در گوزن های کیمیایی صحنه ای است که سعید پیردوست با التماس به مامور شهربانی ناامیدانه تلاش می کند تا جلوی قتل عام کبوترهایش را بگیرد. اما طوقی ِ علی حاتمی یک پیشکش تمام عیار به گوشه ای از فرهنگ ایرانی و خاورمیانه ای است که در آثار شاعران و نویسندگان بسیاری از فردوسی تا اخوان ثالث و چوبک و هدایت و گلشیری و احمد محمود جلوه دارد. کبوترباز تیمار می کند، خون دل می خورد، بد می شنود و بد می بیند اما آنچه دخل می کند را لاجرم با همه ی ما شریک می شود. صحنه ای که کبوتران در آسمان اوج می گیرند، صحنه ای است که هیچ شهروندی برای آن هزینه ای پرداخت نکرده است. آن هم در پهنه ی آسمان که وسیع ترین عرصه ی منظر شهری تلقی می شود. منظر شهری را آن چیزی تعریف می کنند که از شهر در آدمی ته نشین می شود. آنچه که در حافظه کوتاه مدت شهروندان سبب خوانایی مکان شده و آنی که در حافظه بلند مدت شهروندان منجر به ایجاد حس مکان می شود. از اینجاست که آسمان را وسیع ترین عرصه منظر شهری می دانیم. آسمان به سبب دست نیافتنی بودن و غیرقابل مدیریت بودن به طور عام، جز در مراسم آتش بازی و یا پرواز بالن ها که بیشتر تشریفاتی و همواره پر هزینه است، همنشینی جز پرندگان شهری ندارد.
کبوتر خانه ها در سنت شهری ایرانی در هر اقلیمی و به هر فراخوری فرصتی عمومی بوده اند که جز تامین بخشی از تغذیه و کود کشاورزی، نقشی نیز در بهبود کیفیت زیست عمومی داشته اند. وقف نامه هایی که بر آن ها نوشته اند و اصول و آدابی که متولی یا متولیان خاص و عام آنها در نظر می گرفته اند همه و همه نشان از رویکردی فرهنگی به همزیستی با پرندگان است و نه رفتاری صرفاً سوداگرانه. محل قرار گیری کبوتر خانه ها در گره های محلی، هندسه و ساختاری که ضمن تامین امنیت بالاترین عملکرد را دارد و بهره گیری از آنان به عنوان نشانگان شهری؛ همه و همه اثباتی بر این رویکرد فرهنگی و حتی زیبایی شناسانه به منظر عمومی زیست گاه آدمی است. از این منظر می توان کبوترخانه ها را نمادی از معماری و شهرسازی پایدار و دوست دار طبیعت دانست که ضمن حل مسئله ی تعامل زیستی با گونه های غیر انسانی، این مسئله را به یک فرصت فرهنگی ارتقا می داده اند.
امروزه نیز شهر پایدار و دوست دار طبیعت را نه تنها در سبزینگی و ارتباط با گونه های نباتی تعریف می کنند، بلکه تعامل انسان با حیوان را بخشی غیرقابل تفکیک از سیاست های پایدار شهری به حساب می آورند. بخشی از این سیاست ها معطوف به پرندگان مهاجر فصلی است که در گذر از شهرها به سبب نور پردازی برج ها و نور دهی فضاهای داخلی با جداره های شیشه ای برخورد کرده و برای مثال در امریکا سالانه ۹۰۰۰۰ قطعه پرنده به این صورت تلف می شوند. برای جلوگیری از این لطمه ی طبیعی ضوابطی مبتنی بر مسیر پرواز پرندگان فصلی و نحوه نور پردازی بناها در نظر گرفته می شود.
در سالهای اخیر نیز مدیریت شهری بسیاری از بوستان های عمومی موجود و یا بوستان های در حال احداث را مبتنی بر پارادایم های دوستدار حیوانات و پرندگان طراحی کرده و یا به مسابقه می گذارد که با شرکت دفاتر معماری حرفه ای از همه سوی جهان مورد استقابل قرار می گیرد.
