گفتوگو کننده: احسان ناظم بکایی | روزنامه نگار
مهدیمهدویکیا کاپیتان سابق پرسپولیس، موشک ایرانی هامبورگ و زننده گل برتری به آمریکا در جامجهانی ۹۸ فرانسه و شماره۲ تیم ملی محبوب یک دهه قبل که سالها بال راست ایران را حفظ کرده بود. تجربه حضورطولانی او در تیمهای خارجی حرفهایش درباره ورزشگاه آزادی را شنیدنی کرده است.
محمدمهدی مهدویکیا اراکی الاصل در شهرری به دنیا آمده با ۱۱۱بازی ملی و یک دهه بازی در هامبورگ آلمان، یکی از چهرههای شناخته شده و محبوب و با اخلاق فوتبال ماست. او حرفهای جالبی درباره ورزشگاهی دارد که ۵سالی از او بزرگتر است. تجربه بازی در ورزشگاههای مختلف اروپایی و به خصوص ورزشگاه فولکس پارک (پارک ملت) هامبورگ هم باعث شده تا بتواند سنگ محک مناسبی برای مقایسه آزادی با همتایان اروپاییاش پیدا کند. مهدویکیا با روی خوش از این موضوع استقبال کرد و در میانه گفتوگویمان میگفت این موضوع به اندازه ۴۰کتاب، جا برای نوشتن دارد.
اولین بار کی ورزشگاه آزادی را دیدید؟
هفت سالم بود که با برادرم برای دیدن بازیهای پرسپولیس رفتیم. وقتی از دهانه ورودی، وارد جایگاه تماشاچیها شدم ابهت ورزشگاه، من را گرفت به خصوص چون کوچک و بچه بودم این بزرگی و هیبت، بیشتر رویم تاثیر گذاشت.
وقتی به عنوان فوتبالیست وارد چمن ورزشگاه شدید چه حسی داشتید؟
هر بازیکن جوانی آرزو داشت که در این ورزشگاه بازی کند به خصوص اگر جمعیت، ورزشگاه را پر میکرد. احساس خیلی خوبی داشتم، اوجش هم بازی با عراق در مقدماتی جامجهانی ۲۰۰۲ بود که ۱۰۰هزار نفر در ورزشگاه بودند و با گلی که زدم، همه به هوا پریدند و خوشحال شدند. خیلی هیجانانگیز بود.
شما بیشتر از ۱۰سال در آلمان بازی کردید، ورزشگاه آزادی چه فرقی با ورزشگاههای آلمان دارد؟
اصلا قابل مقایسه نیستند. آلمانیها در دهه۹۰ که برای جامجهانی ۲۰۰۶ آماده میشدند، ورزشگاههایشان را دوباره ساختند. ورزشگاههای جدیدشان، مختص فوتبال است و پیست تارتان و دو و میدانی را برداشتهاند تا تماشاگران، کنار زمین باشند و کوچکترین حرکت فوتبالیستها را ببیند.
اینگونه هیجان از زمین به تماشاچی و برعکس، منتقل میشود اما در ورزشگاه آزادی و بقیه ورزشگاههای ما، هنوز پیست دو و میدانی وجود دارد؛ و این وضعیت خوب نمیتواند هیجان را به زمین چمن برساند. ایرادی که بعضیها به ورزشگاه آزادی میگیرند، دور بودن آن از مرکز شهر است و میگویند برای همین است که خیلیها ترجیح میدهند، نیایند.
در تمام دنیا، ورزشگاهها در وسط شهر است اما ما حتی ورزشگاههای جدیدی هم که میسازیم کیلومترها از شهر دورند. ورزشگاههای قم، اصفهان، رشت و مشهد حدود ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر از شهرها دورند.
وسیله حملونقل هم نیست و معلوم است با این وضع، تماشاگر ترجیح میدهد به ورزشگاه نیاید چون دردسرش زیاد است. به جز موضوع فاصله، استادیوم باید مدرن و بهروز باشد و صندلی شمارهدار داشته باشد تا تماشاچی لذت ببرد. نه اینکه از صبح بیاید زیر آفتاب تو صف بلیت بایستد و بعد چند ساعت روی بتن بنشیند و نه امکاناتی داشته باشد و نه حتی آبخوری مناسبی در اختیارش باشد.
