نویسنده: پریچهر اصل فلاح/دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
شهر سوسیالیستی مفهومی است که با وام گرفتن از مبانی فکری کمونیسم و تحت حاکمیت و اقتدار حکومت شکلگرفته است. این خط فکری، مفهوم و کیفیت منظر شهری را تحت تأثیر قرار داده و منجر به شکلگیری ساختاری از شهر شده که با نادیده گرفتن بسترهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین گماشتن مردم تنها بهعنوان نیروی کار برای تولید، بناشدهاند.
در واقع شهر سوسیالیستی را میتوان نتیجه برنامههای مقتدرانه و غیر منعطف دانست که باهدف نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی و بااقتدار و نظارت بیچونوچرای حکومت شکلگرفته است. این نوع برنامهریزی به ایجاد قالبهای تکرارشونده و اغلب مدولار در شهر منجر شده که با سرعت و اغلب بهمنظور اسکان نیروی کار (مردم) در ساختمانهای ارزانقیمت کارگری ساختهشدهاند. ایدئولوژی سوسیالیسم با تقویت تسلط دولت بر شکل زندگی شهروندان، اختیار آن را از دست مردم خارج کرد و بازخوردهای انسانی و اساساً انسان را بهعنوان مهمترین عضو در منظر شهری نادیده گرفت.
[divider]پروژههای محرک توسعه شهری[/divider]
احیاء بافت شهری، خصوصاً بافت تاریخی در بیشتر شهرها و کشورها اقدامی کالبدی است که با مداخله فیزیکی و مستقیم در سایت موردنظر صورت میگیرد. اما شهر تنها متشکل از کالبد نیست؛ بلکه موجودیتی زنده و واجد لایههای متعدد اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و … است که همگی در خوانش منظر آن مؤثر هستند و نمیتوان آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. درواقع ذهنیت جمعی شهروندان که بخش جداییناپذیر منظر شهری است، حاصل خوانش توأمان این لایهها و تجربههای شهروندان از حضور در شهر است. به همین جهت، اقدامات کالبدی برای نوسازی و احیای یک بافت، تنها راهحلهایی مقطعی و بیتوجه به بستر و لایههای شهر ارائه میدهند که غالباً نیز نمیتوانند به ذهنیت و خاطرات جمعی شهروندان پاسخ مناسبی بدهند. بنابراین بهجای رویکرد کالبدی میتوان رویکرد دیگری برای این مسئله ارائه کرد که به احیاء، همچون یک فرآیند نگاه میکند. این رویکرد فرآیند محور، بافت را بهصورت تدریجی احیاء میکند و به تمام لایههای شهر و نهفقط کالبد توجه دارد. بهعلاوه این فرآیند تغییر و احیاء تدریجی، به مردم نیز وابسته است و فعالیتها، نیازها و مشارکت شهروندان بر آن تأثیر میکند و به همین جهت میتوان آن را پویا و در هماهنگی با پویایی و حیات منظر شهر دانست. در این راستا، راهکارهای متناسب با این رویکرد، کاتالیزور یا محرک خوانده میشوند چراکه مانند یک کاتالیزور که فرآیند شیمیایی را تسهیل میکند، بهسرعت و هدایت فرآیند احیاء کمک میکنند. پروژههای محرک توسعه بدون آنکه الزاماً تغییرات بنیادین در بافت ایجاد کنند، آن را احیاء میکنند، موجب خلق و توسعه فعالیتها میشوند و غیر از تغییر و بهسازی سایت پروژه، به توسعههای آتی و احیای بافت در مقیاس بزرگتری میانجامند.
[divider]جایگاه محرکهای توسعه در شهر سوسیالیستی[/divider]
روسیه که زمانی مهمترین و قدرتمندترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود، از اصلیترین بسترهای تفکر کمونیستی بوده و شکل و ساختار شهرهای آن نیز تحت تأثیر و تسلط مقتدرانه این نگرش بوده است؛ بهطوریکه هنوز هم باوجود گذشت بیستوپنج سال از فروپاشی شوروی، آثار این ایدئولوژی در کالبد شهر و رفتارهای اجتماعی شهروندان دیده میشود. اقتدار حکومت و تلاش برای برقراری نظم اجتماعی و یکسانسازی، به کمرنگ شدن بعد انسانی و هویتی در شهرهای روسیه، خصوصاً مسکو و سنپترزبورگ انجامید. بنابراین برای تقویت حیات و پویایی در این شهرها نیاز به راهحلی است که نقش انسانها و هویت آنها و همچنین لایههای مختلف شهر را موردتوجه قرار دهد که با توجه به مبانی گفتهشده، پروژههای محرک توسعه میتوانند پاسخ مناسبی به این مسئله باشند.
احیاء و نوسازی جزیره نیوهلند در شهر سنپترزبورگ ازجمله این پروژهها است. این جزیره که در قرن ۱۸ به دستور پتر کبیر ساخته شد و زمانی مورداستفاده ارتش نیروی دریایی روسیه بوده، اکنون توسط گروه وست ایت (West8) و باهدف احیاء جایگاه این جزیره در شهر بازسازیشده و طرح توسعه و بازسازی آن همچنان ادامه دارد. طرح احیاء نیوهلند، بهعنوان نقطهای تأثیرگذار در شهر نهتنها ارزشهای تاریخی و فرهنگی محدوده را احیاء میکند، بلکه میتواند بهصورت تدریجی و طی یک فرآیند به بهسازی محدوده بزرگتری از بافت شهر منجر شود. درواقع شعاع تأثیرگذاری این پروژه میتواند از مقیاس محلهای به مقیاس شهری و یا فراتر از آن برسد. بهعلاوه این پروژه با در نظر گرفتن کاربریهای متناسب با اقشار و سنین مختلف، مانند باغ گیاهان دارویی و کشتی چوبی برای بازی کودکان، شهروندان را نیز با تاریخ و فرهنگ منطقه درگیر کرده، زمینهای برای پررنگ شدن مشارکتها و تعاملات مردمی فراهم آورده و به شکلگیری خاطرات جمعی میانجامد.
بنابراین پروژههای محرک توسعه، همچون نیوهلند، با تأکید برخوانش شهر، بهعنوان موجودی زنده که لایههای حیاتی متعددی دارد و همچنین تمرکز بر مشارکت مردمی و حضور انسانها، بهعنوان عضو اصلی در مفهوم منظر شهری، میتوانند توده مردم را از حاشیه به متن آورده و منظر شهری را در شهر سوسیالیستی متحول کنند.
منبع: [button color=”blue” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://landscaper.ir/the-position-of-urban-catalysts-in-life-of-socialist-cities.html”]معمار منظر[/button]