اما جالب ترین نمونه قابل ملاحظه در این باب، احیا و ایجاد کبوترخانه های مدرن برای بهبود کیفیت فضاهای شهری و باززنده سازی محلات است. در این موارد با افزایش مشارکت رفتاری بین اعضای یک محله و یا یک مجتمع ساختمانی و در نتیجه افزایش حس مسئولیت و تعلق نسبت به مکان مواجه هستیم. همچنین با پرواز چرخشی پرندگان در سایت مورد نظر علاوه بر ایجاد ابتهاج محیطی، با تحریک عواطف انسانی ِ ساکنین، کیفیت روابط افزایش می یابد. مراقبت، تغذیه و مراسم و رویدادهای مربوط به پرندگان نیز سبب ایجاد سنت های رفتاری و اجتماعی جدید می گردد.
در شهرهای ایرانی اما هر چند منع قانونی صریحی در این باب وجود ندارد ولی بنا بر شکایت مدعی عمومی و یا خصوصی، نگهداری از کبوتر جرم تلقی می شود. یکی عطف به قانون مصوبی در ابتدای دهه پنجاه درباره ممنوعیت نگهداری از کبوتر در حریم فرودگاه ها که امروزه در دیگر شهرهای بزرگ جهان هیچ مزاحمتی تلقی نمی شود وشما در میادین عمومی لندن، پاریس، وین و رم با پرندگانی مواجه هستید که تهدیدی برای فرودگاههای این شهرها به شما نمی آیند.و دیگری شکایتی مبتنی بر تجاوز به حریم روانی خانه که شهرسازی غیر اصولی امروز ما با مشرف کردن ۳۰-۴۰ پنجره بر حیاط خانه ای ۱۵۰ متری همه ی آن چه که نثار کبوتربازان می شد را نثار تراکم فروشان شهرداری می کند.
از این منظر مدیریت شهری در دو مقیاس می تواند به احیای حضور پرندگان در فضا و منظر شهری یاری رسان باشد. یکی آنکه با احداث کبوترخانه هایی در محلات و یا پارک ها، امکان تعامل کودکان و دیگر اقشار جامعه را با پرندگان فراهم کرده و از این طریق مشارکت عمومی و فعالیت فرهنگی اعضای یک محله را قوام ببخشد که این خواسته سال هاست از سوی جامعه شناسان شهری مطرح شده و از سوی مدیران به کرات در سخنرانی ها مورد مصرف قرار گرفته است. و از سوی دیگر با حمایت مالی و یا تجهیزاتی کبوتربازان محلی را پشتیبانی کند. کشیدن یک حصار مات و غیر شفاف گرداگرد پشت بام های افراد و یا حمایت های دامپزشکی و تجهیزاتی دیگر از این افراد می تواند آسمان محلات شهرهای ایران را به خاطره ای خواستنی بدل ساخته و شهرهای ایرانی را با برند شهری کبوتر که بار معنایی صلح و دوستی را نیز با خود دارد، به جهان معرفی کند. پرسشی که در نهایت مطرح می گردد آن است که مدیریت شهری دغدغه ای در باب منظر طبیعی شهر از خود نشان داده است و یا پذیرش و انعطاف فرهنگی لازم را برای احیای این امر در خود سراغ دارد؟ پاسخ به این پرسش، پاسخ به بسیاری ظرفیت های معطل مانده در احیای زیست شهری است که دست یابی به آن ها برای شهروندان و شهرسازان به رویایی دور بدل شده است. چنانچه به طرح چنین ایده های کوچک و ساده ای بسنده می کنند.
[divider]پی نوشت پروژه ها[/divider]:
Habitat for Urban Wildlife / Ifat Finkelman_Ofer Bilik Architects
Bird Scraper / Zhong Huang
Seoul Grand Park / AECOM