مروری بر آخرین کتاب جان فریدمن «شورشی‌ها: مقالاتی در مورد نظریه‌ی برنامه‌ریزی»

ترجمه و گردآوری: الهه اصدقی| فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی شهری


جان فریدمن یکی از مبدعان مباحث نظریه برنامه‌ریزی است. آخرین کتاب فریدمن با عنوان «شورشی‌ها: مقالاتی در مورد نظریه برنامه‌ریزی» چاپ سال ۲۰۱۱، شامل مقالات و بخش‌هایی از کتب وی از سال ۱۹۷۳ تا سال ۲۰۱۱ است که همراه با دیدگاه‌های نوینش در مورد آن‌ها منتشر گردیده است. طبق دیدگاه او، نظریه برنامه‌ریزی شامل عناصری است که هرکدام تاکنون برای مقاصد دیگری استفاده می‌شدند و حال باید به‌درستی در کنار یکدیگر قرار گیرند. فریدمن خود در انجام این کار موفق بود چراکه توانست مطالعات خود درزمینه‌ی فلسفه‌ی سیاسی اروپا را با تجربیات عملی خود در آمریکای لاتین، ایالات‌متحده و چین به‌خوبی ترکیب کند. این کتاب علاقه‌ی وی به یادگیری مطالب جدید و بازنگری در نظرات قبلی‌اش را مشخص می‌کند؛ هرچند که وی هیچ‌گاه از مواضع مورد تأییدش عقب‌نشینی نکرد. آنچه در این کتاب کاملاً مشخص است، سطح بالای دانش مؤلف و استفاده وی از منابع متعدد جهت تألیف مقالاتش است.
این کتاب شامل ۱۰ بخش اصلی به ترتیب با این عناوین است: برنامه‌ریزی دادوستد مآبانه، شناخت‌شناسی عمل اجتماعی، مقدمه‌ای بر جامعه خوب، تفکری در برنامه‌ریزی رادیکال، بازاندیشی فقر: مدل نا/توانمندسازی، خیزش جامعه مدنی، بازبینی نظریه‌ی برنامه‌ریزی، شهر خوب: دفاع از اندیشه‌ی آرمان‌شهری، فرهنگ‌های متعدد برنامه‌ریزی و کاربردهای نظریه‌ی برنامه‌ریزی.
اولین مقاله در این کتاب بر روی مشکل ارتباطی بین برنامه‌ریزان فن‌سالار و مردم تمرکز کرده است، مشکلی که نظریه‌پردازان برنامه‌ریزی در دهه‌های بعد سعی در مرتفع کردن آن داشتند. او در این مقاله در مورد اهمیت درک صحیح نحوه‌ی «پیوند دانش به عمل » صحبت می‌کند؛ عبارتی که تبدیل به یکی از ارکان اصلی رهیافت او در نظریه‌ی برنامه‌ریزی شد. در مقاله دوم، او انگاشت دانش عینی را رد می‌کند، زیرا دانش و آگاهی از آینده نمی‌تواند دارای ماهیتی عینی باشد. او معتقد است عمل باید توسط هنجارهای اجتماعی هدایت شود، بنابراین هم دانش و هم عمل دارای عناصر ذهنی قوی هستند که نمی‌توان آن‌ها را به علم تقلیل داد و از طریق آزمون فرضیه آن را اعتبار سنجی کرد.
