آشپزخانههای محقر، توالتهای کوچک: شکاف جنسیتی[۱] در معماری
نویسنده: اِوِلین وانجیکو[۲]
مترجم: نیلوفر رسولی
آیا تاکنون به این موضوع اندیشیدهاید که ضعف عملکردی ساختمانهای ما تا چه حد به این دلیل است که زنان آن را طراحی نمیکنند؟ آیا تأسفبار نیست که در جهان تنها درصدِ کمی از زنان در طراحیِ محیطی که خودشان در آن زندگی میکنند، دخیل هستند؟ متخصصان [حوزهی] جنسیت ادعا دارند که اگر زنان بیشتری طراح بودند، میتوانستند شیوهی کارکرد، شمایل و حسِ شهرهای ما را تغییر دهند؛ نه بهخاطرِ جنسیتشان، بلکه بهخاطر دادهی بیشتری از نظر هوشِ خلاقِ انسانی که آنها به شیوهی طراحی شهرهای ما و حل مشکلاتمان اضافه میکنند.
آیا تعداد بیشترِ طراحانِ زنِ آرمانی به نظر میرسد؟ مطمئناً نه؛ خصوصاً اگر این تجربهی ناخوشایندِ نیاز به تعویض پوشک بچه را داشته باشید و متوجه شوید که هیچکدام از دستشوییهای ساختمانِ شما محلی برای تعویضِ [پوشک] ندارند. یا اینکه مادری شاغل باشید و اتاق نگهداری کودک[۳] در محلِ کار نداشته باشید که بتوانید در آن از کودکانتان پرستاری کنید یا در خلوت به آنها شیر بدهید.
صفهای طولانی پشتِ دستشویی زنانه چیزی است که همگیِ ما قادر به درکِ آن هستیم؛ در حالی که دستشوییهای مردانه واقعاً صفی برای انتظار ندارند؛ یا آشپزخانههای کوچکی در بسیاری از خانههای شهریِ کنیا که بهندرت امکانات ضروریِ آشپزخانه مانند یخچال و چراغ خوراکپزی در آن جا میشوند. بدیهی است که توانایی پاسخ به این نیازها، به زنانی که توانایی طراحیِ ساختمانها را دارند منحصر نمیشود، اما با توجه به اینکه آنها چنین تجربههای ناخوشایندی را از سر گذراندهاند، در زمان طراحی بسیار محتملتر است که این موضوع را در فکر خود داشته باشند.
پیترو بلوسکی[۴] معمار برجستهای است که در مقالهای با عنوان «آیا باید شما معمار شوید؟» در ۱۹۵۵ چنین عنوان کرده: «من، وجداناً، نمیتوانم معماری را به منزلهی حرفهای برای دختران پیشنهاد کنم. زنانی را میشناسم که در این حرفه به خوبی عملکردهاند؛ اما موانع بهقدری عظیم است که فقط دختری استثنایی میتواند از پسِ آنها بربیاید. اگر او اصرار به معمار بودن داشته باشد، من میکوشم تا او را منصرف کنم. اگر پس از آن، او همچنان مصمم باشد، من دعای خیر خود را بدرقۀ او خواهم کرد، او میتواند آن استثنا باشد.»
با گذشتِ بیش از ۵۰ سال از این اظهار نظر بلوسکی، زنانِ موفق در معماری همچنان به عنوان افرادی «استثنایی» در نظر گرفته میشوند. در حالیکه آنها تقریباً در بسیاری از زمینههایسنتیِ زیر سلطهی مردان مشارکت کرده، موفق شده و به برابری رسیدهاند؛ زمینههایی مثل سلامت، خلبانی، سیاست و تجارت، [با این حال] آنها همچنان از انجام معماری طفره میروند.
تعداد محصلان معماری در کنیا، مردان و زنان تقریباً هماندازه است. با این حال، بسیاری از زنان بعد از فارغالتحصیلی در نقطهای «در جا میزنند» و نمیتوانند به مرحلهی عمل برسند. اسناد در هیئت ثبت معماران و متره و برآوردکنندگان[۵] نشانگر این است که در قیاس با ۹۵۲ مورد مرد، تنها ۵۰ معمارِ زن ثبتشده در کشور(کنیا) وجود دارد.
از میان دلایلی که برای این «انصرافِ» معمارانِ زن اقامه شده، نیاز زنان به پرورش خانواده نیز دیده میشود؛ چرا که معماری حرفهای به شدت سخت است. با این حال، این استدلال همچنان چالشبرانگیز است، با توجه به این موضوع که زنانِ موفق در این زمینه ازدواج کرده و خانوادهی سالمی را پرورش دادهاند.
