نویسنده: جان دی. میکوم/مدرس مدیریت کسب و کاردر دانشگاه هاروارد
مترجم: محمدصادق یوسفزاده/ دبیر سرویس «آمایش سرزمین»
چشمانداز هوشمندی و نوآوریهای شهری بسیار هیجانانگیز بهنظر میرسد؛ اما رؤیاپردازی دربارهی «شهر هوشمند» در یک آیندهی درخشان ماهیتاً کاری آرمانگرایانه است. واقعیت این است که شهرها یکجور نیستند و هیچ رویکرد نوآورانهای شاید هرگز نتواند در سطح جهانی اجرایی شود. آنچه برای روشنفکران در کوپنهاگ یا آمستردام جذاب به نظر میرسد، بعید است کمکی به میلیونها کارگر جاکارتایی یا لاگوسی بکند. برای ایجاد تغییرات واقعی لازم است کارآفرینان بخش خصوصی و همچنین کارآفرینان مدنی و اجتماعی در هر پروژهای شرایط خاص و منحصربهفرد شهرها را در نظر بگیرند. تقسیم شهرها به ۴ نوع از طریق ۲ محور تمایز میتواند نقطهی آغاز خوبی باشد: شهرهای قدیمی در برابر شهرهای جدید و اقتصادهای توسعهیافته در مقابل اقتصادهای در حال ظهور. فرصتهای نوآوری بسته به اینکه در چه نوع شهری هستیم بسیار متفاوت خواهد بود.
نوع اول: اقتصاد توسعهیافته، شهر قدیمی
نمونهها: لندن، دیترویت، توکیو، سنگاپور
ویژگیها: هرگونه مداخله در یک شهر قدیمی نیازمند از رده خارج کردن چیزی است که از قدیم وجود داشته است ــ مانند یک جاده یا ساختمان یا حتی یکنهاد نظارتی یا مشاغل خدماتی سابقهدار. رشد پایین جمعیت موجب شده وضعیتی شبیه حاصل جمع صفر[۱] به وجود بیاید (یکی از دلایلی که رقابت بین تاکسیهای معمولی و تاکسیهای اوبر/لیفت اینقدر داغ است). نخبگان در چنین شهرهایی زندگی میکنند بنابراین راهکارهای نوآورانه در درجهی اول برای کسانی است که پول اضافه برای خرج کردن داشته باشند. شرکتهای Yelp، Trip Advisor و Zillow نمونههایی هستند از نوآوریهایی در این زمینه.
توصیههایی برای مدیران: مدیران باید سعی کنند وضعیتی به وجود بیاورند که کارآفرینان بتوانند راههایی خلق کنند که کیفیت زندگی را ارتقاء دهند بدون آنکه هزینههای اضافی بر دولت تحمیل شود. Airbnb مثال خوبی از ایجاد موقعیت برد-برد است: صاحبان املاک پول نقد بیشتری از داراییشان به دست میآورند و مشتریان هم قدرت انتخاب بیشتری به دست میآورند و هم قیمت کمتری میپردازند. مدیران شهری باید کارآفرینان را تشویق کنند تا شغلهای مستقیم (مانند اوبر یا لیفت) ایجاد کنند یا بهصورت غیرمستقیم گسترش سایر مشاغل را تسهیل کنند (مانند Handy یا Angie’s List).
توصیه به کارآفرینان: ساکنان شهرهای قدیمی توسعهیافته درآمد بالایی دارند. این بدین معنی است که کارآفرینان باید بر راهحلهای کاملاً هوشمندانهای تمرکز کنند که برای بخش مشخصی از جمعیت در نظر گرفته میشوند. این راهکارها باید بیشتر در زمینههای سرگرمی، آموزش و شبکهسازی اجتماعی متمرکز شوند. این راهکارها میتوانند مکانمبنا باشند. OpenTable (سرویس رزرو رستوران)، Motivate (اپراتور دوچرخه شهری) و Luxe (خدمات پارک خودرو) نمونههایی از این راهکارها هستند.
