[divider]پیشگفتار[/divider]
دستفروشی، به طیف گستردهای از فروش کالا و خدمات ارجاع دارد. ماهیت دستفروشی چیست؟ الگوی مواجهه با این پدیده در شهرهای ما چیست؟ مبنای تعارضهای شکلگرفته چه عواملی هستند؟ دستفروشی چه جایگاهی در الگوی فعالیتی شهر ایرانی دارد و پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی دستفروشی در توسعه پایدار شهرهای ایران چگونه میتواند موردبررسی قرار گیرد؟
سایت رویدادهای معماری در این میان تنها «فضایی برای طرح روایت» است.
روایتی که صبح و شب شهروند ایرانی به آن پیوند خورده است. در رسانههای ایران اما جای این روایت خالی است. روایتی که دربرگیرنده تمام ذی مدخلان در پدیده دستفروشی است.
در این راستا گفتگو را با چند سؤال آغاز میکنیم. سؤالهایی که مصاحبهشوندگان با پاسخ به آنها بخشهایی از تصویر بزرگی را میسازند که در صورت تکمیل نشاندهنده بسیاری از ابعاد ناگفته پدیده دستفروشی خواهد بود.
در روایت اول دیدگاه محمدکریم آسایش را دیدیم. روایت دوم را یک فعال حرفه ای ساختار تصمیم سازی نظام برنامه ریزی ایران بر عهده دارد. وی نیز به همان سوالات پاسخ خواهد داد.
[divider]راوی[/divider]
راوی دوم محمد سالاری راد است. وی که یکی از شناختهشدهترین فعالین شاغل در بخش مهندسین مشاور است، چندی است که بر موضوع دستفروشی در شهر نگاه دقیقتری داشته و حاصل آن چند یادداشت در پایگاههای اینترنتی و کانونهای فکری درگیر با موضوع دستفروشی است. وی که دارای دو مدرک کارشناسی جامعهشناسی و کارشناسی اقتصاد نظری است در تهیه طرحهای توسعه شهری در عموم استانهای ایران فعال بوده و حاصل نزدیک به سی سال فعالیت وی همکاری در بیش از ۱۰۰ طرح توسعه و عمران در سطوح مختلف و حدود ۲۰ مقاله و ایراد سخنرانی در مجامع علمی و حرفهای ایران بوده است.
محمد سالاری راد معتقد است به دستفروشی به چشم یک نهاد بایستی نگریست. نهادی که دارای روابط مشخص و سازوکارهای تعریفشده است منتهی هنوز بهدرستی درک و واکاوی نشده است. ادراک و آنالیز این نهاد باعث میشود تا مدیریت شهری با تغییر فضای گفتمان، مسئله را از یک تهدید خارج نموده و بهعنوان یک راهحل منطقی در شرایط واقعی اقتصاد موردتوجه قرار دهد.
به نظر شما دستفروش کیست؟
دستفروش، یکی از شاغلان مرحله توزیع کالاها است که تفاوت آن با سایر توزیع کنندگان، غیر مقید به مکان بودن اوست.
آیا با وجود این پدیده به عنوان یک واقعیت اقتصادی باور دارید؟
دستفروشی واقعیت اقتصادی است، اما علاوه بر آن واقعیتی تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و در مجموع، نهادی اجتماعی اقتصادی به شمار میآید.
به نظر شما در سایر نقاط جهان هم دستفروشی وجود دارد؟
در بسیاری از کشورها وجود دارد و به عنوان واقعیت اقتصادی به رسمیت شناخته شده است.
تفاوت ماهیت دستفروشی در ایران با سایر نقاط جهان در چیست؟
به نظر من، تفاوت ماهوی ندارند.
آیا همه دستفروشان را مجرم میدانید یا این قشر را نیز «مانند سایر اقشار» مستعد حضور جرائم میدانید؟
دستفروش به دلیل دست فروش بودن خود مجرم شناخته نمیشود. وقوع جرم در هر شعلی امکانپذیر است.
چرا با ثبت مشخصات دستفروشان و ایجاد حمایتهای قانونی پس از ثبت موافق / مخالف هستید؟
با ثبت دستفروشان مخالف هستم، زیرا قرار نیست که شغل دائمی افراد باشد. این نهاد اقتصادی پناهگاه و گذرگاهی است که در شرایط رکود اقتصادی گسترش مییابد و با آغاز رونق، کاهش.
