نخستین بار اصطلاح «باغبانی چریکی»[۱] در سال ۱۹۷۳ میلادی و توسط «لیز کریستی»[۲] بکار رفت. او که گروهی به همین نام را در ناحیهای از شهر نیویورک شکل داده بود قطعه زمین متروکهای را به یک باغ شهری تبدیل کردند. این فضا تا امروز توسط داوطلبان مورد مراقبت و حفاظت است، گرچه امروزه از حمایت قانونی دپارتمان پارکهای شهر نیویورک برخوردار است.
[divider]شرح واژه[/divider]
به هر نوع اقدام به کشت گیاه در سطح شهرها که بدون مجوزهای قانونی انجام شود باغبانی چریکی گفته میشود. بستر این اقدام میتواند زمینی رهاشده، ملکی خصوصی یا زمینی بدون مراقب باشد. طیف گستردهای از افراد و انگیزهها را میتوان در میان طرفداران این اقدام مشاهده کرد. بیشتر این افراد اما این اقدام را بهعنوان نوعی از اعتراض یا عمل مستقیم علیه الگوی نابرابر مالکیت فضاهای شهری انجام میدهند.
این افراد معتقدند حق شهروندان برای داشتن محیط زیستی سرسبز و پایدار نمیتواند با پوشش مالکیت خصوصی بر زمینهای شهری نقض شده و احتکار زمین جانشین تأمین خدمات موردنیاز ایشان شود.
مبنای این تفکر ساده است، اگر مدیریت شهری در تأمین فضای سبز موردنیاز من ناتوان است و اگر مدیریت شهری و نهادهای مسئول نمیتوانند زمینهای معطل، بایر و بدون کاربری را با ابزارهای قانونی وارد فرآیند توسعه کنند؛ ما این آمادگی را داریم که بهطعنه این زمینها را شبانه و غیرقانونی به فضای سبز تبدیل کنیم.
گونهبندی گیاهان مورداستفاده در این روش بسیار گسترده است اما چریکهای باغبان بیشتر به سراغ گیاهان خوردنی و یا گیاهان تزئینی میروند.
زمان اقدام نیز متفاوت است. برخی از اقدامات در تاریکی شب انجام میشود تا افراد از پیگردهای قانونی در امان باشند. دسته دیگر اما پس از سازماندهی افکار عمومی در طول روز به سراغ نقاط شلوغ شهری رفته و بهاینترتیب با قبول هزینههای قانونی از این اقدام بهعنوان یک اهرم فشار اجتماعی بهره میبرند.
[divider]بمباران سبز[/divider]
در بسیاری موارد این افراد با ترکیب بذر گیاهان مهاجم باقابلیت رشد سریع در شرایط سخت، کود، چسب سلولوزی و خاک گلولههایی میسازند که نام «بمب بذر»[۳] روی آنها گذاشتهاند. پرتاب این بمبها از طریق تیر و کمانهای دستی میتواند عمق زمینهای محصور، حیاط مجتمعهای اداری، حاشیههای رودخانهها و سایر نقاط دور از دسترس را نیز در اختیار فعالین قرار دهد.
امروزه در بسیاری از نقاط جهان باغبانی چریکی در حال انجام است و از این میان سی کشور به مستندسازی تجربیات در این زمینه پرداختهاند.
صفحات گوناگونی در محیط وب،[۴] شبکههای اجتماعی به فعالین این بخش اختصاص دارد. این افراد با مستندسازی تجربیاتشان، سایرین را به اقدامات مشابه در محل زندگی خود تشویق نموده و جریان احقاق حقوق شهروندی را به پیش میبرند.
[divider]آفتابگردانی برای اعتراض[/divider]
هرساله در نخستین روز ماه می (که امسال با ۱۲ اردیبهشتماه برابر بود) که «روز جهانی آفتابگردان باغبانی چریکی» نامیده شده است، فعالین حوزه حقوق شهروندی با کاشت گلهای آفتابگردان در حیاط خانهها، باغچههای شهری پای درختها، رفیوژ بلوارها و … همبستگی خود را با این جنبش شهروندی نشان میدهند.
این روز را نخستین بار گروهی تحت عنوان کشاورزان بروکسل[۵] در سال ۲۰۰۷ میلادی برپا کردند. در سال ۲۰۱۰ میلادی در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی بیش از ۵۰۰۰ نفر بیانیه همبستگی با این جنبش را امضا کردند.
به نظر میرسد رشد جنبشهایی اینچنینی، نشان از وجود ظرفیتهای مردمی برای تأمین نیازهای شهرها بهصورت خودجوش باشد.
تحلیل رفتار این افراد که با به جان خریدن مجازات قانونی برای تأمین نیازهای محلات خودشان وارد عمل میشوند، میتواند آن روی سکه «مشارکت مردمی» و «برنامهریزی شهری برای مردم» را نشان دهد. مشارکت نه یک امر دستوری و از بالا به پایین بلکه اقدامی درنتیجه نیاز و الزام شخصی افراد برای نگهداشت جامعه است. بهبیاندیگر در سایر حوزهها اگر تکیه مدیریت شهری روی برانگیختن احساسات شهروندان متمرکز شود و نیازهای واقعی افراد هدفگیری شود، بسیاری از اقدامات بدون بودجههای کلان و بهصورت خودجوش و مردمی صورت خواهد پذیرفت.
[۱] -Guerrilla Gardening
[۲] -Liz Christy
[۳] -Seed Bomb
[۴]- بهعنوانمثال رجوع کنید به GuerrillaGardening.org
[۵] – Brussels Farmers