نویسنده: آرش طبیبزاده نوری| معمار
معماری در مقیاس بزرگ، حضور انسانی با نگاهی چند وجهی را میطلبد. انسانی که در شناخت ماهیت فضا، مصالح، تکنولوژی و از همه مهمتر جامعه و محیط پیرامون توانا باشد و در نهایت بحثهای مدیریتی نیز به این مجموعه شناخت، اضافه میشود. معماری که بیش از چهار دهه در این حرفه تجربه کسب کرده بود و حال چند سالی است که در میان ما نیست. مهندس بهروز احمدی از آن دسته معمارانی بود که با نگاهی واقع بینانه در زندگی معمارانه خود، در میان چنین مقولههایی به خوبی و با توانایی قدم برای ساختن، برمیداشت.
بهروز احمدی متولد آبان ماه ۱۳۲۵ در تهران بود. او تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان البرز به پایان رساند. روند رشد و نمو این معمار و دوران تحصیل معماری او، به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران باز میگردد که خود موضوعی قابل توجه در زمینه شکلگیری شخصیت حرفهای یک معمار است.
این معمار نخستین تجربیات معمارانه خود را در سالهای ۱۳۴۸-۱۳۴۹ شروع کرد و تا آخرین ساعت زندگی، در مهندسان مشاور شارستان ساخت و تجربه کرد. او از معماران شاخص و خوشنام در سال های اخیر به شمار میرود. در کنار ساختمانها و خانههای اداری و مسکونی ساخته شده توسط او، بسیاری از بناهای مطرح معماری در سطح کشور و پایتخت از جمله فروشگاه بزرگ کوروش، برج اداری آرمیتا، موزه قرآن (فرهنگسرای نگارستان)، نمای ساختمان مجلس شورای اسلامی، مجموعه ساختمانهای اداری بم، کلینیک چشم پزشکی نور، موزه بزرگ زاهدان، ساختمان اداری مجتمع گاز پارس جنوبی، بیمارستان تخصصی مغز و اعصاب ایران و در نهایت تکمیل طرح نوسازی و توسعه میدان شهید بهشتی تبریز را میتوان از پروژه های شاخص این معمار دانست که در گوشه و کنار کشور به یادگارهایی ماندگار تبدیل شدهاند. روند۴۰ ساله فعالیت حرفهای این معمار را می توان به سه دوره عمده تقسیمبندی کرد که هریک با ویژگیهایی همراه است.
دوره اول که به سالهای ابتدایی فعالیتهای معماری وی تا اواخر دهه ۵۰ شمسی و سال های اولیه بعد از انقلاب اسلامی باز میگردد، عمده ساختمانهای طراحی و ساخته شده توسط او در قالب خانهها و مجتمعهای مسکونی کوچک طراحی و اجرا شدهاست.
دوره دوم که دوران رکود ساخت و ساز حاصل از جنگ در کشور است، بر فعالیتهای معماری مهندس احمدی نیز تاثیر گذار بوده است. حاصل فعالیتهای او در این سالها چندین ساختمان اداری و مسکونی است.
در دوره سوم که بارزترین دوره فعالیتهای حرفهایاش بود، وسعت و مقیاس پروژههای معماری این معمار افزایش مییابد. این دوره از سال های ابتدایی پس از دفاع مقدس شروع میشود. بسیاری از پروژههای شاخص این معمار در این دوره به نتیجه رسیدهاست. در این بازه زمانی، رشد و پختگی در زمینههای طراحی معماری، شیوه و نگرشهای نوین در اجرای ساختمانها و در کنار آن بحثهای مرتبط با مدیریت پروژهها مطرح میشود.
در نگاهی کلی به ساختمانهای طراحی شده توسط این معمار، ویژگیهایی مشترکی در تمامی آنها میتوان یافت. او بر آن باور بود که «ساختمان زمانی قابلیت تحلیل و بررسی را خواهد داشت که ساخته و اجرا شده باشد. معماری بر روی کاغذ فاقد ارزش است. از سویی دیگر، ارتباط و عملکرد صحیح فضاهای داخلی در ساختمان از واجبات طراحی یک بنا بوده و باید به آن توجه ویژهای شود. در ادامه، بحث زیبایی و طراحی و نمایش کالبد و مسائل مرتبط با آن مد نظر قرار میگیرد.»
