دبیران: محسن اکبرزاده، محمد یاراحمدی
هر روز خبر ساخت مسجد تازهای میرسد و هر مؤمنی باید از این خبر دلشاد باشد؛ اما تماشای چهرههای رنگ رنگ این عمارتهای کوتاه و بلند این شک را به دل میاندازد که کدام یک مسجدتر است؟ در کدامیک به خدا نزدیکتر و در کدام یک از او دورترم؛ و این بهانه که مسجد واقعی قلب مؤمن است، دل را آرام نمیکند چرا که هم نصوص دینی و هم یافتههای علم تجربی بشر نشان از آن دارند که مکان و فضا بر کیفیت هر کنش انسانی اثر گذار است. پس زیر سقف کدام مسجد نماز بخوانم؟ چالش امروز معماری نه سازه است و نه روابط، نه اقتصاد است و نه قانون. معماری امروز گرفتار معناست و در مرور هر مجله و همایش و حتی گپوگفتهای دانشگاهی و کافهای و پیامکی این «بیجوابی» و «بینهایتجوابی» است که منتشر میشود. بی شک پرسش از معنای مسجد را کسی باید پاسخگو باشد که خود مؤلف مفهوم مسجد است نه خواننده آن که هر اثر معماری خوانشی است که از آن متن نخستین ارائه شده است. از همین رو در این پرونده به بررسی رابطه میان این خوانشها در طول تاریخ و عرض جغرافیا با مبدأ نخستین آن میپردازیم و بر این فاصله تأکید میکنیم که فاصله، خود تنها راه رسیدن است.
نویسنده: محمد یاراحمدی| سردبیر پایگاه رویدادهای معماری
درآمدی بر وضعیت مساجد امروزین و چرایی تدوین پرونده مسجد
مسئله کالبد مسجد علیرغم تواتر حضور آن در شهرهای ایرانی و اسلامی، یکی از مهجورترین موضوعات، هم در محافل آکادمیک و هم در مطبوعات معماری است. این وضعیت شاید از اقبال بد جمعیت معماری ایران و اقبال خوش مسجد (به عنوان موضوعی تقریبا انحصاری در این بومزیست) است که به دلیل ریشه دیرین این کالبد در مناطق اسلامی (از غرب چین تا شرق اروپا) منابع خارجی درباره آن اندک و آفت رونوشت از آنها (چون اتفاق معمول درباره خانه، مجتمعها، فضاهای آموزشی و…) محدود شده است. از همین رو است که جز معدود پرداختهای محتوایی که اکثرا در محافل اهل سنت نگاشته شده است، نگاه معمول به این موضوع در دانشگاه و مطبوعات پرداختهای مصداقی و خصوصا نوستالژیک به دوره طلایی امپراتوریهای اسلامی است. مجموعه این دلایل انگیزه تلاشی برای بازاندیشی درباره این مسئله است؛ و این سطور توصیفی بر انگیزه شکلگیری این پرونده متفاوت، موضع تدوینکنندگان آن و شرحی کوتاه بر جایگاه مطالب این پرونده است.
مصاحبه کننده: حسین فلاح|پژوهشگر دکتری معماری دانشگاه تربیت مدرس
آرا و مصادیق معماری مسجد در گفتوگوبا مهندس عبدالحمید نقرهکار
مهندس عبدالحمید نقرهکار برگزیده به عنوان «نظریهپرداز برجسته» در ششمین جشنواره بینالمللی فارابی در سال ۱۳۹۱، رئیس کارگروه معماری و شهرسازی و شورای عالی تحول و ارتقای علوم انسانی از سال ۱۳۹۱ است. مهندس نقرهکار تاکنون بیش از صد عنوان مقاله و چهار جلد کتاب تألیف کرده و در زمینه مبانی نظری معماری و حکمت هنر اسلامی، پژوهشهای متنوعی را به انجام رسانده است. همچنین طراحی و اجرای پروژههای معماری و تحقیقاتی مختلف مانند طراحی و نظارت ساختمان مسجد قبا، طراحی و نظارت مسجد و مجتمع فرهنگی مسجدالرسول (ص)، طراحی مسجد و مجموعه فرهنگی حضرت ولی عصر (عج)، طراحی مسجد و مجموعه فرهنگی حضرت نرگس (س)، طراحی تالار بزرگ قرآن شهر همدان و طراحی مسجد دانشگاه علامه طباطبایی تهران از جمله سوابق حرفهای اوست. این روزها نام او با بحثهای پیرامون مسجد میدان ولیعصر (عج) بیشتر شنیده میشود؛ مسجدی که پیش از طراحی توسط اسپریدونف و دانشمیر توسط او طراحی شده بود، اما با اعتراض هنرمندان به ارتفاع زیاد گنبد و تضاد بصری با تئاتر شهر این طراحی جایگزین شد. این گفتوگو به همین بهانه و برای شنیدن بیواسطه نظرات ایشان پیرامون موضوع «معماری مسجد» در دیداری در دانشگاه علم و صنعت انجام شده است.
