ایران با استفاده از الگوی چین میتواند به قدرت اقتصادی منطقه تبدیل شود
نویسنده: پت تاکر/دبیر فعلی بخش آفریقا، و دبیر پیشین بخش خاورمیانه، برای واحد اطلاعاتی اکونومیست
مترجم: مسعود تقوی/ دبیر سرویس «ترجمان»
چین سال ۱۹۹۰، ایران سال ۲۰۱۶. خروج ایران از انزوای جهانی، روحیهی کارآفرینی ایرانیان را دوباره زنده کرده است. برای کسانی که اخبار چین را دنبال میکنند، باید با نیروی محرکهی این رشد آشنا باشد: سرمایهگذاری صنعتی. البته این وسط مشکلی وجود دارد: دونالد ترامپ. وی که قرارداد برجام را به باد انتقاد گرفته است، امکان دارد تمام این تلاشها را تباه کند. ایرانیها امیدوارند ترامپ نخواهد با متحدان اروپاییاش درگیر شود.
اگر قرارداد برجام پابرجا بماند، موقعیتهای زیادی در ایران به وجود خواهد آمد. صنعت ماشینسازی ایران در رتبهی ۱۸هم جهانی قرار دارد؛ و ایران بیش از ۵۰ تولیدکنندهی دارو دارد که اغلبشان در بازار بورس تهران ثبت شدهاند. توریسم و گردشگری به کمک ۲۱ سایت میراث جهانیِ ثبت شده، جای رشد زیادی دارد. صنایع غذا و فرش ایران همین الان هم در سطح بین المللی رقابت میکنند. به این معادله پیمانهای تجاری با دوستان قدیمی (اروپا) و دوستان جدید (آسیا) را اضافه کنید، و تصور نوسازی سریع اقتصاد زیاد غریب نخواهد بود.
چین برپایهی پنجرهی جمعیتی[۱] بزرگ خود رشد کرد و ایران نیز در موقعیت مشابهی قرار دارد: شصت درصد از جمعیت ایران زیر ۳۰ سال دارند. ازدیاد نیروی کار رشد دستمزدها را در طول بهبود وضعیت اقتصادی، کنترل خواهد کرد، به خصوص اگر مشارکت زنان در کار نیز بیشتر شود. معکوس کردن روند فرار مغزها –حدود یک چهارم از ایرانیهایی که مدرک دانشگاهی دارند، خارج از ایران زندگی میکنند- نیز به بهرهوری کمک خواهد کرد.
رشد سریع اژدهای سیلیکونی[۲] چین اجازه داده است شرکتهایی چون علیبابا[۳] بازار داخلی چین را قبضه کنند. جمعیت جوان، شهری و آشناباتکنولوژیِ تهران هماکنون نیز تعداد روزافزونی از استارتاپها، مانند دیجیکالا برابر ایرانیِ آمازون، را پشتیبانی میکنند. دیجیکالا در ۲۰۰۷ راهاندازی شد، و در ابتدا بر محصولات الکترونیکی تمرکز کرده بود، ولی اکنون انواع و اقسام محصولات را میفروشد.
چین پس از پیوستن به سازمان تجارت جهانی در ۲۰۰۱ با سرعت صادراتِ تولید را در جهان قبضه کرد. با این کار آنها سهم دیگر کشورهای آسیایی از صادرات را گرفتند، ولی خود به واردکنندهی عمدهی قطعات و اجزا از کشورهای همسایه شدهاند. چنین چیزی نیز برای ایران ممکن است، اگر به مرکز تولید و هاب تجارت خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی شود؛ ولی این به نوسازی اساسیای در زیرساختهای قحطیزده و ستمدیدهی ترابری احتیاج دارد. دولت ایران آماده است با شرکتهای اروپایی و آسیایی قرارداد ببند. همین حالا نیز هند قرار است اسکلهی آبعمیقی را در چابهار بسازد. چین نیز ممکن است در چنین سرمایهگذاریهایی شرکت کند، به خصوص که ایران در برنامهی «یک کمربند، یک جاده[۴]» مشارکت دارد.
حزب کمونیست چین در راه دشواری قدم برمیدارد. از طرفی به بخش خصوصی اجازهی رشد دادهاند و از طرف دیگر رهبری اصلی اقتصاد را در چنگال خودشان نگه داشتهاند. از سرمایهگداران خارجی استقبال میشود، ولی بخشهای زیادی از اقتصاد به روی آنها بسته است، و در بخشهای دیگر نیز فقط میتوانند سرمایهگذاری مشترک کنند. حسن روحانی که امیدوار است در انتخابات سال ۹۶ دوباره برگزیده شود، باید گروههای تندروی داخلی را خوشحال نگهدارد و در عین حال بازاری که از سرمایهگذاران استقبال میکند، به وجود آورد. حسِ حمایتگرایی[۵] غالب خواهد بود، چرا که طبقهی قدرتمند ایران برای نگه داشتن بخشهای اساسی اقتصاد در قبضهی خود تلاش زیادی خواهد کرد.
رشد برقآسای چین در دهههای اخیر نشان میدهد که رژیمی اقتدارگرا و اقتصادی براساس مالکیت دولتی، میتواند منجر به افزایش چشمگیری در درآمدها شود. ایران ۲۰۱۷ را ببینید و بخوانید چین ۱۹۹۰.
[divider]منبع[/divider]
[button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.economist.com/”]The Economist[/button]
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱] demographic dividend
[۲] Silicon Dragon
[۳] Alibaba
[۴] One Belt, One Road
[۵] Protectionism