حیدر غیائی؛ مدرنیست درباری

حیدرخان غیائی شاملو زاده‌ی ۱۳۰۱ خورشیدی است. او عضوی از خاندان بزرگ شاملو بود که قدمت آن دستِ کم به سال‌های حکومت صفویه و دوران نفوذ  قزلباش‌ها باز می‌گردد. شاملوها طایفه‌ای پرجمعیت بودند که خاندان‌های متعددی از آن‌ها سر برآوردند و در نقاط مختلفی از کشور پراکنده شدند، اما استقرار آن‌ها عموماً در خراسان و پس از اهمیت یافتن تهران، در پایتخت بود. حیدر غیائی در چنین خاندان متمول و بانفوذی رشد کرد. دبیرستان را در مدرسه‌ی آلمانی‌ها به پایان رساند و برای تحصیل در رشته‌ی معماری وارد دانشگاه تهران شد. بعد از فارغ‌التحصیلی‌اش از این دانشگاه، به فرانسه سفر کرد تا تحصیلاتش را در مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس دنبال کند. پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۲ م) به تهران بازگشت و دفتر شخصی‌اش را راه‌اندازی کرد. از آن به بعد زندگی حرفه‌ای او آغاز شد و تا زمان مرگش در سال ۱۳۶۴ ادامه پیدا کرد.

غیائی مجموعه‌ای از بناهای عمومی و مسکونی را طراحی و اجرا کرد. در این بین عمده شهرت او به طراحی ساختمان مجلس سنا و تعدادی از مشهورترین سینماهای آن روزهای تهران از جمله سینما مولن‌روژ و سینما رادیوسیتی باز می‌گردد. از پروژه‌های اجرا شده و طرح‌های او می‌توان به سینما مولن‌روژ (۱۳۳۵)، ساختمان مجلس سنا با همکاری محسن فروغی (۱۳۳۲-۱۳۳۷)، هتل هیلتون تهران (۱۳۴۱)، ایستگاه قطار تبریز، هتل دوسلدورف (هویزه)، خانه‌ی غیائی، ویلای دریاچه‌ی سوان، هتل رزیدانس (۱۳۴۴)، ساختمان بانک رهنی، سینما درایو-این پارس (۱۳۳۹)، بیمارستان ارتش در لویزان، کازینو تهران‌پارس، بیمارستان دانشگاه مشهد، ایستگاه قطار مشهد (۱۳۳۴-۱۳۴۵)، سینما رادیوسیتی (۱۳۳۷)،و طرح کاخ‌های فرح‌آباد اشاره کرد.

به طور عمومی پروژه‌های غیائی را می‌توان مدرنیستی دانست. سبک بین‌الملل که در قالب سطوح بی‌تزئین سفید رنگ و الگوی هندسی منظم شبکه‌ها نمود پیدا می‌کرد، ویژگی بسیاری از کارهای وی هستند. با این‌حال در تعدادی از کارهایش از جمله ایستگاه راه‌آهن تبریز می‌توان تمایلاتی به بومی‌سازی و اجتناب از تأکید صرف بر سبک بین‌الملل را مشاهده کرد که در استفاده‌ از عناصر تزئینی،هرچند به شکل محدود، و نوعی تندیس‌گرایی نمود پیدا می‌کنند. این تندیس‌گرایی در طرح بنای ایستگاه راه‌آهن مشهد نیز قابل مشاهده است هرچند که اولین حضور آن در کارهای غیائی را می‌توان در دو ستون ساختمان مجلس سنا مشاهده کرد که گویی درهم‌پیچشی هستند از احجام مکعبی شکل با یکدیگر. موقعیت ویژه‌ی غیائی که او را در جایگاه مشاور معماری دربار قرار داده بود او را به معماری تاثیرگذار تبدیل می‌کرد که هیچ فرصتی را برای پیشبرد تمام‌وکمال پروژه‌هایش از دست نمی‌داد، به طوری‌که امیر اسدالله علم وزیر دربار وقت در مورد پروژه‌ی بیمارستان مشهد اجازه‌ی سپرده شدن کار به آستان قدس رضوی (موقوفه‌ی تحت تولیت او) را نمی‌دهد چرا که «مهندس غیائی که مشاور این کار است فوق‌العاده خام‌طبع است و آستانه را به افلاس می‌کشید». سخنی که ناشی از اهمیت موقعیت غیائی و تلاش او برای به ثمر رسیدن پروژه‌های بزرگ نیزهست. بی‌شک پروژه‌های مهمی که توسط غیائی پیش برده شدند بخش بااهمیتی از جریان معماری دهه‌های سی تا پنجاه را شکل داده‌‌اند.

 

 

مطلبی دیگر
بـه یاد استاد؛ آیا «حسین لرزاده» برای معماری ما مهم است؟