از نمونههای مناسبِ معمارانِ زنِ موفق میتوان معمارِ تحسینشدهی نیجریهای، اولاجوموک آدِنوو[۶]و نایب رئیس انجمن معماران کنیا، اِما میلویو[۷] را نام برد. معمارانِ زنی که در زمانهای گذشته که تصوّرِ زنِ شاغل همچنان غریب بود، به فعالیت پرداختند و حتی از عهدهی تربیت خانوادهای سالم برآمدند. میتوان از اوّلین معمارِ زن در غرب آفریقا دوروتی هیوز[۸](۸۷-۱۹۱۰) نام برد.
دلیلِ محتمل بعدی همان است که متخصصانِ جنسیت آن را ادعا کردهاند؛ اینکه ممکن است زنانِ شاغل در زمینههای اختصاصیِ مردانه با مشکلی به نام «ترسِ از شکست» مواجه شوند؛ یا وقتی که با مردان در حال رقابت هستند اضطرابهایی در موردِ انجام دادنِ درست و بهترِ کار داشته باشند. این موضوع خصوصاً در مورد زنانی صادق است که نیازِ شدید به وابستگی دارند.
چنین ترسی وجود دارد که شاید آنها با زنانگیِ کمتری ظاهر شوند و کنجکاوی زیادی را دربارهی شخصیتشان به خود جلب کنند که اگر مرد بودند یا در این حرفه قرار نمیگرفتند چنین اتفاقی نمیافتاد.
زاها حدید به عنوانِ معمار زنِ مطرح در جهان، نمونهای تمام عیار از این موضوع است. از او با عناوینِ «غیرِ زنانه»، «مصون»، «لوس» و «دیوا[۹]» نام برده شده است؛ تمامی این صفاتِ نامربوط به بیشتر زنان با نیازهای وابستگی اطلاق میشود. حدید در واکنش به این موضوع چنین گفته است که: «اگر من مرد بودم آیا آنها همچنان به من «دیوا» میگفتند؟»
کم بودنِ تعدادِ معمارانِ زنِ ثبتشده همچنین به این معنا است که فارغالتحصیلان الگوهای کمی دارند که از آنها سرمشق بگیرند. با این حال، آنها تنها با اندکی نگاهِ دقیقتر میتوانند ببینند که معماران زنی هم وجود دارند که مشتاقِ هدایت جوانان هستند. چالش دیگر شاید تبعیضی است که زنان در هنگام کار در محیطهای مردسالار، در معرض آنهستند. بسیاری از مواقع، کلیشههای ناخودآگاه و خودآگاهِ ما مانع از تحققِ برابری حقیقی برای زنان میشود. طراحی، اندیشهها و تکنیکها باید با تخصّص و قدرتی برای عمل همراه باشد، البته طبق پیشفرضی این موارد قلمروی مختصّ مردان است.
ما همچنان با پیشفرضهای فرهنگی پیرامون تواناییِ عقلی و فیزیکی زنان محدود شدهایم. ما بهطریقی به این فکر تمایل داریم که تنها مردان پشتکار، زمان و تعهّدِ لازم برای این کار را دارند. رشتهی معماری کارِ اندکی برای کمکردنِ این تبعیض جنسی انجام داده است. شاید به همین دلیل است که زنان موفق در این زمینه کمتر تقدیر میشوند، یا دستاوردهای آنها به بزرگیِ (آثار) همکاران مردشان نشان داده میشود. برای مثال، جایزهی پریتزکر که مهمترین جایزه در معماری است، در تاریخ سیوچهار سالهی خود تنها دو بار به زنان تعلق گرفتهاست[۱۰].
زمانی که جایزهی پریتزکر به مردی تعلق میگرفته است که در واقع با یک زن نیز همکار بوده است، از این همکاران زن نیز پیوسته چشمپوشی میشده است. نمونهی مبینِ آن دنیس اسکات براون[۱۱] است، زنی که بیش از چهل سال با همراهی شوهر خود، رابرت ونتوری، به طراحی ساختمانهای مطرحی پرداخته است؛ با این حال او از جایزهای که در سال ۱۹۹۱ به ونتوری اهدا شد محروم ماند.
اولین کارمندِ معمارِ ستاره، فرانک لوید رایت، ماریون ماهونی گریفین[۱۲] بود؛ او به اوّلین معمارِ زنی بدل شد که رسماً لیسانسِ خود را دریافت کرد. او کمک بسیار زیادی به حرفهی رایت کرد و رندرهای آبرنگی او مرادف کارِ رایت است.
او به حرفهی همسر خود، والتر برلی گریفین[۱۳] هم کمک زیادی کرد. آنها به همراهی هم حرفهای را پایهگذاری کرده و مسئولیت طراحی پایتخت جدید استرالیا، کانبرا را بهعهده گرفتند. با این حال دستاوردهای او در سایه باقیماند.
