مترجم: محدثه عقبایی/ مترجم و عضو تحریریه
«فضاهای ناتمام» مستندی تحسینشده دربارهی طراحی بلندپروازانه و ساخت «Escuelas Nacionales de Arte» یا دانشگاه ملی هنر هاوانا در سال ۱۹۶۱ است که شاملِ دانشکدههای باله، رقص مدرن، موسیقی، نمایش و هنرهای تجسمی میشد. ایدهی این دانشگاه متعلق به فیدل کاسترو و چه گوارا بود که میخواستند دانشگاهِ هنریِ معتبر و پیشتازی برای مردم کوبا تأسیس کنند، اما پروژه به دلیل کاهش بودجه و تعارض آرا رها شد. بااینحال وقتی از ریکاردو پورو[۱]، ویتوریو گاراتی[۲] و روبرتو گوتاردی[۳] -سه معماری که دانشگاه را طراحی کردند- خواسته شد بودجهای برای حفظ این مدارس رخوتزده تعیین کنند، از هیجان آنها چیزی کم نشده بود.
چندین دهه پیش، ایدههای آرمانگرایانهی فیدل کاسترو و چه گوارا مورد استقبال مردم فقیر و بیسواد کوبا قرار گرفت. آنها وعدهی رفاه و آموزشِ مستقل از سلطهی حکومت دیکتاتوری و خارجی داده بودند. پس از شکست باتیستا و بیرون کردن آمریکاییها از کشور، کاسترو و چه گوارا تلاش کردند وعدههای خود را عملی کنند. آنها در ابتدا در دانشگاهها و مدارس را بستند و افراد تحصیلکرده را برای آموزش به افراد فقیر و بیسواد، به مناطق روستایی فرستادند.
جان لومیس[۴]، معمار و نویسندهی کتاب «انقلاب فرمها: مدارس هنریِ فراموششدهی کوبا[۵]»، مینویسد که چه گوارا میخواست دانشگاهی انقلابی و بینالمللی بسازد. کاسترو، ریکاردو پوروی معمار را میشناخت و او را به همراه دو معمار ایتالیایی، ویتوریو گاراتی و روبرتو گوتاردی که در هاوانا زندگی میکردند، برای انجام این پروژه استخدام کرد. با توجه به اینکه اتمام پروژه در مدت یک سال غیرممکن بود، این سه معمار طراحی نقشهی جامع را بلافاصله شروع کردند.
همانطور که در تاریخ آمده، بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ باعث شد اولویت کشور از آموزشوپرورش به دفاع تغییر کند. در سال ۱۹۶۵ در فضایی مملو از اختلافات نظری، اعلام شد که ساخت دانشگاه به پایان رسیده است، هرچند مدتها تا پایان پروژه باقیمانده بود. مجموعهای ارگانیک از سازههای طاقپوش سفالی و آجری، شور و هیجانی که معماران در برخورد با این پروژه داشتند را نمایان میکند. لومیس میگوید: «مدرسهی رقص مدرن تمام و دانشکدهی هنرهای پلاستیکی تقریباً تمامشده بود، دانشکدهی موسیقی نزدیک به اتمام و دانشکده نمایش هم نیمهکاره بود. هرکدام از این دانشکدهها شرایط مختلفی داشتند. بعضی از آنها کاملاً به بهرهبرداری رسیده و بعضی دیگر متروکه بودند.»
افزایش تنشهای طبقاتی، جرقههای خشم و دشمنی نسبت به معماران را برانگیخت و پورو و گاراتی با توجه به تبار اشرافیشان به اروپا فرار کردند. با نیمه ماندن کار، ساختمانهای نیمهکاره دانشگاه در معرض خشونت وندالها و گیاهان استوایی روی به ویرانی رفت. کتاب لومیس این موضوع را دوباره به صدر اولویتها کشاند و دولت پشیمان کوبا از پورو و گاراتی خواست به کوبا برگردند. آنها قهرمانانه به کوبا بازگشتند. «فضاهای ناتمام» و نسخهی اخیرِ کتاب لومیس دفاعیه معماران و نگاه آنان در طراحی را روشنتر میکند.
[divider]منبع[/divider]
[button color=”blue” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.archdaily.com/160141/unfinished-spaces-portrays-vindicated-architects-of-cubas-forgotten-art-schools”]archdaily[/button]
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱] Ricardo Porro
[۲] Vitorio Garatti
[۳] Roberto Gottardi
[۴] John Loomis
[۵] Revolution of Forms: Cuba’s Forgotten Art Schools