اجلاس مراکش که با عنوان (COP22 (Conference of the Parties شناخته میشود در حالی خاتمه یافت که برخلاف انتظارهای اولیه بیشتر از آنکه یک پیشرفت در مسیر اجرای توافق پاریس بهحساب آید، یک انفعال و حتی یک عقبگرد محسوب میشود. مهمترین توقعی که از این نشست میرفت این بود که بعد از تصویب توافقنامه پاریس در بیش از ۱۱۱ کشور جهان و اعلام رسمی اجرای آن در ۴ نوامبر امسال، نقشهی راه اجرائی آن در این نشست همراه با برنامه زمانبندی و نحوهی تأمین مالی و اجرای تعهدات مالی همهی کشورها مشخص شود؛ اما آنچه نهایتاً از دو هفته مذاکره بیش از ۳۰ هزار متخصص و فعال محیط زیستی و مقامات دولتی از سراسر جهان بیرون آمد تنها تکرار شعارگونه اهداف و برنامههای توافق پاریس و تأکید مجدد بر اجرای آن بود و خبری از پول در کار نبود!
توافق پاریس که در دسامبر ۲۰۱۵ به تصویب بیش از ۱۹۰ کشور جهان رسید، امیدها را برای اقدامات جدی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش دمای جهانی زنده کرد. بر اساس این توافق تا پایان سدهی حاضر متوسط دمای جهانی نباید از ۱.۵ و یا نهایتاً ۲ درجه سانتیگراد از دمای زمان شروع انقلاب صنعتی فراتر برود. رسیدن به این هدف که به نظر بسیاری از دانشمندان هدفی بسیار حداقلی است و با وخامت اوضاع گرمایش جهانی تناسبی ندارد، نیازمند تأمین مالی سالیانه ۱۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۰ است تا برای کمک به کشورهای درحالتوسعه جهت اجرای طرحهای کاهندهی گازهای گلخانهای و همچنین کمک به کشورهایی که بیشترین آسیبها را از تغییرات اقلیمی میبینند هزینه شود. خبرها اما حاکی از آن است که تنها نیمی از این مبلغ تاکنون توسط کشورهای توسعهیافته تضمینشده و برای تأمین مابقی آن این کشورها دائماً در حال انداختن توپ به زمین یکدیگر هستند. انتخاب دونالد ترامپ هم نگرانی و تردید در مورد آیندهی توافق پاریس را بالابرده است. ترامپ در کمپین انتخاباتیاش اظهاراتی در ضدیت با توافق پاریس داشت و تغییرات اقلیمی را یک شوخی احمقانه خوانده بود. همچنین وی توافقنامههای جهانی تغییرات اقلیمی را باعث کاهش رقابت در بازارهای جهانی و یک «مالیات بسیار بسیار سنگین» برای آمریکا میخواند و میگوید اجازه نخواهد داد تا مالیاتدهندگان آمریکایی هزینه پروژههای اقلیمی سازمان ملل متحد را به دوش بکشند. سایهی این نگرانی و تردید در نشست مراکش هم وجود داشت و مانع از آن شد که کشورهای ثروتمند برنامهی جدی و تعهدآوری ارائه دهند. شاید همگان منتظرند ببینند آمریکا بهعنوان ثروتمندترین کشور جهان و همچنین بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای جهان و رئیسجمهور غیرقابلپیشبینی جدیدش چه سیاست مشخص و قطعی را درزمینهی تأمین مالی ّ کمکهای بینالمللی و برنامههای کاهش گازهای گلخانهای اتخاذ خواهد کرد. تردید در مورد سیاست آینده رئیسجمهور آمریکا حتی در سخنان جیم کری وزیر امور خارجه ایلات متحده که در نشست مراکش شرکت کرده بود هم دیده میشد. کری ضمن تأکید بر اینکه اکثریت مردم کشورش طرفدار سیاستهای کاهندهی گازهای گلخانهای هستند در مورد اراده و برنامهی رئیسجمهوری آینده و تعهدش بر اجرای توافق پاریس اظهار بیاطلاعی کرد.
در سمت کشورهای درحالتوسعه و در معرض آسیب نیز اختلافات چشمگیر است و هر کشور خود را برای دریافت کمکهای بینالمللی محقتر از دیگران میداند.
باوجود اختلافات جدی بر سر مسائل مالی نشست مراکش ازنظر حصول توافق بر سر مسائل فنی موفقیتآمیز بود. حالا هر کشوری میداند که به نسبت منابع انرژیاش چه سهمی در انتشار دیاکسید کربن دارد و طبق کدام برنامه زمانبندی باید برای جایگزینی منابع سوخت اقدام کند. اینکه کشورها رسماً حاضرشدهاند سندی رسمی را که بیانگر میزان مسئولیت آنها در افزایش گرمایش جهانی است امضا کنند قطعاً یک موفقیت بزرگ دیپلماتیک محسوب میشود.
اما وجود اختلافات پیچیده بر سر مسائل مالی باعث شد نشست مراکش نتواند به اهداف از پیش تعیینشدهی خود که تهیهی یک نقشهی راه برای اجرائی کردن توافق پاریس باشد دست یابد و حصول توافق نهایی در این زمینه بار دیگر به آینده موکول شد یعنی سال ۲۰۱۸! توافق بر سر برخی مسائل اساسی دیگر هم به نشست سال بعد در بن موکول شد.
نشست مراکش گامی به جلو نبود بلکه بنبستی بود در مسیر اجرای توافق پاریس و بار دیگر نشان داد هنوز ارادهی جدی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و مخاطرات زیستمحیطی در میان سیاستمداران جهان وجود ندارد بهخصوص مسئولین کشورهای ثروتمند. واقعیت این است که سهم این کشورها در به وجود آوردن وضعیت بغرنج فعلی بسیار بیشتر از سایر کشورهاست بنابراین باید سهمشان در اصلاح این روند خطرناک هم بیش از دیگران باشد؛ اما نشست مراکش نشان داد اراده و مسئولیتپذیری لازم در این زمینه هنوز شکل نگرفته است.
گرچه سیاستمداران وقتشان را سخاوتمندانه از این نشست به آن نشست بر سر سهمخواهیهای همیشگی تلف میکنند اما زمان برای محیطزیست جهان بسیار تند میگذرد. درست مانند بمبی ساعتی که تا انفجارش ثانیههایی بیش نمانده است. خبر انقراض گونههای مختلف جانوری هرروز شنیده میشود، هرروز در گوشهای از جهان عدهای از مردم به خاطر سیل یا خشکسالی تلف میشوند و امنیت غذایی میلیاردها نفر از مردم روزبهروز بیشتر در معرض تهدید قرار میگیرد. اقتصاد کشورهای فقیر که درواقع نقشی در به وجود آمدن اوضاع فعلی نداشتهاند بیشتر و بیشتر از تغییرات اقلیمی آسیب میبیند و هشدارهای دانشمندان راه بهجایی نمیبرد. باید دید آیا در نشستهای آینده کاری واقعی از سوی دولتهای ثروتمند صورت میگیرد یا ناامیدی از عمل خردمندانه سیاستمداران جهانی به جنبشی مردمی و جهانی برای تغییر اوضاع وخیم فعلی منجر میشود؟