نویسنده: برنارد چومی/ معمار و نظریه پرداز
مترجم: نیما قدرتی
در یک سخنرانی در دانشگاه کلمبیا در اوایل دههی گذشته، دانشجویی از زاها حدید پرسید که اکنون که تبدیل به یک «برند» شده است، طراحیْ آسانتر است یا دشوارتر؟ و او، بدون مکث، پاسخ داد «بسیار دشوارتر». این سوال، و نیز پاسخ آن، هر دو سرنخهایی از مخمصهی بزرگی هستند که تمام چهرههای اصلی معماری در طول تاریخ درگیر آن بودهاند. آیا زاها یکه، تک و بیعوض، یا حتی شاید چهرهای تراژیک است؟ یا برعکس، بخشی از روح زمانه و چهرهی آن است، یا مُدسازی بیباک و پیامآور آینده؟ این همواره سوالی است دربارهی کسی که به نظر میآیدمیآید کارش همیشه در جریانی ممتد و شناور پیش میرود که در آن ایده و فرم با هم ترکیب میشوند و به نظر میرسد همه در یک لحظهی دلنشین به هم رسیدهاند. همچنین این که به چه میزان و در نگاه اول میتوان حدس زد که برخی از پروژهها چه مقدار برای آفرینندهاش چالش ایجاد کردهاند. مسابقهی طراحی اپرای کاردیف (۱۹۹۴) را به خاطر آوریم که در آن، اثر برندهی او «رشتهی مروارید» باعث ایجاد بحثها و مناظراتی طولانی و شرمآور دربارهی این شد که آیا جنسیت و ملیت او ممکن است باعث ردصلاحیتش در اجرای پروژهی اپرا شود یا خیر؛ اپرایی که بعد از آن هرگز ساخته نشد. یا مسابقهی سالن اپرای گوانگژو (۲۰۰۳) که در آن ساخت سالن کنسرتی رادیکال با مجموعهای از فضاهای ارتباطی که به طرز شگفتانگیزی سیال بودند، در تضاد با محدودیتهای بودجه، فناوری و توجهبرانگیزی ملی، پیش، حین و پس از ساخت واقع میشد. تقریبا همهی پروژههای معماری در هر زمان و مکان از زندگی حرفهای یک نفر، یک نبرد تمامعیار هستند؛ مگر آنکه پروژههایی صرفاً سفارشی باشند. اگر طبق جملهی مشهور کولهاس، زاها «سیارهای بر مدار خودش» باشد، او روی زمین تسلیمنشدنی است. زاها طی این پروسهی طولانی، خود را وقف اَشکال خود کرده بود و بر آن بسیار مصمم بود؛ به گونهای بسیار فراتر از «شکل – ایسم»ِ روزمرهای که به دیگران الهام میکرد. به دعواها و مشاجرات افسانهای او در AA فکر کنید؛ به زمانی که زاها و آلوین بویارسکی۱ به مدت چهار ساعت سر اینکه میز شام افتخاری او باید دایرهای باشد یا مستطیلی بحث میکردند؛ میزی که شکل آن اهمیت تصورناپذیری برای زاها داشت. شکل یا نشانهشناسی، جزئی و سطحی یا تعیینکننده؟ (میدانیم یکی از بزرگترین معاهدههای صلح میان چین، آمریکا و ویتنام شمالی و جنوبی از توافق بر سر شکل میز جلسه آغاز شد). اشیا و وسایل عزیزش را که با خود حمل میکند، میپوشد و در اختیار دارد، ببینید؛ چیزهایی که تصویر و کلیت ادراک از او را طی سالیان تبیین کردهاند. کیف بیشکلِ مشهور و آمورفِ سیاهش (آیا ماجرای کیفدستیهای او را نباید پژوهش، مستند و آرشیو کرد؟)، پارچههای شستهشده و ابریشمهایی که هنرمندانه روکش شدهاند، کوزههای منحنی مورانو با رنگهایی آشوبگر و بسیاری شیء دیگر که وجود او و زیباییشناسی شخصیاش را نوعی خاص از اَشکال تداوم در فضا میسازند. هدف زاها «اسطورههای آفرینش»، تعریف صفات، و خط سیر (به معنای تلاشی برای تبدیل و تحول این اشکالِ صرفاً سیال از زیبایی به فضاهای قابل زیست و قابل بیان)، همچون هیچ معمار دیگری، نیست که ۶۵مُین سال از عمر او شامل تولیدهای تسلیمناپذیر و دربردارندهی نتایج پیچیدهای از ویژگیهای اهدافی باشد که همزمان الهامبخش او هستند و او را تعریف میکنند.
منبع:[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://memari.hmg.ir/Home/2554″]فصلنامهی تخصصی معماری و شهرسازی همشهری معماری/ شمارهی ۳۱[/button]