مصاحبه کنندگان: حسن اسناوندی، محمد یاراحمدی
گفتوگو با کاترین اسپریدونف و رضا دانشمیر
مسجد ولیعصر (عج)، چالشبرانگیز است و درک حقیقت از پس پردههای غبار سخت ناممکن. مروری بر ادبیات شکلگرفته حول این پروژه نشان میدهد که نظرات موافق و یا عمدتاً مخالف چنان فضا را رادیکال کردهاند که مؤلفان این طرح، همواره موضعی واکنشی اختیار کردهاند و شاید پیش از این گفتوگو از این باب که آشکارکننده خویشیهای این مسجد با صبغه اسلامی و ایرانی ماست، چندان سخنی از این جنس روا نداشتهاند. از این نظر با اینکه این پرونده، به نسبت پروندهای رادیکال و جهتمند است، سعی شده است تا این گفتوگو بیشتر بابی برای شنیدن باشد و نه وسیلهای برای شماتت. اندیشیدن در باب این اثر و موضعی که در برابر آن اتخاذ میکنیم سهم بزرگی در انتخاب مسیری دارد که خواهیم پیمود. آیا جریانی که مسجد ولیعصر(عج) پیشنهاد میکند، سرنوشت معماری اسلامی ما خاصه در طراحی مسجد است؟
نویسنده: محمدعلی تربیتجو | دکترای تخصصی معماری و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز
بررسی نسبت میان نظریهها و طرحهای مساجد معاصر
در مناقشه مسجد، آنکه همیشه غایب است و یا از او به مثابه موجودی مجرد و بیپیشینه یاد میشود، مخاطب است. مخاطب که در منظر هر نظریهپردازی و در دست هر طراحی، همچون خمیره گل، به شکل دلخواه تعبیر میشود و به تقریب هرگز آرای او و باورهای او مورد بررسی قرار نگرفته است. بررسی جایگاه مخاطب به عنوان غایت اثرگذاری فضای کالبدی مسجد، ضرورتی است که میتواند مبین کارایی و روایی رویکردهای نظری و عملی به مقوله مسجد باشد. این مقاله به بررسی نسبت دو جریان غالب (بدون در نظرگرفتن خردهجریانات) و نسبت آنها با مخاطب مسجد میپردازد.
نویسنده: سجاد مؤذن|پژوهشگر دکتری مرمت ابنیه و بافتهای تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان
بررسی کیفیت مکان مسجد با نگاه به برهمکنش تکوینی مقبره شیخ عبدالصمد و مسجد جامع نطنز
سنت مجموعهسازی و قرارگیری مسجد جامع در کنار مقبره علما و بزرگان مذهبی (اولیاءالله) علاوه بر همه دلایل ساختاری و کالبدی معمارانه و شهرسازانه خود، دارای دلایل باطنی و معنایی خاصی است که ریشهای عمیق دارد در برخی روایات اسلامی و اعتقادات خاص معماران و مردم در نحوه تعامل انسان با روح حاکم بر مکان و اثر جاری انسانهایی که روزگاری در مکانی حضور داشتهاند – و امروز دیگر حضور کالبدی در آن مکان ندارند. مجموعه مسجد جامع و مقبره و خانقاه شیخ عبدالصمد نطنزی، یکی از مهمترین نمونههای قرارگیری مقبره یک «پیر» در جامعه انسانی در کنار یک «پیر» در جامعه کالبدی معماری (مسجد جامع) است.
نویسنده: مرضیه پیراوی ونک|دکترای فلسفه و عضو هیئت عملی، دانشگاه هنر اصفهان
درسگفتاری در باب نقد روش شناختی مطالعات فلسفی در حوزه معماری اسـلامی مسجد
مروری بر ادبیات گردآمده امروزین حول موضوع معماری اسلامی و خاصه مسجد آشکار میکند که در بسیاری از موارد برای بررسی جوانب گوناگون امر، به رویکردهای فلسفی رجوع شده است. با این حال رجوع به فلسفه معمولا نه به عنوان یک چهارچوب زاینده محتوا، بلکه به عنوان ساختاری تبیینی و تئولوژیک، صرفا در جهت تأیید منویات نگارندگان و تثبیت مواضعی است که در بسیاری از موارد، آغشته به تجربه عملی آنها نیز بوده است. چنین وضعیت غیرقابل اطمینانی سبب شده رویکردهای فلسفی به معماری اسلامی، سویهای عملی و قابل استناد برای طراحان در پی نداشته باشد. ابهامزدایی از کارکردهای فلسفه در مطالعه معماری اسلامی سبب شد از دکتر مرضیه پیراوی ونک بخواهیم در شمایل یک درسگفتار به نقد ادبیات موجود بپردازد.
نویسنده: محسن اکبرزاده| دبیر سرویس معماری معاصر
داده نگاری انتقادی مسجد مبتنی بر نصوص دینی
بارها و بارها شنیدهایم که در هنگام ظهور حضرت قائم (عج) این سخن میان شیعیان شایع میشود که گویی ایشان دین جدیدی را با خود آورده است. چنین تلنگری همیشه ما را به این حیرت وا میدارد که مگر میان مسلمانی ما و آنچه در نزد امام معصوم است، چه فاصله معناداری میتواند وجود داشته باشد. نگاهی به آیات و احادیثی تا این حد صریح و واضح و اختلاف آن با آنچه در نزد ما به عنوان معماری مسجد رایج است و مقدس شمرده میشود، میتواند آشکارکننده بخشی از آن اختلاف پنهان باشد. برای نگارندگان این پرونده نیز که دانش آموختگان معماری و دلبستگان هنر این سرزمیناند، زیر سوال رفتن آثار فاخر معماری ایران در منظر نصوص دینی امری خوشایند نیست، اما جز آگاهی در انتظار ما نیست.