اخیراً، آقای ونگ شو[۱۴] معمار چینی بدون همکار و همسر خود، خانم لو وِنیو[۱۵]، تقدیر شد. در چنین مواردی مردان درخشیدهاند در حالیکه زنان بیسروصدا و به طورناشناس در پشت صحنه مشغول کار بودهاند.
این نگرش تحقیرآمیز نسبت به زنان در معماری تنها در صورتی پایان میگیرد که زنان شروع به ابتکار عمل حضور فعال در سازمانهای حرفهای را به دست گیرند؛ بهطوریکه دستیابی به هویت حرفهای برای آنها سهولت پیداکند.
زنان دانشجو و فارغالتحصیل نیز لازم است به تلاش و فهم این موضع تشویق شوند که معمارِ موفق بودن میتواند با خانواده و مسئولیتهای خانهداری ترکیب شود. (گفته شدهاست که دوروتی هیوز، اوّلین معمارِ زن شرق آفریقا، اصرار داشت که در قراردادهای ساختمانیاش بندی قید شود که وجود اتاقی برای نگهداری از کودکانش را تضمین کند.)
برای حل کردن مشکلات ذکرشده، ابتدا ضروری است که وجود کلیشهها و تبعیضها پذیرفته شود؛ و اینکه همهی ما باید آگاهانه تلاش کنیم که با معمارانِ زن نه بر اساسِ جنسیتشان، بلکه با توجه به تواناییهایشان برخورد شود.
ما همچنین به نسلی از مشتریانی احتیاج داریم که زنان را باور داشته باشند؛ و برای شروع میتوان درصد مشخصی ازپروژههای عمومی را به زنان واگذار کرد. ما همچنین به معمارانِ زن بیشتری نیاز داریم که بتوانند با کارِ فوقالعادهشان اثبات کنند که پیشفرضهای کلیِ علیهِ آنها منسوخ شده است.
در طراحی، ایدهها فارغ از جنسیتاند. کار معمارانِ زنی که در اینجا برجسته شدهاست نمایانگر این است که برابریِ جنسیتی در زمینهی معماری به معنای صرفنظرکردن از شدّت خلاقیت در این زمینه نیست.
-باسیلیکای خانوادهی مقدس و تئاتر ملی کنیا[۱۶]؛ نایروبی[۱۷]؛ دوروتی هیوز
با توجه به کتاب گشتی مختصر در بناهای نایروبی[۱۸]، به قلم نگارنده و یوکو ایواتانی[۱۹]؛ دوروتی باسیلیکای خانوادهی مقدس را در سال ۱۹۵۰ و تئاتر ملی کنیای منحنیشکل را در سال ۱۹۵۲ طراحی کرد. گفتهشدهاست که وی در کنترل هزینهها بسیار خوب عمل میکرده و بقیه طراحیهای او شامل کلوب ورزشی درهی ریفت[۲۰] و مدرسهی مریم مقدس[۲۱] بوده است.
نقشه شهری نایروبی؛ اریکا مان[۲۲]
اریکا مان یکی از تهیهکنندگانِ نقشهی شهری نایروبی در سال ۱۹۴۸ است. درسال ۱۹۴۶ و هنگامی که او اروپا را به قصد کنیا ترک کرد، تنها یک ترم از اتمام تحصیلاتش در آکادمی هنرهای زیبای پاریس[۲۳] باقی مانده بود. طرح جامع شهر در سال ۱۹۴۸ اوّلین پروژهی عظیمِ شغلی او بود. بعدها وی در طراحیِ تقریباً تمامیِ مناطق کنیا به عنوان راهبر برنامهریزی منطقهای و مسئول توسعه وارد عمل شد.
او در راهاندازی اولین مجلهی معماری کنیا، بیلد اند پلن[۲۴]، شرکت داشت. پروژهی زنان کیبوِزی[۲۵] او در کنفرانس زیستگاهِ دو[۲۶] در استانبول به عنوان یکی از صد پروژهی برتر در جهان شناخته شد.
علیرغم این موضوع، نقش اریکا مان در معماریِ کنیا و طراحی شهری بسیار ناشناخته باقیماند و او تنها زمانی در کنیا با تأخیر شناخته شد که عنوانِ معمار نامدار[۲۷] را در سال ۲۰۰۳ و در سن ۸۶ سالگی از آن خود کرد.
مرکزحیدرعلیاف[۲۸] ، باکو، آذربایجان؛ زاها حدید
این مرکز در میان آثار برتر معمار عراقی، زاها حدید، قرار دارد. این بنا طراحیشده بود تا تبدیل به ساختمان اصلی برنامههای فرهنگی ملی تبدیل شود. این بنا گسستی است از معماری خشک و گاهی یادبودی رژیم سابق شوروی که در بیشتر مناطق باکو متداول است.
