گفتوگوی اختصاصی با علی میرزایی هنرمند شهری به بهانه اثر جدید او در اصفهان
مصاحبهگر: کاوه اسدپور – دبیر سرویس شهرسازی
[divider]پیشگفتار[/divider]
علی میرزایی را مدتها بود در اینستاگرام دنبال میکردم. صفحهاش عمومی بود و هرازگاهی میشد نقاشیهای او را دید. صادقانه بگویم، خیلی از این نقوش در وهله نخست برایم قابلدرک نبود و بایستی چند بار مرور میکردم تا به فهمی از آن برسم. این فهم نه از جنس حل شدن یک مسئله ریاضی در مقابل چشم، بلکه بیشتر همانند شکلگیری تصویری در یک انسان پس از چند برخورد بود.
منظور اینکه شما نمیتوانید بگویید فلان کس (که بارها هم او را دیدهاید) یک عدد فرد است یا زوج. یا مثلاً از هفت بیشتر است و از ۹ کمتر. شما تجربیاتی ازایندست را بهصورت ابری از مفاهیم به ذهن میسپرید. ابری که میدانید تضمینی وجود ندارد با سایر ابرها همانند باشد یا حتی دیگران هم از توصیفات شما بتوانند به شکل ابر شما برسند.
کارهای علی میرزایی هم همینطور بود. نمیدانستم چیزی که از آن برداشت میکنم با آنچه منظور او بوده یکسان است یا نه؟ در قید این هم نبودم که درک من صحیح است یا نه؟
تا اینکه با موج تصاویر او در شبکههای مجازی مواجه شدم. بسیاری با به اشتراکگذاری تصاویر آثار او که در آن با تعدادی از دوستانش در حال «مارک کردن شهر» بود نسبت به عملش اعتراض کرده بودند. صفحهی اینستاگرامش پر بود از دشنام کسانی که به تخریب بافت تاریخی اصفهان معترض بودند و از زشتی نقش دستهای رنگی او روی دیوارهای کوچه سنگتراشان و پشت دانشگاه هنر میگفتند. مدتی نگذشت کهموج رسانهای حتی کسانی را که ساکن اصفهان نبودند را به میانه میدان کشید و فحش و نقد ابعادی ملی یافت.
فارغ از اینکه ارزشگذاری اثر او را امری درست یا نادرست بدانیم اینکه هنرمند توانسته است توجه عمومی را به سمت دغدغهها و مسئله موردنظرش معطوف کند، از موفقیت او حکایت دارد.
هنر خیابانی عموماً رسانه گریز است و گروه هدف خود را خارج از هیاهوی رسانهها و تریبونهای جریان اصلی[۱] ملاقات میکند. در ادامه به بخشی از گفتوگویی که با علی میرزایی انجام دادهام میرسیم. در این گفتوگو از او پرسیدهام که تاکنون چه کرده، چه میکند و نهایتاً چه آیندهای را برای ادامه فعالیتهای هنریاش بر بوم و صحنهی شهرها میبیند.
آقای میرزایی لطفاً سوابقی ازخودتون و توضیحی ازآنچه پیشتر انجام دادهاید به ما بگویید؟
من در دو زمینهی نقاشی و هنرشهری فعالیت میکنم؛ در نقاشی متمرکز به نگارگری و سبک ایرانی هستیم و در هنر شهری روی پرفورمنس تمرکز دارم؛ همکارانم نیز سابقه فعالیت لندآرت و هنر شهری دارند.
تلقی شما از پرفورمنس و هنر شهری چیست و میزان آشنایی عموم با اون رو چطور ارزیابی میکنید؟
هنر پرفورمنس را میتوان با نقش پذیری بدن انسان و حرکت انسان در فضا توصیف کرد؛ در این هنر فرم را حرکت بدن انسان در فضا به وجود میآورد. اگر فضا را شهر در نظر بگیریم، تن هنرمند به عنوان فرم موجود میتواند در فضای شهر آزادانه حرکت کند و نقاطی را انتخاب و سپس آزادانه بر آنها فعالیت کند. در این شرایط هنرمند، پشت اثرش ایستاده و متعهد به فضا و کالبد شهری میشود و همچون جزئی از شهر و اثر باقی میماند.
دلیل انتخاب سوژه دست برای این اثر چی بود؟
سوژه این اثر المان دست به عنوان نمادی از حضور هنرمند در شهر است؛ دست به عنوان بخشی از بدن هنرمند و جزئی از اثر روی فضا و بدنهی شهر کوبیده میشود و اثر میگذارد.
