چندی است از مفهوم «حق به شهر» در سخنرانیها، نوشتهها، مقالات، یادداشتهای آنلاین و حتی محاورههای روزمره مسئولین، شهرسازان، جامعه شناسان و … زیاد میشنویم. عبارتی که به نسبت بسیاری از مفاهیم تخصصی دیرینگی زیادی دارد اما در ورود به فضای تئوری و عمل ایران همچنان راه درازی را در پیش دارد.
مطالعه دادههای اطلاعاتی منتشرشده در خصوص مفهوم «حق به شهر»[۱] نشان از این موضوع دارد که هنوز عبارت یادشده به قوام تئوریک نرسیده و پژوهشگران تلاش دارند در گام نخست توجه مسئولین و ذینفوذان شهری را به این ترکیب واژگان منعطف کنند تا در گامهای بعدی برای مواجهه با مصادیق و نمونههای اجرایی آمادگی لازم را داشته باشند. در اینجا اما دو مطلب باید مورد تحلیل جدی قرار گیرند:
[divider]نکته اول[/divider]
متخصصین و سخنوران نامآشنای حوزه شهر نباید از یاد ببرند که تکرار مکررات گرچه در بسیاری از موارد لازمه مواجهه با «هوشِ کند» مخاطب است اما نباید تکرار را بهجای وسیله بهمثابه آرمان و هدف قرار داده و از این راه بر مسند «متکلم وحده» در فضای سکوت زده آموزشی جا خوش کرد. باید بلافاصله بعد از آشنا ساختن مخاطب با «مفهوم جدید»[۲] چند گام آنطرف تر را به او نشان داد، ذهنش را برای قدم بعدی آماده کرد و پس از شکلدهی به آن «کلان تصویر»[۳] وارد گفتگوهای بعدی شد. در همین و بهموازات این امر میشود به بسط و قوام مفهوم پرداخته و تا آنجا که منطق حکم میکند روی آنوقت گذاشته شود.
سالها سخن گفتن از عدالت شهری و توسعه پایدار و قلم فرسودن و کاغذ سیاه کردنها حول مفاهیمی چون «نظریه برنامهریزی» و «کیفیت زندگی» به دلیل نامشخص بودن روش به کار بستن در عمل به طرحهای جامع و زیباسازیهای پوستهای ختم شده است. اینکه «حق به شهر» نیز تا چند سال آینده به سرنوشتی مشابه با این «واژههای گردن زدهشده» دچار شود، نگرانی هر دلسوزی را به دنبال خواهد داشت.
[divider]نکته دوم[/divider]
برخی از اتفاقات را میتوان نتیجه محتوم رشد شهری و ناشی از جبر پیچیده اجتماعی دانست. پدیدههایی که منتظر نخواهند ماند تا ما در یک صبح بهاری پس از صرف صبحانه و شنیدن اخبار صبحگاهی به خیابان آمده و به آنها بار عام بدهیم. هنوز ما به یک سیاستگذاری در خصوص زیباسازی شهرها دست نیافتهایم و دانشگاهها، قوانین شهری، نهادهای اجرایی و مدیریتی تکلیف «دیوارنگارههای شهری» یا همان گرافیتیها را مشخص نکردهاند؛ اما سالهاست درودیوار شهرها، حافظههای جمعی و حتی صفحات اینستاگرام از گرافیتیهای شایسته و ناشایست پر شده است. این عدم واکنش به طرز هشداردهندهای منجر به افزایش عرصههای ناپایدار مدیریتی و نهایتاً غافلگیریهای گاه پرهزینه خواهد شد.
به همین دلیل تلاش خواهیم کرد در این پایگاه برخی از مفاهیم نوین شهری را موردتوجه قرار دهیم، گرچه از خامی قلم خود و تاریکی بسیاری از گردنههای تئوریک آگاهیم اما این اقدام را برخورد ناگزیر خود با این «ضرورت تاریخی» میدانیم.
[۱] -The right to the city
[۲] -New term
[۳] -Big image