در قسمت پیش از سلسله یادداشتهای برنامهی راهبردی بارسلون به معرفی برنامه اول و دوم پرداختیم. در قسمت دوم این سلسله یادداشتها با برنامه سوم و چهارم راهبردی بارسلون آشنا میشویم.
[divider]برنامه راهبردی سوم بارسلون[/divider]در سال ۱۹۹۸ سومین برنامهی راهبردی بارسلون برای سالهای اولیهی قرن بیستویک یعنی برای افق ۲۰۰۵ تهیهشده. در این برنامه چشمانداز آینده بر چهار سناریوی اصلی استوار است:
نخست: بارسلون شهری است که با سراسر جهان مرتبط است. این هدف، هدفهای دو برنامهی پیشین را عمیقتر میسازد. در برنامهی نخست، کوشش بر این بود که بارسلون به متروپل اروپایی مبدل گردد و در برنامهی دوم، هدف تقویت شرکتها در بازار جهانی بود. گام منطقی بعدی در دوران جهانیشدن، ایجاد ارتباط میان این شهر و سراسر دنیاست.
دوم: چشمانداز دوم، دورنمای بارسلون اروپاست. تاکنون بارسلون توانسته است خود را به یکی از نقاط مهم شبکهی شهرهای اروپا مبدل سازد و موقعیت ممتازی را درکمان لاتین اروپا به دست آورد که از ونیز تا لیسبون با گذر از میلان، بارسلون و مادرید امتداد دارد. گام فراتر این است که شهر بارسلون با اتکا به وضع خاص جغرافیایی-سیاسی خود، به محور ارتباط میان اروپا و کشورهای امریکای لاتین مبدل گردد.
سوم: چشمانداز سوم دربارهی عامل توسعهی اقتصادی است. چالش اصلی در این زمینه، تبدیل بارسلون به شهری دانشمحور است.
چهارم: سناریوی آخر، بارسلون را بهصورت حلقهای از شبکهی شهرهای متروپلی مهم جهان ترسیم میکند.
برای تحقق سناریوهای برنامهی سوم، هفت گروه فنی مباحث زیر را در دستور کار قراردادند:
الف: فعالیتهای نوین اقتصادی در چارچوب اقتصاد جهانی؛
ب: نوآوری و دانش؛
ج: مالیه شهر: راهکارهای جدید برای تأمین اعتبار خدمات و زیرساختها؛
د: شهروندی و مشارکت؛
ه: پایداری اجتماعی و جلوگیر از جداییها (تبعیضهای) اجتماعی؛
و: بهبود رتبه و موقعیت بارسلون در دوران پسا ماستریخت اروپا؛
ح: ارتقاء منطقهی متروپلی بارسلون
[divider]برنامهی راهبردی چهارم بارسلون[/divider]با اجرای موفقیت سه برنامه، از سال ۲۰۰۲ شهر بارسلون تهیه و اجرای برنامهی راهبردی چهارم خود را در دستور کار قرارداد. این برنامه، در سال ۲۰۰۳ به تصویب رسید. ویژگی این برنامه، گسترش برنامهریزی به سراسر منطقهی شهری بارسلون یعنی ۳۶ کمون (شهرداری) مستقل به مساحت ۶۲۸ کیلومترمربع و حدود ۳ میلیون نفر جمعیت است. به این اعتبار این برنامه، نخستین برنامهی راهبردی مجموعهی شهری بارسلون است. این کمونها در ۱۰ تا ۱۲ کیلومتری پیرامون شهر بارسلون واقعشدهاند. قلمرو برنامهریزی برای نخستین بار با مجموعهی شهری واقعی یعنی محدودهی پویایی اقتصادی و اجتماعی بارسلون مصادف است. چنین برنامهریزی در اواخر دههی ۱۹۸۰ به هنگام تهیهی برنامهی نخست، کفر پنداشته میشد، اینک کاملاً طبیعی و بهمثابهی دنبالهی منطقی برنامهی سال ۱۹۹۸ مینمود، بهویژه که برخی قطبهای مهم شهر مانند فرودگاه و دانشگاههای مهم بیرون از محدودهی شهر قرار دارند. کمونهای پیرامون هم داوطلب چنین برنامهای هستند؛ زیرا به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است همگی طرحهای خود را در چارچوب برنامهی واحد هماهنگ کنند، نه آنکه هریک جداگانه و در رقابت با یکدیگر دستبهکار شوند.
برای مشارکت در تهیهی این برنامه علاوه بر متصدیان برنامههای پیشین بارسلون، منتخبان همهی ۳۶ کمون و نیز نهادهایی دعوت شدند که فعالیت آنها میتوانست در برابر یکدیگر قرار گیرد. کارها در گروهها تقسیم شدند که از آن میان، نقش دو گروه یعنی گروه آیندهنگری و گروه راهبردها محوری بودند.
گروه آیندهنگری سه محور زا برای اقدامات بعدی مشخص کرد. محور نخست، توسعه مبتنی بر پایداری است با این هدف که ساختار اقتصادی منطقه به نظام کارآمدتری مبدل گردد. محور دوم، ناظر بر انسجام اجتماعی، همزیستی و همکاری است. مباحث مهم آن، تحلیل رفتارهای مهاجرتی، دگرگونی در ساختار جمعیت و خانواده و نیز روابط نوین خانواده-کار است. محور سوم، به الگوی سرزمینی تحرک اختصاص دارد و به مباحثی چون مسکن، ترابری و حفاظت محیطزیست میپردازد.
افزون بر محورهای بالا، ایجاد الگوی مدیریت منطقه، شرط لازم برای موفقیت برنامهی راهبردی شناخته شد. با تفاهم بر سر هدفها و اقدامها میبایست ایجاد ابزار حکومتی و نیز برنامهریزی سرزمینی در دستور کار قرار گیرد. از مهمترین دستاوردهای برنامهی راهبردی، همین پذیرش وجود یک مجموعه شهری متروپلی بود؛ اما برنامهی راهبردی بهتنهایی برای موفقیت هدفها کافی نبود؛ زیرا سند راهبردی کموبیش انتزاعی است و میباید با یک سند سرزمینی یا آمایش سرزمین تکمیل شود. اگر اندیشههای برنامهی راهبردی بهویژه مضامین مهمی چون ترابری و مسکن در سرزمین جای نگیرند، اثر زیادی نخواهند داشت. برای نمونهی ترابری چند سال قبل سازمان مسئول منطقه، تنها به رفع کمبودها نظر داشت و چشماندازی فراتر از مجموعهی شهری بارسلون نمیشناخت، حالآنکه تقاضای زیادی برای مسکن و فعالیت در سرزمینهای دورتر به چشم میخورد.
درنهایت، دو نوع سرزمین که مکمل یکدیگرند تشخیص داده شد. از سویی، سرزمین ناحیهی متروپلی[۱] شامل ۳۶ کمون برنامهی استراتژیک که شهرهای آنها بههمپیوستهاند و از سوی دیگر، منطقهی متروپلی[۲] شامل ۷ کمون حلقهی دوم که ضمن داشتن هستههای شهری، فضاهای باز بزرگ هم دارند. نکتهی شایان توجه این بود که این کمونها از بیم تبدیلشدن به حومه سرزمین در شرف پیدایش، خود برای پیوستن به برنامهی راهبردی پیشقدم شدند.
منبع:
[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” ]برنامهریزی در ایران و چشمانداز آیندهی آن،فیروز توفیق[/button][divider]پانوشت[/divider][1] Metropolitan Area
[۲] Metropolitan Region