پیش از آن زمان که در عهد ناصری، بندری بر دماغه فعلی بوشهر به عنوان بندری نظامی احداث شد و بندر تاریخی ریشهر در فاصله اندکی از آن از رونق افتاد، ظهور و افول بنادر امری طبیعی و تاریخی به شمار می رفت. مزیت هایی بر ساحل، اسکله ای را رونق می داده و بعد کاربری هایی بر آن افزوده می شده و کم کم در رقابت با دیگر اسکله های مشابه رشد می یافته تا نام بندر بر خود بنهد. این توسعه تا زمانی که مزیت های سابق بر قرار بوده است ادامه داشته. اما با افول این مزیت ها و یا با ظهور حوزه های ممتازتر در رقابت، توسعه متوقف شده و با تجمیع و تمرکز مزیت ها در بندر نوظهور، فرآیند افول نیز شروع می گردد. در دوره معاصر با توسعه بنادر نفتی جدید در طول نوار ساحلی خلیج فارس، بنادر سنتی رونق پیشین خود را از دست دادند. چرا که بنادر جدید مبتنی بر حداقل فاصله تا حوزه های نفتی، مزیت های بسیاری از جمله صرفه جویی در هزینه جابجایی، تفکیک از حوزه های زیستی و تخصصی شدن بنادر را در همراهی با خود داشتند. در نتیجه چنین وضعیتی بنادری که از اسکله به شهر بسط یافته اند، در عین نیازهای اقتصادی افزوده ای که دارند به سبب هزینه های جانبی، ظرفیت های پیشین را از دست می دهند. در چنین مواردی ایجاد جاذبه های تجاری یکی از شیوه های رونق بخشی به چنین موقعیت هایی در جغرافیای اقتصادی محسوب می شود. بر اساس چنین رویکردی بود که با تصویب ۲۰ درصد بخشودگی تعرفه ی گمرکی بوشهر به ناگاه با استقبال گسترده ی کانتینرهای تجاری مواجه شد. عرصه ای وسیع برای واردات که نقدینگی تحصیل شده از بنادر نفتی را تبدیل به کالاهای مصرفی وارداتی می کند. این ایده ی سوداگرانه که با پرداخت چنین یارانه ای مزیت یافته بود، بارانداز سنتی تجارت خانه های سنتی بوشهر را بدل به گمرکی وسیع ساخت که فعال ترین، وسیع ترین و کارا ترین جبهه ی ساحلی بوشهر را به خود اختصاص داد. زمین ها خریداری شد. ۱۱ عمارت تاریخی تخریب گشت و دیواری به طول بیش از یک کیلومتر بافت ارگانیک قدیم را از اندام ساحلی اش جدا کرد.
مروری بر طرح راهبردی تدوین شده برای احیای بافت فرسوده بوشهر تهدیدهایی را از سمت این جداره تازه ساز شهری مشخص می کند. خیابان حاصل شده از این جدایی، به سبب موضع هندسی که در توازی با بافت سنتی دارد، دارای ترافیک بالایی است که خود به خود لبه های بافت سنتی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر نفوذپذیری بسیار پایین این دیوار طولی در کنار یک بافت هدف گردشگری، مشکلات مضاعفی با خود دارد. بوشهر به سبب اقلیم گرمی که دارد، بخش مهمی از زمان فعال گردشگری اش بعد از غروب آفتاب و تا پاسی از شب سامان یافته است. در چنین شرایطی، ظلعی طولانی از این بافت تحت تاثیر خیابانی تماماً تعطیل است که به خاطر جداره صلبش، نه نور پردازی مناسبی دارد و نه با کاربری های شبانه می تواند حیات و امنیت شبانه شهر را تامین کند. چه اینکه در طول روز نیز این مسیر کیفیت شهری مناسبی ندارد. و مهمتر آنکه منظر شهری دریا را نیز حذف کرده است که به عنوان برجسته ترین وجه تمایز شهری بندری مورد تقضا و انتظار گردشگران و شهروندان است.
جدای از آنکه چه تمهیداتی برای صیانت از باقت قدیم بوشهر به کار بسته می شود، باید توجه داشت که همان فرآیندهایی که اجازه تخریب بافت و خلق این وضعیت را داشته اند همچنان وجود دارند. رشد افتصاد وارداتی و تجاوز آن به اقتصاد گردشگری که نوعی اقتصاد تولیدی محسوب می شود، تهدیدی محدود به وضعیت فعلی بوشهر نیست. بلکه آسیبی مدیریتی و حتی اجتماعی است که از اواخر دهه چهل تا امروز، بر فرسایش داشته ها و ترافیک آورده ها تاکید می کند. آیا در صورت وجود مزیت اقتصادی، و تمایل مدیران به توسعه گمرک فعلی، خریداری و تملک دانه های حاشیه ی خیابان گمرک در دستور قرار نمی گیرد؟ و آیا احکام فرمایشی در جهت تسهیل تخریب بافت حاشیه، موازی با تبلیغات محلی برای افزایش اشتغال نمی تواند پاره ای دیگر از گوشت و استخوان این بافت را جدا بکند؟ چنین تمایلی در پیشروی گمرک در دریا و همچنین در توازی با بافت به سمت مقابل دریا نیز دیده می شود. در صورتی که توسعه ی طولی دیگر بهره ی کافی نداشته باشد، توسعه عرضی در دستور کار قرار نمی گیرد؟ این پرسش ها بیش و پیش از آنکه سویه هایی بدبینانه داشته باشند، ترس هایی تجربه شده هستند که چه در همین جغرافیای مورد بحث و چه در دیگر شهرهای ایرانی، تا مغز استخوان تجربه شده اند. حال آنکه با قرائتی معکوس از صورت مسئله می توان بر حذف گمرک نیز تامل کرد. تنها رابطه ی گمرک با شهر بوشهر، دسترسی آسوده ی کارکنان است. مسئله ای که جابجایی گمرک و انتقال آن به فاصله ای معقول از بافت سنتی و یا حتی خود شهر بوشهر، آسیب بزرگی تلقی نمی شود. حال آنکه یک نوار ساحلی قدرتمند و جاذب جمعیت که می تواند به عنوان حوزه سرویس دهنده به بافت سنتی نیز عمل کند، می تواند تبدیل تهدید به فرصت باشد. فرصتی برای هتل ها، پلاژ ها و جداره های فعال ساحلی که مزیت شش ماهه ی بوشهر در فصل های سرد سال را صورت بندی و ساماندهی می کند. هرچند ایده خوش بینانه به نظر می رسد، اما ضرورت دارد برای دفاع از بافت های ارزشمند شهری، گهگاه موضعی تهاجمی اتخاذ شود. موضعی که نه از سر لجاجت بلکه مبتنی بر سودمندی و مدلی برای توسعه ی شهری بوشهر قلمداد گردد.
مطلب فوق بر اساس تحلیلی از آقایان حسن سازمند، فرهاد بینازاده و محمد شاه حسینی در کارگاه معماری فهم ایران از دریچه بوشهر تنظیم گشته است.