نوع دوم: اقتصادهای در حال ظهور، شهرهای قدیمی
نمونهها: بمبئی، سائوپائولو، جاکارتا
ویژگیها: بسیاری از ساختارهای فیزیکی یا نهادی از قبل در این ابرشهرها وجود دارند اما با رشد سریع جمعیت و ازدحام زیاد، فرصتی برای خلق ارزش از طریق ارتقاء بهرهوری و زیستپذیری و طبقهای از مشتریان که حاضرند بابت این مزایا پول پرداخت کنند به وجود آمده است.
توصیه به مدیران: مدیران باید محدودیتها را کاهش دهند تا بخش خصوصی بتواند در بخش زیرساختهای فیزیکی سرمایهگذاری کند و درنتیجه از زیرساختهای موجود بهرهوری بهتری صورت بگیرد. مدیران همچنین باید با کمک به بازپرداخت سرمایهگذاریها، سرمایهداران را تشویق به سرمایهگذاری در زیرساختها کنند و بازپرداخت سرمایهگذاری را تنها به پرداخت هزینهی خدمات از سوی شهروندان موکول نکنند. نمونههای بزرگمقیاس برای چنین سیاستی را میتوان در هنگکنگ دید. مقامات این شهر یارانه خط ریلی MTR از فرودگاه به مرکز شهر را از عوارض معاملات مسکن شهر تأمین کردند.
توصیه کارآفرینان: بر همکاری و مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) تمرکز کنید. بر راهکارهایی تمرکز کنید که بهرهوری زیرساختهای موجود را افزایش میدهند مانند بهینهسازی ترافیک شهری یا روش همسفری برای جابجایی راههای بهینهتر جمعآوری زباله. در صورت در دسترس نبودن یارانه یا کمکهای دولتی و عمومی با سرمایه کاملاً خصوصی هم میتوان این راهکارها را عملی کرد. شرکتهای Waze، Turo و WasteZero مثالهایی برای این نوع فعالیتها هستند. فرصتهایی برای ترکیب تأمین مالی خلاقانه با استفاده خردمندانه از حسگرها و فنآوریهای کلانداده در جهت ساخت شهرهای پایدار وجود دارد.
نوع سوم: اقتصادهای در حال ظهور، شهر جدید
نمونهها: فو مای هونگ در ویتنام، سوژو در چین، آستانه در قزاقستان
این شهرها معمولاً رشد جمعیت بالا و نرخ رشد سرانه تولید ناخالص داخلی بالایی دارند و شرایط جمعیت شناختی و اقتصادیشان باعث میشود سرعت بازگشت سرمایه در آنها بالا باشد. ازآنجاکه زیرساختهای فیزیکی و اجتماعی اندکی در این نواحی شهری وجود دارد، برای انجام کارهای جدید موانع زیادی وجود ندارد. همچنین برای سرمایهگذاری در بخش خدمات پایه امکان بازگشت سرمایه سریع وجود دارد. نهایتاً در این شهرها هنوز این شانس وجود دارد که شهر را از ابتدا درست بسازیم بهخصوص در مورد جادهها، پلها، تأمین آب و انرژی که این کار ضامن رقابت اقتصادی و کیفیت زندگی در دهههای آتی خواهد بود؛ اما اگر این فرصت از دست برود تجمعات جدید شهری به شکل پراکندهرویی غیررسمی و سکونتگاههایی که دسترسی به آنها برای ایجاد شبکههای راهی، انرژی و بهداشت دشوار خواهد بود، ساخته خواهد شد.
توصیه به مدیران: مدیران قبل از هر چیز باید بر ساخت زیرساختهای اصلی که برای پشتیبانی از خدماتی مانند مدارس، بیمارستانها و پارکها لازماند تمرکز کنند. میتوان این کار را از طریق قراردادهای PPP انجام داد. بعدازاین لازم است زمینههای تجاری مناسب را برای کارآفرینان فراهم کرد تا خدمات ارتباطی داده، بانکداری و بیمه را ایجاد کنند.
