[divider]حل پیچیدگی مساله فقر؛ یک تجربه غیر دولتی[/divider]
با نگاهی به وضعیت موجود محلههای محروم در شهرهای کشور، که هرروزه میزان جمعیت و نیازهای آنها و بهتبع آن مشکلات و آسیبهای اجتماعیشان افزایش مییابد و از طرفیتوسعه نامتناظر منابع و ظرفیتهای نهادی ذیربط، ضرورت توجه به منابع انسانی جامعه و پتانسیلهای آنها برای مشارکت و همراهی در برنامهریزیها و اقدامات لازم پیش از پیش مشهود میگردد. در این میان ظرفیت و توانمندی پایینی که جوامع محلی برای حضور مؤثر در فرایند توسعه جامعه دارند، چالش و تنگنای عمده فراروی این نهادها محسوب میگردد.
همچنین باید عنوان کرد که یکی از مهمترین این مشکلات و آسیبها، فقر از ابعاد مختلف نظیر فقر مالی، فقر قابلیتی و فقر فرهنگی است. بدیهی است که حل این معضل نیاز به منابع و ظرفیتهای فراوانی دارد و موضوع مشارکت و نقش مردم در به عهده گرفتن بخشی از مسئولیتهای ذیربط است.
بهمنظور پرداختن به این امر موسسه توانمندسازی فرهیخته با حمایت مالی و سیاستی سازمان بهزیستی کشور، طرح توانمندسازی اجتماعمحور را با جهتگیری کاهش فقر قابلیتی در مناطق محروم شهری از سال ۱۳۸۷ در سطح بیش از ۳۸ شهر کشور به اجرا درآورده است. عامل اجرای این طرح در سطح محلات هدف یک بخش غیردولتی اعم از کلینیکهای مددکاری اجتماعی و یا مؤسسات محلی دیگر در شهرهای هدف بوده است.
[divider]مساله حصه[/divider]
از جمعیت دومیلیوننفری اصفهان قریب به ۴۰۰ هزار نفر حاشیهنشین هستند. یکی از معضلات تازه حاشیهنشینی در اصفهان حضور، مهاجران سوری و ترک و افغانی در محله حصه است. منطقه حصه در تقسیمات شهرداری اصفهان به دو بخش مجزا تفکیک میگردد که بخشی از آن در شهرداری منطقه ۱۰ و بخش دیگر در حیطه مسئولیتهای شهرداری منطقه ۱۴ قرار میگیرد. ساکنان این منطقه از حضور مهاجران ناراضی بوده و معتقدند این مهاجران، جرم و فساد را در منطقه افزایش و امنیت موجود را کاهش دادهاند. مشکلات ناشی از حاشیهنشینی در این منطقه را میتوان در چند بخش تفکیک نمود. این مشکلات شامل:
- کودکان درگیر در بحران هویت و بیسرپرست در منطقه، نبود کانون گرم خانواده که یکی از دلایل ناهنجاری اجتماعی و بزهکاری به شمار میرود.
- مهاجرت مردم کشورهای سوریه، عراق، ترکیه و افغانستان و وجود خردهفرهنگهای مختلف که سبب کاهش امنیت منطقه گشته است.
- اسکان مهاجران در خانههایی فاقد استاندارد و در ابعاد ۴۰ تا ۷۰ متری که با کاهش ایمنی منطقه و افزایش آسیبپذیری زندگی روزمره بومیان در مقابل مخاطرات طبیعی همراه است.
- توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی که خود سبب ایجاد محیطی ناامن و افزایش جرم و بزهکاری در منطقه میگردد.
- عدم رعایت اصول بهداشت در منطقه کیفیت زندگی در این بخش را بهشدت کاهش داده است.
- نبود مراکز بهداشتی و درمانی باعث تشدید بیماری ساکنان شده است.
- عدم وجود کلانتری یا کیوسک نیروی انتظامی به افزایش ناامنی منطقه دامن زده است.
- وجود معابر با کیفیت پایین، آسفالت نامناسب و عدم جمعآوری زباله سبب تجمع حیوانات موزی و مزاحم است.
- شکلگیری منطقه در دو سمت جاده فرودگاه اصفهان و عدم دسترسی ایمن و مناسب به جاده پرتردد مذکور سبب بروز مشکلات و خطرات فراوان برای مردم منطقه گشته است.
[divider]توانمندسازی؛ ستون فقرات برون رفت از بحران[/divider]
با توجه به مشکلات ذکرشده میتوان گفت ناکارآمدی سیاست رخنه به پایین منافع رشد اقتصادی، توجه بر اجتماعات محلی را بهمنظور دستیابی به توسعه واقعی ضروری کرده است و در این راستا این پرسش مطرح است که چگونه میتوان منابع محلی را برای توسعه اقتصادی پایدار جوامع فقیر مهیا نمود. اما میتوان اشاره نمود که بخش غیررسمی از توانمندی فراوانی در برنامهریزی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی برخوردار است و ساماندهی آن میتواند منافع زیادی را برای بازیگران عرصه شهری، بهویژه کمدرآمدان و نیز مدیریت شهری در برداشته باشد. درواقع این نظر وجود دارد که هر برنامهای برای کاهش فقر، ساماندهی و توانمندسازی محلات غیررسمی بدون توجه به سازوکارهای اقتصاد محلی که فقرا از آن معیشت میکنند، نمیتواند موفق باشد.
آموزش مردم بهمنظور زمینهسازی برای مشارکت گستردهتر در امور شهری اهمیت بسزایی دارد. در تحقق اهداف موردنظر هرچه مردم نسبت به مسائل آگاهتر شوند. قدرت مسئولیتپذیری آنها نیز به تناسب بالا میرود. مشارکت گسترده مردمی و همکاری معتمدان و گروههای اجتماعی زمانی به نتیجه میرسد که مردم در مورد این دیدگاه و اهداف موردنظر توجیه شوند. مشارکت مردمی با هدف کمک و همیاری به شهرداری در اجرای استراتژی توانمند نمودن و ساماندهی منطقی با ویژگی سکنه غیررسمی بهمنظور جلوگیری از رشد و گسترش مجدد محلات آسیبپذیر است. در چنین رویکردی هدف کلی عبارت است از توانمندسازی جوامع محلی در جهت شناخت، ارزیابی مسائل و نیازهای پیرامون خود در محله و توانایی برنامهریزی و انجام اقدامات لازم در حل پاسخگویی به این مسائل و نیازها بهصورت پایدار.
به عقیده صاحبنظران، بهترین راه برای ایجاد فرآیند توسعه در دل این اجتماعات، ساماندهی و بهسازی کالبدی، به همراه توانمندسازی بافتهای آسیبپذیر، ایجاد مدیریت یکپارچه در سطوح مختلف منطقهای و محلی است. این امر نهتنها باعث پیشبینی حرکت مهاجران و کنترل عوامل تأثیرگذار بر آنها شود، بلکه با ایجاد دیده گسترده و همه سونگر کمک زیادی به ساماندهی و توانمندسازی بافتهای نابهنجار موجود در شهرها خواهد کرد. بااینهمه و با استناد به تجارب ناموفق گذشته درزمینهٔ ساماندهی و توانمند نمودن ساکنان این بافتها، میتوان دریافت که برخورد با این معضل در شهرهای ما از توان شهرداریها بهتنهایی خارج است. درواقع برای حل این معضل نیازمند یک مدیریت منسجم و واحد شهری و از همه مهمتر به قدرت محلی و مشارکت مردمی است.