مترجم: مسعود تقوی
الکسندر برودسکی[۱] و ایلیا یوتکین[۲] امروزه در فضای هنری روسیه بیشتر به دلیل معماری جذابشان، که شامل هرچیزی از جمله مجسمهسازی تا تغییر کاربری یک انبار میشود، مطرح هستند؛ ولی احتمالا مشهورترین کار آنها چند ورق مسی قلمخورده است که برای ارائهی طرحهای خارق العادهی معماری خود به وجود آوردند. داستان و منبع الهام پشت این طراحیها به خوبی در کتابی که دربارهی آنها نگاشته شده است، توضیح داده میشود:
“در ۱۹۵۷ خروشچف[۳] معماری واقعگرای سوسیالیست[۴] را سبکی «پربزک» خواند و آکادمی معماری را لغو کرد. جایِ مفهوم تلفیق منتقدانهی میراث فرهنگی، یا به عبارتی دیگر استفاده از فرمهای کلاسیک به نفع ایدههای مدرن، را اصول فایدهگرایی بیپیرایه میگیرد. از تکنولوژی مدرن، به خصوص پیشساخته سازی، برای براوردن نیاز فزاینده به مسکن سواستفاده و هرگونه بحث زیباییشناسانهای اتلاف وقت و غیراخلاقی محسوب میشد. کارکردگرایی بیصورت[۵]، که در تمام دورهی برژنف[۶] بر معماری مسلط بود، همراه با فشارهای اقتصادی، رویههای بوروکراتیک و درهم، کمبود مصالح ساختمانی، و کاهش تعداد کارگران ماهر، طرحها و برنامههای ملالآور را تشدید میکرد. چنین سناریویی در میانهی دههی هفتاد در برابر برودسکی، یوتکین و دوستان آنها در موسسهی معماری مسکو قرار داشت.
بسیاری از طراحان جوان خلاقتر شوروی از این وضعیت طاقتفرسا فرار کردند، و کسانی مانند برودسکی و یوتکین از مسابقات بین المللی برای نمایش خلاقیتهای خود استفاده میکردند.
خلق چنین پروژههایی در طول سالیان باعث شد به برودسکی و یوتکین، و دیگر دوستان آنها لقب «معماران کاغذی» داده شود –اصطلاحی تحقیرآمیز که به معماران آوانگاردی که پس از چیرگی واقعگرایی سوسیالیسم در دههی سی هنوز مشغول تولید پروژههای رادیکال بودند، اطلاق میشد.
برودسکی، یوتکین، و دیگران در واکنش به فضای حرفهای غمانگیز که تنها ساختمانهای بیذوق و نسنجیدهای که از لایههای سخت و صلب سیستم بوروکراتیک میگذشتند و با مصالح بیکیفیت توسط کارگران بیمهارت ساخته میشدند، شروع کردند به خلق طرحهای خیالی. از این نظر کار آنها نوعی نقد تصویری معماری است؛ درروی به قلمروی خیال که با بیان تصویری مَرَضهای واقعیت فیزیکی و اجتماعی، و اینکه چطور میتوان آنها را درمان کرد، بروز پیدا میکند.”
این طراحیها در اصل برای نقد معماری آن زمان شوروی تولید شدند، و بدون شک روشی برای ابراز ناامیدی از چالشهایی که معماران و فعالان دیگر رشتهها مجبور بودند در اثر تغییرات و تصمیمات ناگهانی دولت تحمل کنند، بودهاند.
با توجه به کمبود کاغذ و نبود مصالح مناسب، معماران کاغذی بر صفحات مسی قلم میراندند و با وجود این مشکلات میتوان توجه وافر آنها را به جزییات در تک تک طراحیها دید –احتمالا یکی از دلایل شهرت بردوسکی و یوتکین. در این طراحیها هرچیزی را میتوان یافت؛ از مناظر شهری غمافزا گرفته تا تصمیمات نابخردانه در پروژهها. به احتمال زیاد این طرحها استعارههایی هستند که تنها از نگاه یک معمار شوروی یا شاید کسی که در شوروی زندگی کرده است (لازم نیست کسی آموزش دیده باشد تا نقصهای ساخت و ساز صنعتی شوروی را بفهمد)، میتوان درک کرد.
برودسکی و یوتکین در سال ۱۹۹۳ جدا و هرکدام به دنبال علایق خود رفتند. با اینکه برودسکی به طور کلی فعالتر است، کارهای آنها در میان معماران کاغذی نمونههای کاملی از نبوغ است، که در نهایت بدبیاریهای آنها را در معماری تبدیل به کامیابیهای فراوان در هنرمندی کرد.
[۱] Alexander Brodsky
[۲] Ilya Utkin
[۳] Kruschev
[۴] socialist realist architecture
[۵] Faceless
[۶] Brezhnev
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”https://russianculture.wordpress.com/2011/01/12/the-paper-architecture-of-brodsky-and-utkin”]بلاگ سیری در فرهنگ اسلاوی[/button]