مادرِ طبیعت؛ بازخوانی منظرطبیعی در فیلم از گور برگشته

نویسنده: احمد صابری


از گور برگشته، جدیدترین اثر ایناریتو برگرفته از داستان زندگی واقعی فردی به نام هیو گلاس است که در سال‌های بین ۱۷۸۰ تا ۱۸۳۳ زندگی کرده است. هیو گلاس یک «دام گذار» بود و در مناطق سرد کوهستانی کارش را انجام می‌داد تا اینکه روزی پس از درگیری با یک خرس گرینزلی، توسط گروه همراه اش به حال خود رها می‌شود تا از دنیا برود؛ اما گلاس با تلاشی عجیب و غیرقابل‌باور، بدون تجهیزات و اسلحه، مسیری ۳۲۰ کیلومتری را در سردترین هوا و صعب‌العبورترین راه‌ها طی می‌کند تا بتواند زنده بماند و به محل زندگی‌اش بازگردد و البته سراغ کسانی را بگیرد که او را به حال خود رها کرده بودند!

 

این فیلم اقتباسی است از کتاب «بازگشت؛ رمانی درباره انتقام» که در سال ۲۰۰۲ توسط مایکل پانک منتشر شد. کتاب‌های مشهور درباره انتقام‌گیری زیاد هستند ولی تصور نمی‌کنم هیچ نویسنده‌ای به‌اندازه فرانتس فانون روانکاو و نظریه‌پرداز الجزایری مردم را به انتقام‌گیری و خشونت‌ورزی تشویق کرده باشد. او در کتاب معروف خود «دوزخیان روی زمین» می‌نویسد: «انتقام و خشونت‌ورزی نیرویی پاک‌کننده است که فرد رنج‌دیده را از آزار ناعادلانه، عقده‌های فرودستی و نومیدی و بی‌تحرکی خود رها می‌سازد، ترس را از وی دور می‌کند و حرمت نفس او را به حالت اول برمی‌گرداند.»
اساس فیلم از گور برگشته بر غریزه‌های ابتدایی و طبیعی یک موجود زنده استوارشده است و فیلم در بیشتر قسمت‌هایش به نمایش دادن همین صفات مادرزادی مشغول است. حس دوست داشتن و مسئولیت نسبت به فرزند در این فیلم سرمنشأ بسیاری از اتفاقاتی است که بیننده را سرگرم می‌کند. پدر پیر سرخپوستی که به همراه مردان قبیله‌اش برای یافتن دختر اسیرش می‌شود و می‌جنگد، پدر شکارچی که پسر دورگه‌اش را ازدست‌داده و زخمی و نفس‌بریده در پی قاتل است و خرس مادری که جانش را بر سر محافظت از توله‌هایش می‌گذارد. علاوه بر این غریزه که باعث کش آمدن زندگی و انتقال ژن‌ها بر روی زمین بوده است چیز دیگری وجود دارد که تمام فضای فیلم را از خود انباشته است و آن غریزه بقا وزنده ماندن است؛ اما چرا مجموعه این موارد عادی در این فیلم، زیبا و قابل‌تحسین شده‌اند. موضوع، تنها نحوه نماش دادن آن‌ها است به شکلی که بیننده قبلاً آن‌ها را این‌گونه ندیده و تجربه هم نکرده است. با تنیده شدن در آن فضاهای ابریِ غم‌زده‌ سرزمین‌های شمالی، سپیدی برف‌های تمام ناشدنی و همچنین باشخصیت‌های عمدتاً خاموش فیلم، معجونی بامزه‌ منحصربه‌فرد را برای ما آماده کرده است.

 

اما آنچه در این نوشته اساس مورداشاره و نکته مهم و اساسی است، نقشی است که طبیعت و نیروهای طبیعی در قالب منظر طبیعی در این داستان ایفا می‌کنند. انسان علیه طبیعت، بقا، انتقام، خشم طبیعت، تلاش انسان برای زندگی با طبیعت و تعابیری است که احتمالاً پس از دیدن این فیلم در ذهن بیننده شکل می‌گیرد؛ اما می‌توان در تعبیری کوتاه‌تر و موجزتر بازیگر مهم این فیلم یعنی منظر طبیعی را «مادر طبیعت» توصیف کرد.

