نویسنده: حسین بهرامی
حملونقل عمومی را به روشهای گوناگون میتوان عمومی در نظر گرفت. در این گزارش به چهار نوع عمومیت[۱] ازجمله: فضای عمومی[۲]، کالای عمومی[۳]، مالکیت عمومی[۴] و نگرانی عمومی[۵] اشاره میشود. هنگامیکه دولتها در راستای رسمی سازی حملونقل عمومی تلاش میکنند، باعث تقویت نقش حملونقل عمومی بهعنوان کالای عمومی میشود، ولی به مشارکت عمومی کمتر توجه میشود. این اقدام حاکی از آن است که حملونقل بهعنوان نگرانی عمومی در نظر گرفته نمیشود.
پایه و اساس توسعه شهرها برخورداری از سیستم حملونقل عمومی کارا است؛ زیرا برای اغلب شهروندان تنها وسیلهی دسترسی به محل اشتغال، تحصیل و خدمات است.
انواع عمومیت[۶]
در اینجا سعی داریم تا انواع روشهایی که حملونقل عمومی، عمومی محسوب میشود را بررسی کنیم.
- حملونقل عمومی بهعنوان فضای عمومی
تفاوت اصلی حملونقل عمومی و حملونقل خصوصی این است که در حملونقل عمومی مسافرانی که بلیت ارائه میکنند میتوانند از فضای محیا شده در حملونقل عمومی بهعنوان فضای عمومی استفاده کنند. این فضا برای عموم مردم با افکار و نظرات مختلف قابلاستفاده است که همین نکته باعث میشود تا ویژگی عمومی بودن به آن بدهد.
تعاریف متفاوتی برای فضای عمومی وجود دارد. به لحاظ قانونی فضای عمومی، فضایی است که به خاطر مالکیت دولت یا مالکیت عمومی آن و یا همچنین به علت نرمهای موجود در جامعه، همه افراد حق ورود و استفاده از آن را دارند. ولی به این خاطر که باید برای استفاده از این فضا بلیت ارائه کنند بهصورت کامل و دقیق مطابق تعریف فضای عمومی نیست، ولی درهرحال تمام افراد جامعه حق ورود به آن را دارند.
بدون توجه به مالکیت آن فضای فیزیکی، نقش فضای عمومی بهعنوان فضایی خاص برای تبادلنظر و تعامل بین افراد و گروههای مختلف اجتماع است. فضای عمومی مکانی برای مشارکت عموم مردم و تعریف ماهیت شهروندی است که «تعامل بین افراد مختلف باعث به وجود آمدن تحولات دموکراتیک میشود». یکی از معیارهای سنجش جامعه، چگونگی تعاملات بین افراد مختلف جامعه است که فضای لازم برای تعاملات بین افراد غریبه در فضای عمومی ایجاد میشود.
- حملونقل عمومی بهعنوان کالای عمومی
طبق تعاریف کالایی عمومی محسوب میشود که دارای دو ویژگی باشد: ۱. منافع حاصل از آنهمه شمول باشد ۲. برای مصرف آن رقابتی وجود نداشته باشد. پس اگر ظرفیت کافی باشد و هزینههای جانبی[۷] کمی را ایجاد کند، مزایای آنهمه شمول میشود.
همچنین میتوان گفت که کالایی عمومی محسوب میشود که با استفاده از منابع عمومی ایجاد شود؛ و از منافعی که حملونقل عمومی برای شهروندان به ارمغان میآورد، استفاده کاراتر از زیرساختهای ارتباطی موجود مانند جادهها و… است.
حملونقل عمومی را میتوان با دیگر خدمات شهری مانند مدارس، کتابخانهها و آتشنشانی در ارتباط دانست. دو نظریه وجود دارد: اول اینکه مکانیسم بازار آزاد از ارائه مقدار بهینه ناتوان است. نظریه دوم به این نکته اشاره دارد که همانطور که افراد به حداقل آموزش نیاز دارند، به حداقل دسترسی نیز نیاز دارند. استدلال دوم از نظریه «حق به شهر» هانری لوفور گرفتهشده است.