فرآیند انتخاب محل چطوری بود؟
اولین محلی که برای فعالیت انتخاب کردیم پاتوق هنرمندان نزدیک به گالری حوزهی هنری و محل دوم اطراف دانشگاه هنر بود؛ پس از آن مسیر ساختمان دیگری از دانشگاه هنر (کوچه سنگتراشها) است. این حرکت را به عنوان مکالمهای با هنرمندان در نظر گرفتیم که مستقیما با دانشجویان هنر و دانشگاه هنر دیالوگ برقرار کند.
تفاوت میان وندالیسم و هنر از منظر شما چیست؟ چرا کار خودتون رو نوعی وندالیسم و تخریبگری به حساب نمیآورید؟
بین هنرمندی و وندالیسم تفاوت وجود دارد؛ ممکن است در ظاهر حرکتی هنری شبیه به وندالیسم عمل کند اما دربارهی همین حرکت ما، هنرمند پای اثرش ایستاده است. ما مسئولیت تمیز کردن آن منطقه را پذیرفته و با گروهی حاضر در آنجا هماهنگ کرده بودیم (و از رنگ قابل نظافت استفاده کردیم)؛ اما شهرداری پیشدستی کرد و منطقه را به اصطلاح «تمیز» کرد.
نحوه تعامل مدیریت شهری با اثر شما چگونه بود؟
در مورد نحوهی عمل مدیریت شهری، شهرداری بهخاطر جوی که در فضای مجازی درست شده بود سریع اقدام به پاک سازی منطقه کرد.
نحوه تعامل شما با مخاطبین به چه صورت بود؟
بازخورد مخاطبین در محل تعاملی بود. ما روی چند دیوار کار کردیم. همان دیواری که عکس آن در رسانهها منتشر شد و سروصدا به پا کرد. کار روی آن دیوار با رضایت خود مغازهدار انجام شد و اجرای کار با رضایت ایشان بود و قبل از انجام کار هم خودمان و حرفهمان و کاری که میخواستیم انجام دهیم را توضیح داده بودیم. پس از استقبال ایشان و فعالیت ما روی آن دیوار، حتی دو-سه دیوار دیگر را هم معرفی کردند. بعضی از همسایهها که دیوار را دیده بودند و خوششان آمده بود پیام دادند و حتی تشکر کردند. البته متاسفانه گروهی اعزام شد و همان دیوار مورد استقبال مردم را به سرعت خاکستری کردند.
بازخورد مخاطبین در فضای مجازی تا حدی قابل رویت بود. شما چه بازخوردی گرفتید؟
در خصوص باز خورد مخاطبین، موجی در فضای مجازی برپا شد. خیلی از مخاطبین میاومدن و میگفتن: «اوه یه جایی درست شده که بریم فحش بدیم» و همدیگر را دعوت میکردند برای فحش دادن. هر چند ارتباطات و بحثهایی هم این وسط پیش میآید.
خیلی سعی کردم با مخاطبین به نرمی تعامل کنم. برای پیامهای خصوصی و پیامهای فحشی که به من میدادند. تلاش میکردم باهاشون صحبت کنم و به ایشان محبت کنم. در مواردی وارد تعاملی شدیم و در گروههایی که بحث بود خودم پای بحثها بودم و پیگیر تمام مسائل بودم. در این گفتوگوها دوستانی کنار ما بودند که باید از ایشان هم تشکر کنم.
تفاوت میان فضای پشت دانشگاه هنر و کوچه سنگتراشان چی بود و اثر این تفاوت بر روی اثر هنری چطور منعکس شد؟
هر دو اثر در مسیر دانشگاه هنر بودند؛ یکی روی زمین و در مسیر پیرامونی دانشگاه هنر و پارک پردیس بود، این پیادهرو پشت میدان نقشجهان و موزه هنرهای معاصر واقع شده و اثر دیگر در مسیر ساختمان دیگری باز هم متعلق به دانشگاه هنر بود، که روی سه تا دیوار انجام شد. دقیقاً یکی دیوارهایی را که کار را اجرا کردیم در بافت تاریخی بود که مدافعینی هم پیدا کرد و جالب اینجاست که این دیوار خیلی راحت خراب شده و یک ساختمان پنج شش طبقه پشت آن بالا رفته و هیچکس هم تا به حال با این تخریب دیوار یا ساخت ساختمان بلند مرتبه داخل بافت مشکل نداشته است. دیوار دیگری هم بود که قرار بود ۲۰ روزدیگر تخریب شود و دقیقا روبروی درب دانشگاه هنر است.
برنامههای آیندهتان چیست؟
برنامههای آتی هم معطوف به مشخص کردن مکانهایی است که قرار است تخریب شوند؛ ما محلهای تخریب را نشانهگذاری میکنیم و امیدواریم بتوانیم این فعالیت را در مکانها و شهرهای دیگر هم ادامه دهیم و توجه را به این بافتها و اماکن جلب کنیم؛ خصوصا که بسیاری از دوستانمان از این حرکت استقبال کردند.
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] -Mainstream Media