مترجم: محمدصادق یوسفزاده/ دبیر سرویس «آمایش سرزمین»
پارکها و فضای سبز برای سلامت روان مفیدند. این باوری تکراری است که حتی بین برنامه ریزان و طراحان شهری هم رایج است. بهعنوانمثال در طرح رسمی پارکهای شهری تورنتو در سال ۲۰۱۳ میخوانیم: دسترسی به فضای سبز سطح استرس را کاهش میدهد، حال منفی انسانها را کم میکند، احساس افسردگی را کاهش میدهد و منافع متعدد دیگری برای سلامت روان و احساس خوشی فراهم میکند.
مسئولان شهری معمولاً طوری در مورد ارتباط بین فضای سبز و سلامت روان حرف میزنند که گویی هیچ شک و شبههای در این مورد وجود ندارد؛ اما تحقیقات دانشگاهی ارتباط بین این دو را زیر سؤال بردهاند. رونالد استرام و دبورا کوهن در مقالهشان که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد میگویند: «شواهد تجربی کمتر از آناند که کسی بتواند پاسخ چنین سؤالی را بدهد.» مطالعهی آنها نشان میدهد نقلمکان به مکانی با فضای سبز بیشتر موجب بهبود سلامت روان فرد میشود درحالیکه نقلمکان بهجایی با فضای سبز کمتر اثر معکوس بر سلامت روان دارد؛ اما یک سال بعد لی ساو، فلیکس لیم و لوئیس کاراسکو در مقالهشان به این نتیجه رسیدند که «ارتباط واضحی بین سلامت روان و استفاده از فضای سبز یا مجاورت با فضای سبز وجود ندارد. این مطالعه نشان میدهد بدون در نظر گرفتن شرایط مهم اولیهای که تحقق این ارتباط را ممکن میکنند، قضاوت در مورد اینکه افزایش دسترسی به فضای سبز مستقیماً به سلامت روان منتهی میشود، قضاوتی عجولانه است.»
تورنتو از این نظر میتواند مثالی آموزنده باشد. بر اساس دادههای Urban HEART Toronto آن ۲۵ درصد از محلات تورنتو که بیشترین دسترسی به فضای سبز دارند، در برابر آن ۲۵ درصدی که کمترین دسترسی به فضای سبز دارند، نمرهی سلامت روانی کمتری داشتند (به ترتیب ۷۲.۱ و ۷۳.۵). بررسی دادهها به شکل معکوس هم نتایج مشابهی را نشان میدهد: آن ۲۵ درصد از محلات که بیشترین نمرات سلامت روان را داشتند بهندرت از فضای سبز بیشتری نسبت به ۲۵ درصد پایینی محلات ازنظر سلامت روان برخوردار بودند.
البته این دادهها خالی از اشکال نیستند. خود اظهاری سلامت روان چندان قابلاتکا نیست؛ اما حداقل این دادهها یکچیز را ثابت میکنند و آن اینکه اثبات همبستگی بین سلامت روان و پارکها کار بسیار دشواری است.
صرف گفتن اینکه فضای سبز برای سلامت روان خوب است کاملاً سادهانگارانه است. باید عمیقتر به قضیه نگاه کرد. طراحان شهری عادت دارند کمیت فضای سبز و دسترسی به فضای سبز را در نظر میگیرند اما کیفیت فضای سبز معمولاً به خاطر سختی سنجش آن مورد غفلت واقع میشود.
نکته جالب این است که تحقیقات نشان میدهند پارکهای با طراحی بد میتوانند وضعیت سلامت روان را حتی بدتر هم بکنند. دلیلش هم واضح است: در محلاتی که درگیر مشکلات بزرگتر اجتماعی مانند مصرف مواد مخدر و بزهکاری هستند، پارکها تبدیل به مکانی برای وقوع چنین ناهنجاریهایی میشوند؛ اما این دلیل نمیشود در محلات با درآمد کم پارک نسازیم. بلکه نکته اینجاست که ساخت پارک باید طوری باشد که از مشکلات خاص آن اجتماع آگاه باشد و آنها را در نظر بگیرد.
جیک توبین مدیر یک سازمان مردمنهاد که درزمینهی توسعه پارکها کار میکند دراینباره میگوید: «کاملاً واضح است که منافع اجتماعی پارک زمانی به دست میآید که پارکها کیفیت بالا داشته باشند، بهخوبی نگهداری شوند و بستر فعالیتیهایی باشد که مردم را دورهم جمع کند و انزوای اجتماعی را کاهش دهد. ساخت یکتکه زمین سبز چه فایدهای دارد اگر کسی از آن استفاده نکند یا آنجا احساس راحتی نکند؟
مشکل اصلی در این میان این است که سیاستگذاری در مورد سلامت روان کار بسیار دشواری است، زیرا مانند سایر شاخصهای اجتماعی و انسانی (مانند فقر یا سطوح اعتیاد)، سلامت روان هم همزمان هم بخشی از یک شبکه بزرگتر از عوامل اجتماعی است و هم محصول آنهاست. بنابراین این ادعا که پارکها برای سلامت روان مفیدند گرچه ممکن است در سطح فردی درست باشد اما تعمیم آن به سطح اجتماع دشوار است. بخشی از این دشواری به خاطر این است که خود مفهوم سلامت روان بسیار سخت است.
ساخت پارک در تعداد زیاد و اندازههای بزرگ بهتنهایی برای بهبود سلامت روان کافی نیستند. بهبود سلامت روان عموماً به مسائل متعدد دیگری همبستگی دارد. بعضی از آنان مانند ارزیابی دقیق از ویژگیهای پارک، کیفیت پارک و برنامههایی که در پارکها اجرا میشوند در اختیار ادارهی پارکهای شهر است اما بعضی دیگر مانند بزه، مصرف مواد مخدر و وضعیت اقتصادی در اختیار این بخش نیست. سیاستگذاری در مورد پارکها به همان سادگی که در بادی آمر به نظر میرسد نیست.
آنچه بهعنوان نتیجه میتوان گفت این است که سرسبزترین محلات لزوماً سالمترین محلات نیستند، همچنین فضای سبز بهخودیخود نمیتواند باعث کاهش معضلات محله شود؛ اما فضای سبز باکیفیت که در طراحیاش بهبود سلامت روان (گرچه مکانیسمهای آن تاکنون بهخوبی شناختهشده نیستند) مدنظر بوده میتواند موجب بهبود سلامت روان شود.
آنچه ضروری است لزوم پرهیز از نگاه سادهانگارانه به فضاهای سبز و پارکهاست. ساخت پارکهایی برای بهبود سلامت روان به معنی تلاش برای شناخت بیشتر خود مفهوم سلامت روان است. استقبال از چنین پیچیدگیهایی نهایتاً منجر به پارکهایی بهتر و مردمانی شادتر خواهد شد.
منیع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”http://www.citylab.com/”]CITYLAB[/button]