توصیه به کارآفرینان: در این شهرها، هنوز خیلی زود است تا به فکر بهینه کردن زیرساختهای موجود باشیم یا به دنبال خلق راههایی جذاب برای ثروتمندان باشیم که درآمد اضافیشان را در آنها خرج کنند. کارآفرینان در این شهرها باید به دنبال ارائه خدماتی باشند که بیشتر براثر نوعی خلأ نهادی بهوجود آمده، از بیثباتی انرژی الکتریکی گرفته تا اجرای کند قراردادها. Alibaba Escrow یکی از واحدهای شرکت چینی معظم علیبابا است که وظیفهاش تسهیل معاملات B2B (بنگاه به بنگاه) است. به این صورت که پرداختی خریدار را نزد خود نگه میدارد تا زمانی که کالا با رضایت کامل به دست مشتری برسد و بعدازآن پول را در اختیار فروشنده قرار میدهد. اینگونه خدمات کمک میکند در وضعیتهایی که عرفهای تجاری و نهادی مانند دادگاهها و قراردادها در حد انتظارات غربی توسعهنیافته است، مراودات تجاری با سهولت بیشتری صورت بگیرد.
نوع چهارم: اقتصاد توسعهیافته، شهر جدید
نمونهها و ویژگیها: چنین شهرهایی خیلی نادرند. تقریباً همهی شهرهای جدید در کشورهای توسعهیافته درواقع ساختوسازهای وسیعی هستند که در نزدیکی شهر اصلی به وجود آمدهاند. نمونهی این شهرها شامل New Songdo City در کره جنوبی، شهر مصدر در ابوظبی و Hafen City Hamburg در آلمان است.
توصیه به مدیران: این شهرهای اقماری درزمینهی اشتغال و جذب افراد مستعدی که بتوانند در یک اقتصاد خلاق فعالیت کنند، باهم رقابت میکنند. مدیران باید بر روی ایجاد زیرساختهای سخت که هزینهها را برای شرکتها کاهش میدهد و همچنین زیرساختهای نرمی که شهر را در مرتبهی بالایی از شاخصهای کیفیت زندگی قرار میدهند و برای شاغلان در یک اقتصاد خلاق جذاب است، تمرکز کنند. این عوامل شامل مواردی مانند حملونقل آسان، هوای پاک و آب سالم، فضای سبز و حمایت از هنرها و اوقات فراغت میشود.
توصیه برای کارآفرینان: مانند مدیران شهری باید بر روی خدماتی که برای دانش ورزان مهم است و کمک به ایجاد برند شهری فعالیت کنند. مثلاً شرکت سیسکو فنآوری جدیدی (تعاملات ویدئویی بر خط و باکیفیت بالا) را در شهر New Songdo City کرهی جنوبی و لاواسای هند به اجرا گذاشته که با استفاده از آن اجرای خدمات شهری و جذب کارفرمایان را بهبود میدهد.
راهکارهای متفاوت برای شهرهای متفاوت
شایعات پیرامون شهرهای هوشمند از چند جا تقویت میشود، از رهبران سیاسی گرفته تا نوشتارهای دانشگاهی تا دغدغههای تجاری. ممکن است حواس نخبگان با فنآوریهای جذاب و نوآوریهای توریستپسند پرت شود اما این تمام داستان نیست. بیشتر شهرها نمیتوانند مستقیماً هزینهی هوشمندی را پرداخت کنند و معمولاً حتی نمیتوانند زیرساختهای اصلی را تأمین مالی کنند؛ بنابراین در بسیاری از موارد نوآوریها باید توسط سرمایه بخش خصوصی با تمرکز بر مداخلاتی که بتوانند پول خود را برگردانند، صورت بگیرد. نوآوران شهری جهانی بهخوبی میدانند باید بین موقعیتهای متفاوت و رویکردهای متنوع در این ۴ نوع شهر تمایز قائل شوند و اهداف و سرمایهگذاریها را متناسب با هر شهر تنظیم کنند.
[divider]پینوشت[/divider][۱] یکی از وضعیتهای متصور در نظریۀ بازی که در آن کسب امتیاز از سوی یکی از دو طرف الزاماً به معنای از دست رفتن امتیاز طرف دیگر است.
منبع:
[button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”https://hbr.org/2016/01/the-4-types-of-cities-and-how-to-prepare-them-for-the-future”]HARVARD BUSINESS REVIEW[/button]