دسترسی[۸] ابزار پایه و اصلی برای مشارکت شهروندان در شهر است. حملونقل عمومی فقط فضای عمومی نیست، بلکه وسیلهای است که افراد بهواسطهی آن به دیگر فضاها دسترسی پیدا میکنند و میتوانند در شهر مشارکت داشته باشند. فقدان حملونقل عمومی باعث ایجاد «فضای بیعدالت» میشود.
- مالکیت عمومی و تأمین مالی[۹]
در ابتدا تفاوت اصطلاح «حملونقل عمومی» و «حملونقل انبوه[۱۰]» بیان میکنیم. ویژگی حملونقل انبوه این است که بین افراد مختلف مشترک است و همگی حق استفاده از آن را دارند. درصورتیکه ویژگی حملونقل عمومی این است که رابطهای[۱۱] بین مردم یا دولت[۱۲] و آن مد حملونقل باشد. بهعنوانمثال وقتی مالکیت حملونقل را دولت داشته باشد، عمومی محسوب میشود. البته باید به این نکته اشاره کرد که مالکیت دولت مهمترین عامل نیست زیرا در برخی مواقع مالکیت سازمانی به عهده دولت است ولی از شیوههای سازمان خصوصی برای اداره آن استفاده میشود و سود یکی از مهمترین اهداف سازمان است.
عموم مردم حق دارند تا بر حملونقل عمومی و نحوه دخلوخرج آن سازمان نظارت داشته باشند، زیرا از طریق سرمایه عمومی ایجادشده است. همچنین وقتیکه از سرمایه عمومی برای یارانه حملونقل عمومی استفاده میشود، پس سازمانها باید در مقابل مردم پاسخگو باشند. البته مکانیسم و فرآیند مشارکت در فرآیند تصمیم سازی و حسابرسیهای عمومی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
در کشورهای درحالتوسعه دولت با حفظ شرکتهای خصوصی ارائهکننده خدمات حملونقل عمومی سعی به رسمی سازی این نوع خدمات دارد. به علت اینکه تاکنون این شرکتها خصوصی بودهاند و اینکه تاکنون با توجه به مکانیسم بازار آزاد خدمات ارائه میشده است، مکانیسمهای حسابرسی عمومی وجود ندارد و مردم به دنبال این امر مهم نیستند.
- عمومیت سیاسی[۱۳]
حملونقل عمومی را میتوان عمومی محسوب کرد، زیرا مسئلهای است که عموم مردم درگیر آن هستند و غالباً در جلسات عمومی برای آن تصمیمگیری میشود. سیاسی بودن حملونقل عمومی به خاطر آن نیست که توسط سیاسیون خبره تصمیمگیری میشود بلکه به خاطر آن است که در حوزه مذاکرات عمومی قرار میگیرد.
با توجه به تعاریف، سیاست فرآیندی است که بر مجموع افراد تأثیر میگذارد. بهبیاندیگر موضوعات سیاسی بر طیفی بیش از افرادی که برای موضوعی تصمیم میگیرند، تأثیر میگذارد. در حکومتهایی که تا حدی بر طبق اصول دموکراسی اداره میشوند، هر شهروند یا اجتماع محلی بهتنهایی میتوانند مسائلی را بهعنوان مشکل یا دغدغه مطرح کنند و در مذاکرات عمومی در مورد آن تصمیمگیری کنند؛ بنابراین و با این دید عمومیت حملونقل عمومی، نه به خاطر مالکیت آن و حتی ویژگی کالای عمومی بودن آن و نه حتی به خاطر تلقی از آن بهعنوان فضای عمومی مطرح نیست. بلکه به آن علت که شهروندان میتوانند ویژگیهای آن را مسئله یابی[۱۴] کنند و در مذاکرات عمومی برای آن تصمیمگیری کنند، عمومی تلقی میشود. البته باید به این نکته توجه شود که دولت نقش اصلی را بهعنوان تسهیلگر برای مشارکت شهروندان در تصمیمگیری برای حملونقل عمومی دارد که این کار را میتواند به روشهای مختلف انجام داد.
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] Publicness
[۲] Public space
[۳] Public good
[۴] Public ownership
[۵] Public concern
[۶] Modalities of publicness
[۷] Marginal cost
[۸] Access
[۹] Public ownership and funding
[۱۰] Mass transport
[۱۱] Relationship
[۱۲] State
[۱۳] Political publicness
[۱۴] problematize