روان‌کاوی دیوار

بخش‌هایی از سخنرانی «روان‌کاوی دیوار» دکتر سعید خاقانی در دانشگاه تهران.

 

«در دورهٔ معماری اسلامی شاخصه‌ای که در معماری ایرانی پیدا می‌شود هماهنگی ایوان و گنبدخانه، و دوتاییِ – اگر به‌نوعی گنبدخانه را به معنی عام شبستان بگذاریم- ایوان/شبستان است، و نکتهٔ جالب این است که در ادبیات ما در زبان محاوره، این دوتایی معانی خیلی پررنگی هم دارند. مثلاً در شاهنامه اگر شما صرفاً واژهٔ ایوان را جست‌و‌جو کنید می‌بینید ایوان فضایی کاملاً مردانه است که با پسوندهایی مثل بلندی و شکوه از آن یاد می‌شود و دقیقاً نوعی «استیج » است که جلوی میدان قرار می‌گیرد. کم‌تر می‌بینید –یا شاید هم هرگز نمی‌بینید- که ایوان با پسوندهای جمال، زنانه یا این‌گونه صفت‌ها و پسوندها شناخته شود. برخلاف وضعیت ایوان، اگر شبستان را مقایسه کنیم،  می‌بینیم که مثلاً در تاریخ سیستان به‌عنوان یکی از اوّلین نثرهای فارسی، خانم‌ها با این واژه‌ها خطاب می‌شوند: «پردگیان» و «اهل شبستان». حتّی در تاریخِ سیستان واژهٔ شبستانیان هم برای خانم‌ها به‌کار برده شده است. می‌خواهم بگویم این دوتایی، دوتایی‌ای است که پسوندهایی را می‌شود به آن‌ها نسبت داد.»

«این جامعه دو مدل «دیگری» دارد. اوّلی دیگری به معنی کسی که در جامعهٔ ما درون محفل ما حضور ندارد، که این the other با با  o  کوچک است؛ مثلاً در این معنا اگر کسی مرد است دیگری می‌تواند زن باشد، من اگر پدر هستم دیگری می‌تواند بچه باشد، و من اگر شهروند این محلّه هستم دیگری می‌تواند شهروند آن محلهٔ دیگر باشد؛  یعنی other  کسی است که نسبت به من متفاوت می‌شود. ولی ما یک The Other دیگر هم داریم که با O بزرگ است. اینOther  کسی است که براساس جهان یک شخص نمی‌تواند تعریف شود. اگر بخواهیم یک اسم فارسی برایش بگذاریم می‌شود غریبه. غریبه کسی ا‌ست که بر اساس الگوهای جهان من نمی‌شود آن را متصور شد، یک «دیگریِ» کامل است.
در این الگوی دوم این Other کسی است که در حوزهٔ بیرون از دیوار تعریف می‌شود و یک وجه متفاوت اجتماعی دارد. این فرد در جامعهٔ حلقه‌ای، در جامعهٔ هیئتی یک غریبه است. اکنون این پرسش پیش می‌آید که در چنین جامعه‌ای اصلاً مدنیت چگونه شکل می‌گیرد؟  این غریبه چگونه به یک فرد اجتماعی تبدیل می‌شود و فضای بین دیوارها بر چه اساسی تعریفی مدنی پیدا می‌کند؟
اولین الگویی که مدنیت در این جامعهٔ حلقه‌ای شکل پیدا می‌کند این است که هر دیوار درون یک دیوار بزرگ‌تر قرار می‌گیرد، و مجبور است دیوارهای بزرگ‌تری را شکل بدهد تا عرصهٔ حیات اجتماعی بزرگ‌تری را تعریف کند. یک دیوار می‌کشد و می‌گوید این خانهٔ من است، و آدم‌هایی که داخل این خانه هستند اهل خانه می‌شوند، و بقیه می‌شوند غریبه‌ها. در وهلهٔ بعد دیوار بزرگ‌ترش می‌شود دیوار محله یا کوی.  افراد اهل محله می‌شوند و کسی که بیرون از این دیوار است نسبت به هم‌محله‌ای‌ها غریبه می‌شود. باز اگر بزرگ‌تر شود دیوار شهر را تعریف می‌کند. این جامعه درکش از اهلیت این است که بتواند دور حوزه‌ای که داخلش قرار می‌گیرد دیوار بکشد. این یک الگوی شناخت‌پذیر کردن فضا در جامعه‌ای است  که من اسمش را «جامعهٔ دیوارمدار» گذاشته‌ام؛ جامعه‌ای که تنها شکل جمعیت‌پذیری‌اش از دریچهٔ تعریف حلقه است.»
در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ نشستی با نام روان‌کاوی دیوار به سخنرانی دکتر سعید خاقانی در سالن کنفرانس باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد. برگزارکننده‌ی این برنامه انجمن علمی مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران بود. متنی که پیش روی شماست، صورت مکتوب سخنرانی دکتر خاقانی در این نشست است.»

دانلود متن کامل سخنرانی «روان‌کاوی دیوار»

منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”https://telegram.me/koubeh”]کانال تلگرامی کوبه[/button]

مطلبی دیگر
انتقاد از خود (۱/۵): نگاهی به اشکالات پیش روی متفکران انتقادی حوزه‌ی معماری در ایران