نویسنده: محمدحسین عباسی | دبیر سرویس «معماری پایدار»
پایداری برای اولین بار به عنوان لفظی رسمی در کنفرانس «زمین» در ۱۹۹۲ در ریو مطرح شد آن هم در غالب توسعه پایدار به عنوان عملی که نیازهای امروز را تامین کند بدون آنکه نیازهای نسل بعد را قربانی کند، از آن سال با چالشهای روزافزونی که جوامع در حوزههای مختلف با آن درگیراند. مفهوم پایداری جای خود را به عنوان یک الگوی توسعه به سرعت جا انداخت، پایداری در روزهای آغازین جنبشی به حساب میآمد که به دنبال حفظ منابع برای نسل بعد بود اما نیازها و مسائل حوزهها دیگر به سرعت خود را وارد این مفهوم کردند، برای پایداری هیچ گاه تعریف مشخصی ارائه نشده است و به خاطر طبیعت آن شاید هیچ گاه به تعریفی با مرزهای معلوم هم ختم نشود اما در طول چند دهه اخیر همواره حوزههایی را به خود اضافه کرده است.
پایداری ظهور خود را با دغدغهی حفظ منابع طبیعی و انرژی آغاز کرد، اما امروز در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مفهومی شناخته شده به حساب میآید، در حوزه ساختمان هم مصرف انرژی بخش آغازین پایداری است اما کاهش مصالح، مصالح بومی و تاثیر چرخه مصالح بر محیط زیست بخشهایی هستند که تحت عنوان مصالح اهمیت پیدا کردند، حوزه دیگر پایداری اجتماعی است که مواردی میپردازد که بیشتر با آدمها سر و کار دارد، مثال ساده پایداری اجتماعی در حوزه ساختمان طراحی برای حداکثری گوناگونی افراد در ساختمان است؛ که به شکلگیری یک جامعه کوچک پایدار کمک میکند، نمونه دیگر آن فضاهای اشتراکی بنا هستند که لزوم پرداختن به آنها بیشتر شنیده میشود، افزایش این فضاها در مقیاسی کوچک به پایداری روابط همسایگی و استحکام افراد ساکن ساختمان در سطحی فرای شهر کمک میکند.
حوزه دیگر قرارگیری موقعیت ساختمان است. یک ویلای جنگلی حتی اگر صفر انرژی هم باشد به مراتب از نظر پایداری از یک خانه شهری قدیمی پایینتر است، به این دلیل که سالانه سوخت بالایی مصرف حملونقل افراد ساکن آن میشود و در کنار برای رساندن زیرساختها مثل آب، برق و گاز سرانه بالایی برای این تک ساختمان هزینه میشود. موارد بسیار دیگری را مثل تاثیرات زیست محیطی ساخت و آلودگیها میتوان به این بنا اضافه کرد. به همین دلایل دسترسی به زیرساختها و یا ساخت در مکانی که زیرساخت در آن وجود دارد بخش عظیمی از پایدار کردن ساختمان را فرا میگیرد، ساختمانی با متراژ پایین که در متراکمترین نقطه شهر با دسترسی آسان به حملونقل عمومی ساخته شود را میتوان اینگونه ارزیابی کرد که بخشی از راه دراز پایداری را طی کرده است یا حتی با یک گام عقبتر رفتن، پایدارترین بنا، بنای موجود است که نسبت ساخت بنای جدید مصرف انرژی و مصالح را شامل نمیشود.
پایداری بنا اصول سادهای دارد که بازار ساختمان ما تقریبا به آن بیتوجه بوده است، عمر بنا از آن مواردی است که بیشتر لطمه را فرای مسائل اقتصادی به محیط زیست وارد میکند، با یک مقایسه ساده میتوان دید بنایی که در آمریکای شمالی به طور میانگین دویست سال عمر میکند در ایران حداقل ۵-۶ بار تخریب و ساخته میشود، این مساله وقتی حائز اهمیت میشود که بدانیم روند ساخت بنا معادل حداقل ۲۰ سال عمر بنا تولید دی اکسید کربن میکند که عامل شناخته شده گرمایش زمین است.
حوزه سلامت و تاثیر طراحی، ساخت و مصالح بر سلامتی انسانها شاید یکی از متاخرترین حوزههای پایداری باشد، انسان معاصر بیش از ۹۰% زمان روزمرهاش را در محیطهای داخلی سپری میکند و طبق تحقیقات انجام شده این محیطها تاثیری حداقل ۴۰% بر سلامت انسان دارند گرچه این میزان با توجه سبک زندگی بسیار قابل افزایش است، آب مصرفی و هوایی که استشمام میکنیم کاملا تحت تاثیر این محیط است و حتی میزان تحرک ما به نحوه طراحی فضا بستگی دارد.
همه این موارد دامنه پایداری را به مراتب گستردهتر از انرژی مصرفی روزمره ساختمان میکند، یکی از اهداف مهم این صفحه پرداختن به پایداری به عنوان حوزه جامعی است که تمام بالهای آن به یکی میزان رشد نکرده است و در حالی که در زمینه انرژی بحث صفر انرژی مطرح میشود اما در ابعاد دیگر کمتر سخن گفته شده است.