[divider]پیشگفتار[/divider]
اخیراً ویدیویی در فضای مجازی دستبهدست میشود. یک وانت پیکان پسازاینکه تلاش میکند از کوچهای با عرض کم خارج شود ناگهان به سایر خودروها برخورد میکند. در بدو امر بیننده تصور میکند خودرو دچار مشکل شده و یا سهواً چنین اتفاقی افتاده است، این گمان لحظاتی بعد و با حرکتهای جنونآمیز راننده وانت که به سمت سایر خودروها و حتی عابران هجوم میبرد برطرف میشود.
این سؤال که «دلیل چنین حرکاتی چه میتواند باشد؟» قطعاً با پاسخهای گوناگونی مواجه خواهد شد.
راننده وانت جنجالی ساعت ۱۵:۳۰ روز چهاردهم مهر در محله قیطریه اقدام به ورودممنوع به یک خیابان میکند و با ۱۰ خودرو برخورد میکند.
مطابق اعلام اولیه پلیس پایتخت این فرد توسط مردم متوقف و با حضور مأموران راهور دستگیر و تحویل عوامل کلانتری میشود. وی حالت عادی داشته و در بررسیهای اولیه مدعی است توسط سرنشینان یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ تعقیب شده است.
به همین بهانه به سراغ پرسشی میرویم که شاید تاکنون بارها از خود پرسیده باشیم.
«آیا شهرها ساکنان خود را سمت جنون میبرند؟»
مطابق آمار ملل متحد در سال ۱۳۹۱ در حدود ۶۷ درصد از مردم جهان در شهرها زندگی میکنند.
فرآیندهای اقتصادی و اکولوژیک اثرات انکارناپذیری بر سلامت جسمی و روانی شهرنشینان دارند. میزان این اثر وابسته به عوامل پرشماری اعم از شمار جمعیت سکونتگاه، تراکم جمعیت، تعاملات اجتماعی، فعالیتهای فیزیکی و میزان قرارگیری در معرض سموم، نور و آلودگیها و … است.
بهطور عمومی وضع سلامت در شهرها به دلیل دسترسی بهتر به اشتغال، آموزش و بهداشت بهتر از روستاهاست. بااینوجود دستیابی به دادههایی ازایندست قدری دشوار است چراکه محیط شهری برخلاف آنچه به نظر میرسد چندان همگن نبوده و اگرچه بهطور عمومی وضع سلامت را در شهرها میتوان بهتر از روستاها دانست، برای برخی از بیماریهای خاص و یا در مورد ساکنین محلات خاصی از شهرها، این برتری با شبهات بسیاری مواجه است.
[divider]تفاوتهای شهر و روستا در ریسک ابتلا به اختلالات روانی[/divider]
علیرغم وضع مناسبتر شهرها نسبت به روستاها در حوزه بهداشت عمومی آمارها نشان میدهند مشکلات روانی در شهرها ۳۸ درصد بیش از روستاها مشاهده میشود. در همین پژوهشها، در شهرها اختلال شخصیتی ۳۹ درصد و اختلالات مرتبط با احساس نگرانی ۲۱ درصد بیشتر مشاهدهشده است. (پین و همکاران،۲۰۱۰)
با توجه به این امر که در دو جامعه مورد مقایسه وضع سن، جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت و وضع زناشویی تفاوت چشمگیری نداشته است میتوان اثر این عوامل را نادیده انگاشت و تنها فاکتور شهرنشینی را بهعنوان متغیر آزمون در نظر داشت.
بیشترین تفاوت در شاخص سلامت روانی در خصوص بیماری اسکیزوفرنی مشاهده میشود. اسکیزوفرنی یک اختلال شدید روانی بوده و مابین نیم تا یک درصد از ساکنان جهان را مبتلا نموده است. نخستین دادههای ثبتشده در خصوص افزایش اسکیزوفرنی در جوامع شهری به سال ۱۹۳۹ و پژوهش فاریس و دانهام در مناطق مرکزی شیکاگو بازمیگردد.
در پژوهش یادشده به تفاوت چشمگیر میزان ابتلا به اسکیزوفرنی در مناطق پرتراکم مرکزی نسبت به مناطق کمتر متراکم حاشیه شهر اشارهشده است.
در پژوهشهای بعدی که بر همین مبنا انجامشده نکته یادشده مورد تأیید قرار گرفته و مخصوصاً به اثر تعیینکننده زندگی از بد تولد تا سن ۱۵ سالگی اشاره شده است.
افرادی که در بازه زمانی یادشده در مناطق شهری پرتراکم زندگی کردهاند بیش از سایرین در معرض ابتلا هستند. این افزایش درصد مبتلایان در میان زنان ۱.۳۴ و در مردان ۱.۹۲ درصد بوده است.
بسیاری از پژوهشگران معتقد هستند که میزان شهری بودن محیط[۱] همانند یک فیلتر کلیه عوامل محیطی را تحتالشعاع قرار داده و بدین ترتیب عوامل متعددی همچون میزان مصرف مواد مخدر و روانگردانها، قرارگیری در معرض سموم، آلودگیهای محیطی و … با توجه به میزان فاکتور یادشده اثرگذاری بیشتری بر میزان ابتلا به اسکیزوفرنی خواهند داشت.
جالب توجه آنکه میزان این اسکیزوفرنی در بخشهایی از شهرها که ساکنین آن تا پیشازاین در طبقات بالادست اجتماعی بوده و بهمرور تنزل طبقه یافتهاند بسیار بیشتر از سایر بخشها بوده است.
بهاینترتیب میتوان به نقش آشکار بحرانهای اقتصادی در آنچه طبق نظریات مرتبط با روانشناسی شهری «استرس اجتماعی» خوانده میشود، پی برد.
در یادداشت بعدی خواهیم دید که چگونه «استرس اجتماعی» در شهرها افزایشیافته و در همین راستا نگاهی به وضع جامعه شهری ایران و آیندهی پیش روی شهروندان آن خواهیم داشت.
[divider]پانویس[/divider]
[۱] -urbanicity