 

طبیعت به‌سان ذات خود در این فیلم ظاهر می‌شود، هرکجا که انسان غربی وحشی به قلمرو این طبیعت بکر تجاوز می‌کند انتقامی سخت از او می‌گیرد همانند صحنه حمله خرس گریزلی، حمله گله گرگ‌ها، برف سهمگین سکانس‌های پایانی، رودخانه خروشان که قهرمان فیلم را با خود می‌برد و حضور سرخپوستان درصحنه‌های نبرد که گویی دستان انتقام جوی طبیعت برای بازپس‌گیری تکه‌پاره‌های پیکره طبیعت بر انسان متجاوز غربی حمله‌ور‌می شود و هرکجا که انسان برای بقا و آرامش به دل طبیعت پناه می‌برد همچون مادری دلسوز به او آغوش می‌گشاید از گور برخاستن، زنده ماندن در شکم اسب، نجات با جریان رودخانه، تغذیه از دل طبیعت و به‌طورکلی دست طبیعت برای زنده نگه‌داشتن قهرمان فیلم که گویی خودسر نزاع با طبیعت ندارد. خویشاوندی او با سرخپوستان این نکته را از جانب سازنده بازگو می‌کند که او همچنان رگه‌هایی از پیوند با طبیعت را در خود دارد. درمجموع از دید فرم حاکم بر محتوا و جریان فیلم اساساً این طبیعت است که جریان داستان را هدایت و رهبری می‌کند.

فکر می‌کنید اگر مادر طبیعت را برای دیدن این فیلم به سالن سینما می‌بردید چه می‌شد؟ از کشته شدن آدم‌های درنده غمگین می‌شد یا از کنده شدن پوست گوزن‌های چرنده.

 

از منظر زبان مشترک سینما و معماری منظر و بعد تکنیکال، فیلم یکی از بهترین نمونه‌های سینمایی در نمایش و بازگویی طبیعت به‌گونه‌ای که واقعاً وجود دارد، است.

 

فیلم‌برداری با نور کاملاً طبیعی که کمتر در سینمای تکنیک محور هالیوود مرسوم است در روز و شب و به‌دوراز شرایط استودیویی، جست‌وجوی گروه فیلم‌برداری برای شرایط سخت طبیعی که آن‌ها را به جنگل‌های آرژانتین کشانیده و مهم‌تر از همه بیان کاملاً مستند گونه از طبیعت در قالب نماهای لانگ شات، باز و با حرکت کم دوربین همراه با صدابرداری بسیار دقیق، همه و همه مخاطب را قدم‌به‌قدم به درک حس طبیعت جاری در داستان که آمیخته‌ای از آرامش، ترس، هیبت و دست‌نخوردگی است، با محوریت طبیعتی بزرگ و قاهر نزدیک می‌سازد تا آنجا که برخی منتقدان حرفه‌ای سینما به‌رغم انتقادهای صریح و گاه بی‌رحمانه از ریتم و زبان الکن فیلم در روایت قصه، زبان به تحسین از نماهای طبیعت‌محور فیلم و قدرت بیان آن گشوده‌اند.

از دید یک معمارمنظر مشاهده اثری در بالاترین کیفیت‌های سینمایی روز دنیا به لحاظ فنی، نزدیک‌ترین نگاه و درک از منظر طبیعی بکر و دست‌نخورده را در قالب مجموعه‌ای از تصویر و صداهای هوشمندانه طبیعی به شما اعطا می‌کند که شاید کمتر اثری قادر به انجام آن باشد.


منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://landscaper.ir/the-readout-natural-landscape-in-the-revenant.html”]معمارمنظر[/button] 

 

 

خروج از نسخه موبایل