یکی از موضوعاتی که در تمام مقالات فریدمن دیده می‌شود، سوءظن وی نسبت به نقش غالب دولت در برنامه‌ریزی است. دراین‌باره فریدمن در مورد تغییری معرفت‌شناختی در اندیشه‌هایش صحبت می‌کند که به‌موجب آن، دستور کار برنامه‌ریزی به‌جای تمرکز بر روی دولت و حکومت، بر روی جامعه‌ی مدنی متمرکز می‌شود. بخش‌های سه تا شش این کتاب بر اساس این تفکرات فریدمن نگاشته شده است.
فریدمن در بخش سوم این کتاب به بررسی فلسفی پایه‌ها و اساس یک شهر خوب بر اساس نظرات فیلسوفان شرق و غرب می‌پردازد. بخش چهار، دیدگاه دولت_ محور در برنامه‌ریزی را رد می‌کند و به سمت برنامه‌ریزی رادیکال متمایل می‌شود. این موضوع در نام کتاب نیز مشخص است: شورشی‌ها. او این اندیشه را که برنامه‌ریزان باید داورانی بی‌طرف بین احزاب و گروه‌های در حال نزاع باشند، رد کرده و با این نظر که وظیفه برنامه‌ریزان فراتر از نقد کردن و انجام فعالیت‌های مثبت در حوزه‌ی اجرا است، مخالفت می‌کند. او در کتاب خود از اندیشه‌های آرمان‌گرایانه حمایت می‌کند و معتقد است که به‌منظور مقابله با بی‌عدالتی باید در ابتدا بدانیم که عدالت چیست. در بخش پنجم کتاب بیان می‌کند که فقر تنها به کمبودهای اقتصادی محدود نمی‌شود بلکه می‌توان آن را در محدودیت دسترسی به پایه‌های هویت‌بخش قدرت، شبکه‌ها و سازمان‌های اجتماعی، دانش و مهارت، اطلاعات، ابزار تولید و منابع مالی تعریف کرد. او نسبت به مسائل قدرت و موانع ساختاری در توانمندسازی موقعیت مردم فاقد قدرت متمرکزشده و بر روی توانایی آن‌ها در تغییر ساختارها تأکید می‌کند. به نظر می‌رسد او در این بخش استفاده از خرد جمعی را پذیرفته، ولی در پایان‌بخش ششم در مورد جامعه مدنی بیان می‌کند که خرد جمعی ذاتاً نه خوب است و نه بد، چراکه ممکن است عناصری در میان جمع در برابر افراد با عقاید متفاوت دچار خشم شوند. او در همین بخش به ارتباط میان جامعه مدنی و برنامه‌ریزی می‌پردازد و آنچه را که به‌عنوان یک اقتصاد سیاسی جدید در برنامه‌ریزی مشاهده کرده است توصیف می‌کند. موضوعی که به گفته‌ی وی جامعه مدنی را به‌طور مستقیم به‌گونه‌ای سازمان می‌دهد که رهیافت قدیمی‌تر برنامه‌ریزی با عنوان اجتماعات محلی از انجام آن عاجز است.

