دبیران: سعید احمدیان، کامیار صلواتی
در دههی ۱۹۷۰، گروهی از جامعه شناسان فرانسوی به مطالعات شهری پرداختند و سعی کردند رابطهی میان شرایط واقعی حاکم بر بازار، دولت و سیاستهای اجتماعی منجر به شورشهای شهری را درک کنند. همینطور در همین دوران کار برخی از جغرافیدانان و جامعه شناسان بریتانیایی به بازتفسیر مطالعات شهری کمک بسیاری کرد. تمامی این پژوهشگران در زیر چتر پارادایمی پژوهشی و چشمانداز نظری مشخصی گرد آمدند که نظریهی اقتصاد سیاسی نام گرفت.
ظهور رویکرد اقتصاد سیاسی در آمریکا، با مقالهی شهر بهمثابهی ماشین رشد: پیش بهسوی اقتصاد سیاسی مکان از هاروی مولوچ بود. عمدهی پژوهشهای حوزه اقتصاد سیاسی، در دو اصل مشترک بودند: یکی اینکه اقتصاد سرمایهداری فرصتها را بهگونهای ساماندهی میکند که میزان دسترسی گروههای اجتماعی و مناطق مختلف به آنها متفاوت میشود و دیگر اینکه تغییرات اقتصادی بر زندگی سیاسی و اجتماعی افراد نیز مؤثر است.
مکانها با ساختارهای اجتماعی، طبقات اجتماعی و قدرت مرتبطاند و اقتصاد عاملی بسیار مهم و تأثیرگذار در حیات اجتماعی است. اقتصاد چگونه بر ساختارها و سیاستها اثر میگذارد و سیاستها چطور در مکان متبلور میشوند؟ در شرایط اقتصادی یکسان، مکانها چگونه میتوانند راهحلهای متفاوتی را به ما ارائه کنند؟ در این پرونده که نامش از مقالهی هاروی مولوچ وام گرفته شده است، سعی داریم موضوعاتی ازایندست را پیگیری کنیم.
[divider]رقابت و ائتلاف[/divider]
نگاهی به نسبت چارسو و علاءالدین
نویسنده: سعید احمدیان | دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی جامعهشناسی در دانشگاه علامه طباطبائی
در تقاطع خیابان جمهوری و خیابان حافظ در تهران، دوتا از مهمترین مجتمعهای تجاری تهران واقع شدهاند: در یکسو، پاساژ علاءالدین با نمایی از کامپوزیت و شیشه، بدون هیچ بازشو و گشودگی به بیرون، با راهروهایی تنگ و مغازههایی کوچک و چسبیده به هم و در سوی دیگر، مجتمع تجاری و فرهنگی چارسو، در مقیاسی بزرگتر از علاءالدین، با نمایی از شیشه و فلز و راهروهایی عریض، مغازههایی بزرگ، وویدی سرتاسری در میانه و بالکنی در طبقهی پنجم که میتوان غروب تهران را در آن تماشا کرد. در قلب شهر تهران و درجایی که هر متر زمین تجاری بسیار باارزش است، دو رویکرد متفاوت نسبت به ساخت یک مجتمع تجاری را مشاهده میکنیم. این یادداشت تأملی در این تفاوت و نسبت این دو رویکرد است.
[divider]مزمنشدن[/divider]
نگاهی به عدم تأمین پارکینگها در خانهها
نویسنده: سعید احمدیان | دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی جامعهشناسی در دانشگاه علامه طباطبائی
امروز دیگر ماشینها بخش جداییناپذیر زندگی شهری هستند و پارکینگها فضاهایی مهم در کالبد شهری تلقی میشوند. مدتهاست که شهرها در مقیاس ماشینها ساخته میشوند نه انسانها. در بسیاری از شهرها در ایران، با مشکل ترافیک روبهرو هستیم که بخشی از این معضل به این دلیل است که همواره در اینجا و آنجا، بخشی از ماشینها با پارک کردن در کنار معابر، فضای عبور و مرور را کاهش دادهاند. گویی شهرها دارند کمکم به پارکینگی از ماشینها تبدیل میشوند. این نوشته درآمدی است بر این مسئله که چرا این حجم از ماشینها در تمام ساعت شبانهروز در معابر شهری پارک شدهاند و اینکه چطور میشود با نگاهی به اقتصاد مکان در ایران به این مسئله نزدیک شد.
[divider]چگونه یک شهر را منهتنیزه کنیم؟ [/divider]
نویسنده: الیزابت گرینسپن | مترجم: احمد افلاکیان
در گذشته، وقتی گفته میشد شهری «منهتنی» شده است که همهی جدارههای ویترنی قدیمی خیابانها حذف میشدند تا جا برای تودهی آسمانخراشهای تجاری متراکم باز شود: سانفرانسیسکو در دههی ۱۹۶۰ یا میامی در اوایل هزارهی دوم را در نظر بگیرید. با این حال اخیراً، ساکنان شهرها این اصطلاح را برای اشاره به یک پدیدهی متفاوت در شهر نیویورک استفاده میکنند.