زاها برای موفقیت وی در طراحیهای جالب و دلربا، جایزهی پریتزکر، لیدیشیپ[۲۹] و جایزهی زنِ تاجر سال ۲۰۱۳ را از وو کلیکو[۳۰] دریافت کرد، و در سال ۲۰۱۶ پذیرای مدال سلطنتی معماری خواهد بود.[۳۱] سایر آثار برجستهی وی شامل خانهی اپرای گوانگژو[۳۲]، مرکز ورزشهای آبی لندن[۳۳]، و برج نوآوری در چین[۳۴] است.
اِی.آر.سی پاویونِ فرهنگی رودخانه[۳۵]؛دگو، کرهی جنوبی، معماری اسیمپتت[۳۶]
این مرکز تئاترِ هنرِچندرسانهای است که توسط گروه معماری اسیمپتت طراحیشده است، هانی رشید[۳۷] و لیز آنه کوتور[۳۸] این شرکت را در سال ۱۹۸۹ تأسیس کردند. آنها به همراهیِ هم جوایز معتبر بسیاری دریافت کردهاند، جوایزی مثل جایزهی آی.ای.آی اِن.وای چَپتر[۳۹]، جایزهی معماری خاورمیانه[۴۰] و جایزهی بزرگ معماری در پاریس[۴۱]. سایر طراحیهای آنها شامل دنیای بیامدبلیو در مونیخ[۴۲] و برج استراتا در ابوظبی[۴۳] است.
موزهی جدید هنرهای معاصر، نیویورک، معماران سانا[۴۴]
این ساختمان هشت طبقه اولین موزهی هنرهای زیبایی است که از ابتدا در مرکزشهر منهتن ساختهشدهاست.
این ساختمان را معماران توکیویی، کازویو سجیما[۴۵] و ریو نیشیزاوا[۴۶] طراحی کردهاند. این دو جایزهی پریتزکر را در سال ۲۰۱۰ مشترکاً دریافت کردند.
برج آبی؛ شیکاگو؛ جین گنگ[۴۷]
جین گنگ از موسسان شرکت استودیو معمارن گنگ، به همراهیِ جیمز لوونبرگ[۴۸]، از دفتر لوونبرگ و همکاران[۴۹]، طراحِ آسمانخراش چندکاربریِ مسکونی و مجمسهوارِ ۸۴ طبقه است. شکلِ سینوسی ساختمان نهتنها به بنا شخصیت و پویایی میبخشد، بلکه دید در ساختمان را گسترش داده و سایهاندازیِدر مقابل نور خورشید را افزایش میدهد. این ساختمان نخستین آسمانخراشی بود که جین گنگ طراحی کرد.
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] Gender
[۳] Workplace Crèche
[۴] Pietro Belluschi
[۵] Records at the Board of Registration of Architects
[۶] Olajumoke Adenowo
[۷] Emma Miloyo
[۸] Dorothy Hughes
[۹] Diva, سردستهی زنانِ خواننده اپرا
[۱۰] این متن در زمانی نوشته شده که نتایج پریتزکر سال ۲۰۱۷ هنوز معلوم نشده بود.
[۱۱] Denise Scott Brown
[۱۲] Marion Mahony
[۱۳] Walter Burley Griffin
[۱۴] Wang Shu
[۱۵] Lu Wenyu
[۱۶] Holy Family Basilica and the Kenya National Theatre
[۱۷] Nairobi
[۱۸] A Brief Tour of the Buildings of Nairobi
[۱۹] Yuko Iwatani
[۲۰] Rift Valley Sports Club
[۲۱] St Mary’s School
[۲۲] Erica Mann
[۲۳] Académie des Beaux Arts
[۲۴] Build and Plan
[۲۵] Women of Kibwezi
[۲۶] Habitat II
[۲۷] the title of Architect Laureate
[۲۸] Heydar Aliyev Centre
[۲۹] Ladyship
[۳۰] Veuve Clicquot
[۳۱] این متن قبل از مرگ زاها حدید نوشتهشدهاست.
[۳۲] Guangzhou Opera House
[۳۳] London Aquatics Centre
[۳۴] The innovation Tower
[۳۵] ARC River Culture Pavilion
[۳۶] Asymptote Architecture
[۳۷] Hani Rashid
[۳۸] Lise Anne Couture
[۳۹] AIA NY Chapter
[۴۰] Middle Eastern Architecture Awards
[۴۱] Le Grand Prix de l’Architecture in Paris
[۴۲] BMW World in Munich
[۴۳] Strata Tower in Abu Dhabi
[۴۴] Sanaa Architects
[۴۵] Kazuyo Sejima
[۴۶] Ryue Nishizawa
[۴۷] Jeanne Gang
[۴۸] James Loewenberg
[۴۹] Loewenberg & Associates
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.archidatum.com/articles/small-kitchens-tiny-toilets-the-gender-gap-in-architecture/”]archidatum[/button]