ماسیمو رومی ۱۸ سال شغلی اداری داشت. ناگهان کارش را رها کرد. تصمیم گرفت به چهارگوشه دنیا سفر کند و از مکانهایی که کمتر شناختهشدهاند عکس بگیرد. در جریان سفرهای بیوقفه دو سال اخیرش ازجمله به جنوبگان، مغولستان، اتیوپی، هند و ایسلند، با فردی آشنا شد که به ایران سفرکرده بوده و به ماسیمو از تجربههای خود در ایران گفت.
ایران، مقصد جدید گردشگران ایتالیایی؟
به گفته رومی، «آشنایی با این شخص باعث شد درباره فرهنگ ایران تحقیقات و مطالعاتی بکنم. ترغیب شدم به ایران سفر کنم. در جریات مطالعاتم، به مقالهای درباره معماری ایرانی برخوردم که توجهم را به معنویت و حکمت نهفته در آن جلب کرد و من را شیفته آن کرد. مقاله درباره نسبتهای معینی بود که در طبیعت یافت میشوند و در طراحی صور زندگی در معماری به کار گرفته میشوند تا نوعی زیبایی الهی را در ساختمانهای ایرانی بازتاب دهند».
نوامبر سال گذشته، ماسیمو رومی به ایران سفر کرد. برنامه اولیهاش این بود که ده روزی در ایران بماند تا از نزدیک با معماری اماکن مقدس ایران آشنا شود و از آنها عکاسی کند.
خودش اینطور توضیح میدهد: «برنامهام اول این بود که ده روز بیشتر ایران نمانم، ولی عملاً یک ماه ماندگار شدم. دو بار مجبور شدم بلیتم را عوض کنم. به یک معنا، دلیل اصلی علاقه من به ایران تاریخ غنی این کشور بود، ولی از طرفی هم واقعاً از مهربانی و محبت ایرانیها شگفتزده شده بودم. احساس میکردم به همه میتوانم اعتماد کنم. درواقع، به خاطر حمایت و لطف مردم بود که سفری لذتبخش و بدون دردسر داشتم».
شهرها و مکانهایی که ماسیمو رومی در ایران به آنها سفرکرده ازاینقرارند: تهران، اصفهان، شیراز، یزد، کرمان، کاشان، ابیانه، تبریز، کندوان، دریاچه ارومیه، سنندج، مریوان و اورامان.
او میگوید: «گوهر معماری ایرانی یزد و اصفهان است. ولی بااینحال، هر جا که بروید، چیزی پیدا میکنید که مبهوت و غافلگیرتان میکند؛ از روستاهایی در اطراف تبریز گرفته که قدمتشان به دوران غارنشینی برمیگردند و هنوز هم زندگیِ ساکنان آنها چندان تفاوتی با آن دوران نکرده تا مهماننوازی بینظیر کردهای کردستان و بعضی از قدیمیترین بازارهای جهان ازجمله بازارهای یزد و تبریز و تهران».
بعضی مساجد را صبحِ خیلی زود رفته تا در فضایی خلوتتر و آرامتر، به قول خودش «زیباییِ نفسگیر آنها را درک کند». میگوید «وارد مسجد که میشوی، اولین حسی که میکنی عظمت فضا است. کاشیهای زیبا و شیشههای رنگی که نور آفتاب رنگهایشان را روی زمین پهن میکند، به تجربه معنوی شما اضافه میکند و جزئیات و ریزهکاریهای مسحورکنندهشان میتواند واقعاً تأثیراتی روانگردان روی آدم داشته باشند. وقتی از این فضاها عکاسی میکردم، تزیینات مجلل و جزئیات دقیق هوش ازسرم برده بود. این چیزها را معمولاً در سرامیکهای کوچک چینی میبینید نه در چنین معماریهای عظیمی»
رومی به این نکته نیز اشاره میکند که معماری ایرانی، با نمادپردازیهای کیهانیِ خود، «به شخصیت و هویتی خاص خود، متفاوت از دیگر کشورهای مسلمان، دستیافته است».
او در ادامه توضیح میدهد که «معماران ایرانی شناختی کامل و دقیق از نسبتها داشتهاند. اساس معماری ایرانی نسبت طلایی است؛ نسبتی ریاضی که در طبیعت پیدا میشود. به همین دلیل هم است که ساختارهای هندسی که در معماری ایرانی دیده میشوند اینقدر چشمنوازند و از چنین نسبتهای درست و به قاعدهای برخوردارند. استفاده از شیوههای هندسی در معماری ایرانی شکلی از زیبایی الهی را بازنمایی میکند که گرچه خالی از بازنماییهای انسانی است، همچنان میتواند با مردم رابطهای احساسی و عاطفی برقرار کند».
نکته آخر هم درباره نام خانوادگیِ این عکاس ایتالیایی است که حتماً سؤالبرانگیز شده است. خودش میگوید: «رومی» نام خانوادگی من است. خیلی دلم میخواست مولانا جلالالدین رومی، شاعر صوفی، از اجداد من بود. ولی کار خیلی سختی است که ریشههای خانوادگی
منبع: [button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.bbc.com/persian/arts-38758802″]bbc[/button]