دقت بر اجرای صحیح و استفاده از مصالح مناسب و در نتیجه دوام و طول عمر در ساختمان از نکات مورد توجه او بود. در این رابطه تلاش بر آن بود تا جزئیات ساختمانی را به بهترین نحو اجرا کند. این موضوع در ساختمانهای قدیمی ساخته شده توسط او کاملا مشهود است که گذشت چند دهه از عمر آنها، کمترین تغییری در چهره ساختمان ایجاد نشده است.
در طراحی و استفاده از جزئیات اجرایی در ساختمانها، در مواردی، شاهد ابداعات و یا بهتر میتوان گفت بومیسازی دیتیلها و روش های اجرا هستیم. به عنوان مثال، نمای وسیع ساختمان بلند آرمیتا با جزئیات نصب سنگ به روش خشک (بدون استفاده از ملات) از تجربیات و نوآوری های ویژه این معمار بود که در اوایل دهه ۷۰ به انجام رسیده و پس از گذشت حدود ۲۰ سال از عمر ساختمان، نمای آن هنوز به شکلی مناسب در شهر رخنمایی میکند. یا در ساختمانی دیگر (ساختمان اداری رضا، ۱۳۶۸)، اجرای نمای شیشه به صورت Curtain Wall بوده که دیتیلهای اجرایی آن به روشی مبتکرانه طراحی و اجرا شدهاست.
مهندس بهروز احمدی معماری بود که سعی بر شناخت ریشهها و الگوهای معماری گذشته داشته و تلاش بر تغییر و بهروزسازی آنها درطرحهای خود داشت. به عنوان نمونه، در ساختمان موزه بزرگ زاهدان، استفاده از فرم آبانبارهای منطقه سراوان و ترکیب این فرمها با سازه موجود از پیش ساخته شده برای موزه، به احیا و بهینه سازی حجم و کاربریهای داخلی این ساختمان منجر شد. این ساختمان امروزه به عنوان نمادی شاخص در استان سیستان و بلوچستان مطرح است و بیانی از تجربیات این معمار در زمینه ساختمان های ویژه و نمادین است.
در روندی کلی میتوان بهروز احمدی را معماری با نگاه و نگرشی رو به جلو دانست. معماری که سعی در تجربه مسائل نوین داشت. در بازه ۴۰ ساله فعالیت حرفهای او نوآوری در تکنیکهای اجرا، انتخاب مصالح نوین و … را میتوان به خوبی یافت. معماری که در سالهای دور از سیمان و آجر شروع کرده بود، در دهههای اخیر جدیدترین و بهروزترین مصالح و جزئیات معماری را انتخاب و آنها را به واقعیت رسانده و اجرا کرده است.
این نوگرائی، او را تا جایی پیش میبرد که در آخرین پروژه اجرا شده، حرکتی عجیب را رقم زده است. گستردن فرشی سنگی به ابعاد ۱۲۲۰ متر مربع در فضای میدان شهری در تبریز، حضور این معمار در جامعه را فراتر از طراحی ساده در مقیاس یک ساختمان برده و نگاههای معماری و هنری، او را برای شهر و شهروندان ملموستر میکند. ساخت باغی مسطح از سنگهای رنگین در قالب یک فرش در میان میدان، حرکتی جسورانه از سوی این معمار است و شاید در معماران دیگرکمتر جرأت و توان طراحی و از آن مهمتر اجرای چنین طرحی را دیده باشیم. حال آنکه بهروز احمدی با چند دهه تجربه این کار را عملی کرد و در تبریز ماندگار شد.
ماندگاری نام یک معمار در بناهای اوست. مهندس بهروز احمدی، معماری بیادعا و بیحاشیه، در طول فعالیت حرفهای خود به ساخت و جان بخشی به کالبدهای بیجان پرداخت و حال یادگاران او در گوشهوکنار کشور با استواری ایستادهاند به شهروندان و بهتر بگویم به انسانها (که هدف اصلی این معمار بود) خدمت میکنند.
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” ]شماره ۲۲ فصلنامه همشهری معماری[/button]