معلوم است وقتی احترام نگذاریم، تماشاچی ناراحت میشود و فضای استادیوم هم بد میشود. در هامبورگ، ما وقتی خودمان را گرم میکردیم، ورزشگاه خالی بود اما وقتی یک ربع بعد، برای آغاز بازی برمیگشتیم، ورزشگاه پر میشد چون هرکس صندلی مخصوصی داشت.
ایراد دیگری که به ورزشگاه آزادی میگیرند، ظرفیت بالای آن است و میگویند پر شدن آن فقط در زمان خاص مثل دربی یا بازیهای مهم ملی است اما در اروپا، تیمها، استادیومهای کوچکی دارند که سریع پر میشود.
در آلمان، هر تیمی به اندازه ظرفیت تماشاچیانش، ورزشگاه میسازد. مثلا ورزشگاه شالکه ۷۰هزار نفری است و ورزشگاه هامبورگ، ۵۰هزار نفر و ورزشگاه ولفسبورگ، ۳۰هزارتا. لورکوزن هم ورزشگاهش، ۲۲هزار نفر گنجایش دارد که همهشان در همه بازیها پرند اما ورزشگاه آزادی حتی اگر ۵۰هزار نفر هم بیایند، خالی به نظر میرسد.
اگر ما هم ورزشگاههایی براساس میزان طرفداران ثابت تیمها بسازیم آن وقت ورزشگاههایمان همیشه پر است. متاسفانه همه ورزشگاههای ما، یک شکل و یک اندازه است.
حتی همینهایی هم که جدیدا و با کلی نقص و کیفیت پایین ساخته شده، شکل همند. اگر در ورزشگاه کرمان، چشمانتان را ببندند و در ورزشگاه رشت، باز کنند تغییری متوجه نمیشوید حتی کاشی دستشوییها هم مثل هم است.
اگر بخواهید وضعیت رختکن آزادی با نمونههای اروپاییاش را مقایسه کنید، چه تفاوتهایی دارند؟
رختکنها که شاهکار است (میخندد). آزادی، دو تا رختکن دارد که درها و قفلهای کمدهایش خراب است و بار آخری که رفتیم حتی دستشوییهایش هم گرفته بود. حتی من شنیدم در رختکن، مار پیدا شده است! البته باز آزادی از بقیه ورزشگاهها بهتر است اما درباره رختکن هامبورگ، رختکن آنها حتی نسبت به بقیه ورزشگاههای اروپایی هم بهتر است. اتوبوس، ۱۰متری رختکن میایستد و از رختکن تا زمین چمن، ۲۰متر فاصله است اما در آزادی، قبلا باید تونل را دور میزدیم که الان بهتر شده است.
کیفیت چمن استادیوم چطور؟
انصافا چمن آزادی خیلی خوب شده اما قبلا افتضاح بود. من یادم هست موقع بازی رفت با استرالیا، بعضی جاهای زمین کچلی داشت که رنگ سبز کرده بودند. علاوه بر چمن، نور ورزشگاه آزادی هم استاندارد است ولی متاسفانه در خیلی از ورزشگاههای ما، نور مناسب وجود ندارد.
بازیکنان خارجی که برای اولین بار ورزشگاه آزادی را میدیدند چه عکسالعملی داشتند. به خصوص بازیکنان تیم ملی آلمان که برای بازی دوستانه آمده بودند؟
در نگاه اول به نظرشان خیلی قدیمی به نظر میرسید که با زور نگهش داشتهاند، مثل پیرمردی که با عصا، روپاست اما وقتی فهمیدند ۴۰سال قبل ساخته شده، تعجب میکردند. برایشان جالب بود که ما آن موقع چنین امکانات و ظرفیتی داشتیم.
آزادی در زمانی که ساخته شد یک شاهکار بود. وقتی خیلی از آسیاییها و عربها، چنین استادیومی را در خواب هم نمیدیدند ما این مجموعه را با پیستهای دوچرخه سواری، دریاچه قایقرانی و دهکده المپیک داشتهایم که همه چیزش کامل است.
آزادی، شاید پیر باشد اما ابهت دارد و کاش به جای این همه ورزشگاه نیمهکاره و درب و داغان، چند ورزشگاه درست و حسابی مثل آزادی، ساخته میشد.
صفحهی پروندهی فوتبال و فضا
[divider]منبع[/divider]