی با نشیمن به او کمک کرده با شرایط اجتماعی خو بگیرد چون هر بار که ناامید میشده میتوانسته به آن مراجعه کند.
برای اجرای نشیمن در نیویورک، کامرادوس با سایت Kindness.org همکاری کرد که پایگاهی برای ترغیب مردم به نیفکوکاری به همدیگر است. این سایت که پاییز امسال راهاندازی شده، کاربران خود را به چالشهای سادهای دعوت میکند؛ مثلاً گذاشتن یک طراحی یا کارت دستساز در جایی که کس دیگری پیدایش کند، یا نسخهای از یک کتاب محبوب با این امید که کسی آن را بخواند و با داستانش ارتباط برقرار کند.
مهربانی کردن حسی است که نیاز به استخاره ندارد اما کمی هم مبهم است. مهربانی باعث تحکیم روابط و رضایت زوجها میشود اما در سطح وسیعتر، اندازهگیری مزایای آن بسیار سختتر است. ژاکلین لیندزی، مؤسس Kindness.org میگوید این گروه خود را برای اندازهگیری دقیق تأثیر مهربانی مسئول میداند. سازمان لیندزی برای بررسی (تحلیل) اثرات مهربانی با الیور اسکات کُری، مدیر پروژهی Oxford Morals دانشگاه آکسفورد همکاری کرده است. کوری و همکارانش اخیراً مروری ادبی بر ۲۱ تحقیق پیرامون مهربانی انجام دادهاند که بسیاری از آنها به بررسی دقیقی منجر نشد. کری در بیانیهای اعلام کرد: «تحقیقات ما به این موضوع اشاره دارد که مهربانی کردن زندگی شما را تغییر نمیدهد اما ممکن است به هل دادن آن در مسیر درست کمک کند.» لیندزی میگوید امیدوار است تحقیقات بیشتری در این ده برای کشف بازتاب بلندمدت مهربانی [در زندگی] انجام شود.
محبت کردن روش جایگزینی برای تدابیر رفع بیخانمانی و مسائل دیگر نیست. درواقع، پاتس معتقد است این اقدامات باید در قالب یک تفاهم جمعی بر اساس سیاست جامعتری انجام شوند. در انگلستان، او با همکاری بخشهای اورژانس بیمارستان، کارکنان را تشویق کرد تا به بیماران مرخص شده اطلاع بدهند که میتوانند مدتی بیشتر بمانند و دربارهی استرسهایشان با آنها صحبت کنند.
لیندزی اضافه میکند که این حرکتهای کوچک، ممکن است زندگی فرد را درست نکند، اما میتواند یک روز و یا حداقل یکلحظهی او را تغییر بدهد و ما را باوجود تفاوتهایمان به بهانهی یک فنجان قهوه دور هم جمع کند.
[divider]منبع[/divider]
[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.citylab.com/navigator/2016/11/fighting-loneliness-with-public-living-rooms/506360/?utm_source=SFTwitter”]CityLab[/button]
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱] Maff Potts
[۲] hub of kindness
[۳] Camerados
[۴] هر که هستی! آی!
همسفر شو با من!
خستگی ندارد این همسفری/ خواهی دید
خسته هرگز نمیشود زمین
زمین که ابتدا چموش وُ خاموش مینمود وُ فهم ناپذیر
طبیعتی که ابتدا غریبهای شرور
نومید ولی نشو
دُمِ راه را بگیر وُ برو
چه تحفهها که از ملکوت اینجا نهان است
قسم که تحفههای آسمانی بسیاری هست اینجا
که زبانِ بشر از وصفشان قاصر
بهپیش!
درنگ جایی ندارد اینجا
گیرم که پُر باشد انبار و خانه راحت
حاشا که بمانیم وُ جا خوش کنیم!
گیرم که امن باشد بندر وُ آب هم آرام
حاشا که بمانیم وُ لنگر اندازیم!
گیرم که گرم باشد وُ مهمان دوست اهلِ این سامان
حاشا که بمانیم وُ از خوانِ او بیش برداریم!