چرا با ساماندهی دستفروشان در چارچوب اختصاص موقعیت مشخص در برخی معابر شهر موافق / مخالف هستید؟
دستفروشی گونههای مختلفی دارد. بعضی از آنها بساط گسترند. اینها نیازمند سامان دهی، آن هم نه در هر جای پرت و پلایی هستند. برخی به صورت هفتگی دورهگردی میکنند و روز بازار دارند؛ که آنها را نیز میتوان با سامان دهی کمک کرد؛ اما آنهایی که کالاهای خود را روی دست میفروشند، بنا به ماهیت، پر تحرکاند و سامان ناپذیر؛ و اگر به اجبار بخواهند آنها را سامان دهی کنند، تنها توانستهاند گونه دستفروشی را تغییر بدهند.
به چه دلیل میان دستفروشان و مغازه داران تفاوت قائل هستید / نیستید؟
دستفروشی پناهگاه است و کسانی را به درون خود راه میدهد که در کوران رکود اقتصادی پناهی به جز آن ندارند. مغازهداری عرصه اصلی توزیع کالاها است که شغلی است رسمی با مکانی مشخص و به دلیل نیاز به سرمایه ثابت زیاد، نمیتواند تعداد زیادی کارگران اخراج شده از بنگاههای اقتصادی را در خود جای دهد.
تعریف شما از سد معبر چیست؟
گذاشتن هر چیزی در معبر که حرکت درون معابر شهری را مختل کند؛ اما این قانون که به نخستین قانون بلدیه ایران منتسب است، اختلال را تعریف نکرده است. ضمن آن که گهنگی این قانون، به دلیل توجه نکردن به سازوکار و سرزندگی شهری، آشکار است و در بسیاری از کشورها، سد معبر با گسترش صندلیهای رستوران و کافه در پیاده روها و اشکال گوناگونی از بساط گستری و دستفروشی، امر مثبتی تلقی میشود.
در صورت سد معبر (به هر صورتی) نهادهای قانونی (نه الزاماً نهادهای موجود) تا چه حد حق مداخله دارند؟
مجریان قانون باید رفتار خود را مستند کنند و اثبات کنند که این سد معبر موجب اختلال آمد و شد عابران شده است. این کار میتواند با نصب دوربین روی لباس مجریان قانون عملی شود.
آیا برای حضور دستفروشان میان معابر مختلف (با توجه به عرض و موقعیت) تفاوتی قائل هستید؟
بله و بساط گستران هم باید دارای آن حد از خردمندی دانست که در معبر تنگ بساط گستری نکنند؛ زیرا قصد آنها نیز کسب درآمد است. در معبر تنگ امکان کسب درآمد به شدت کاهش مییابد.
در یک اقتصاد سالم و تأمین اشتغال آیا وجود دستفروشان موجب تعجب شما خواهد شد؟
به نظر من حتی در اقتصاد سالم هم باید دستفروشی وجود داشته باشد؛ زیرا دست فروشی نهاد است و لازم است در اقتصادهای دارای رونق و پایداری نیز از این نهاد حمایت کرد؛ زیرا تضمینی نیست که این شرایط پایدار باقی بماند. در آن سورت لازم است که نهاد دستفروشی همچون نهادی هنجارگون، افراد بی پناه را در خود جای دهد.
تصور کنید هیچ قانونی در خصوص دستفروشان وجود ندارد. ضوابط موردنظر شما برای مواجهه با این پدیده بر چه اساسی خواهد بود؟
آن را به حال خود بگذارند. تا شرایط عمومی اقتصاد بهبود یابد.
سیاست شما در فضای تنش آلود فعلی بر چه اساسی مبتنی است؟
لازم است که با بالاترین عوامل تصمیم گیر وارد گفتوگوی عمیق و عالمانه بشویم. پس از اقناع آنها، باید به مجریان قانون رعایت ادب و احترام نسبت به همه شهروندان را یاد داد. چرا که هرکسی دارای محدوده حریم محترمانه است و گذر از آن حریم نیز جرم به شمار میآید.
لطفاً اگر مورد دیگری هست که لازم میدانید مطرح کنید:
برای دستفروشی، همچون هر چیز و مفهوم دیگری در دنیا، باید عالمانه اندیشید و نظریه پیدا کرد. اگرچه حقوق بشر، حقوق مدنی، حق کار و معیشت نیز میتوانند همچون نظریه به دفاع از دستفروشان بپردازد؛ اما بیش از هر چیز، لازم است جنبههای نظری اهمیت ذاتی این شغل برای جامعه برجسته شود.