بااین‌حال جان فریدمن از عوارض جانبی کاهش قدرت حکومت نیز سخن می‌گوید. او در هنگام بحث در مورد تفاوت‌ها در فرهنگ‌های مختلف برنامه‌ریزی در بخش نهم، عنوان می‌دارد که در ایالات‌متحده، جایی که جامعه مدنی، در مقایسه با سایر ملت‌ها، بیشترین نقش را در امورات محلی ایفا می‌کند، شاهد تضعیف دولت محلی به‌واسطه‌ی حذف منافع اقتصادی هستیم. منافعی که جامعه مدنی از طریق لغو مصوبات در یک چارچوب قانونی، از حکومت محلی سلب می‌کند. او پس از بیان این نظر مثالی در مورد موفقیت جنبش کم‌درآمدها برای لغو برنامه افزایش کرایه‌ی حمل‌ونقل عمومی در لس‌آنجلس می‌آورد.
بخش‌های هفت تا ده این کتاب در دوران بازنشستگی وی نگاشته شده است. بخش هفت سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا بعد از چهار دهه نظریه‌پردازی در حوزه‌ی برنامه‌ریزی قادر به بیان یک تعریف مشترک یا حتی یک درک مشترک و بی‌چون‌وچرا از نظریه‌ی برنامه‌ریزی نیستیم.
به گفته‌ی جان فریدمن سخن اصلی در بخش هشتم این است که هر انسانی به‌صورت طبیعی دارای حق پیشرفت جسمی و روحی در جامعه‌ی خود و جوامع بزرگ‌تر است. بخش نهم به معرفی انگاشت فرهنگ برنامه‌ریزی می‌پردازد و نمونه‌های مطالعاتی متعددی ارائه می‌کند. همچنین در مورد راه‌های متعددی که برنامه‌ریزی در بخش‌های مختلف جهان درک و عمل می‌شود، بحث می‌کند. در این بخش نویسنده می‌خواهد این آگاهی را به خواننده بدهد که چگونه برنامه‌ریزی هم به‌صورت آکادمیک و هم به‌صورت عملی در کشورهای مختلف و حتی شهرهای مختلف یک کشور متفاوت است و ما اگر می‌خواهیم در برنامه‌ریزی به‌عنوان موضوعی که در حال جهانی‌شدن است پیشرفت داشته باشیم، باید در مورد این تفاوت‌ها بدانیم.
بخش دهم بررسی کاملی، از گذشته تاکنون، در مورد کاربردهای نظریه برنامه‌ریزی و ارتباط آن با آموزش و اجرا ارائه می‌دهد. فریدمن در اینجا چند روش پیشنهاد می‌کند، ازجمله استفاده از فلسفه انسان‌گرا و پیگیری پیامدهای آن در عمل برنامه‌ریزی و همچنین تطبیق عمل برنامه‌ریزی با محدودیت‌های دنیای واقعی نظیر مقیاس، پیچیدگی و زمان.
باوجوداینکه مقالات این کتاب در طول نزدیک به ۴۰ سال نگاشته شده‌اند، اما ارتباط مناسبی باهم دارند و به‌خوبی در کنار هم قرارگرفته‌اند. این ارتباط مناسب ناشی از چند عامل است: تعهد جان فریدمن به استفاده از برنامه‌ریزی برای بهبود جامعه، دقت نظر او در نمایان ساختن ارتباط میان فرایند و فرآورده و اعتقاد وی به اینکه نظریه باید در فرایندهای واقعی شهر پیاده‌سازی شود. درواقع جواب جان فریدمن به سؤال «هنگامی‌که می‌خواهیم در مورد برنامه‌ریزی سخن بگوییم، باید راجع به چه چیزی صحبت کنیم» مدام تغییر می‌کند و این امر تأییدی بر گفته‌ی خود اوست که برنامه‌ریزی به‌عنوان یک حرفه باید به‌طور مداوم خودش و مأموریتش را بازتعریف کند.
این کتاب برای محققین و دانشجویان مناسب است و می‌توان از آن در دوره‌های آموزشی استفاده کرد. همچنین نسبت به سایر آثار جان فریدمن واقع‌بینانه و غیر انتزاعی‌تر است. نگارش مقدمه‌ای جدید با توجه به مسائل حال حاضر برای هر بخش از دیگر ویژگی‌های این اثر است. در بخش‌هایی از کتاب سؤالاتی مطرح‌شده که می‌تواند در فهم بهتر کتاب مؤثر باشد، هرچند گاهی اوقات این سؤالات طولانی و پیچیده می‌شوند. این کتاب برای شاغلین رویکردی مناسب جهت ضابطه‌مند کردن مسائل مختلفی که در کار با آن برخورد می‌کنند، فراهم می‌آورد و می‌تواند نظر آن‌ها در مورد غیرقابل استفاده بودن نظریه در دنیای واقعی را تغییر دهد.

[divider]منابع[/divider]

Friedmann. John, 2011, Insurgencies: Essays in Planning Theory, London, UK: Routledge.
Fainstein, Susan, 2012, A Review of “Insurgencies; Essays in planning theory”, Journal of the American Planning Association, Vol. 78, No. 4

مطلبی دیگر
ای‌کاش سیستان و بلوچستان می‌سوخت!