عباس آخوندی در جلسهی رأی اعتماد مجلس بهجای ارائهی عملکرد ۴ سال گذشته و تدابیرش برای اجرای برنامهی ششم در ۴ سال آینده تنها به ذکر مصیبت دربارهی وضع اسفناک موجود در بخش مسکن و تکرار شعارهای همیشگیاش بسنده کرد.
درحالیکه انتظار میرود وزیری باسابقهی دو دوره وزارت در جلسهی رأی اعتماد برای دورهی سوم قادر باشد گزارشی کمی و مشخص و شفاف از عملکرد خود ارائه دهد سخنان آخوندی بهکلی خالی از چنین گزارشی بود.
بیشتر وقتیکه آخوندی دربارهی مهمترین مأموریت وزارتخانهاش یعنی مسکن سخن گفت (در نقش اپوزیسیون ) به ارائهی آمارهای ناامیدکننده از وضع اسفبار مسکن و انتقاد از دولتهای نهم و دهم و مسکن مهر گذشت. چنین سخنانی شاید از سوی یک کارشناس خارج از حوزهی اجرایی شنیدنی باشد اما از سویی وزیری که عملکردش چه در دورهی اول و چه در دورهی دوم وزارتش از عوامل ایجاد این وضعیت است قطعاً مسموع نخواهد بود.
آخوندی که میداند کارنامهاش در بخش مسکن تقریباً خالی است در توجیه بیعملیاش در چهار سال گذشته مدعی شد در این چهار سال کار اصلاح ساختاری را شجاعانه انجام داده و برای مثال به جلوگیری از شهر فروشی اشاره کرد؛ اما نه تعریف فنیای از شهر فروشی ارائه داد و نه توضیح داد چگونه و چه مقدار توانسته جلوی آن چیزی که وی شهر فروشی مینامد را بگیرد. ناظران وضعیت مسکن و حتی شهروندان در سرتاسر ایران هیچگونه بهبود کیفیت محسوسی را در شهرها در این مدت مشاهده نکردهاند. آقای وزیر خوب بود مشخص میکردند منظورشان از اصلاح ساختاری بازار مسکن دقیقاً چیست و گزارشی از اقدامات واقعیشان ارائه میدادند نه اینکه به بیان کلیات شعارگونهای مانند تمرکز بر بافتهای فرسوده و حاشیهای بسنده کنند.
آقای آخوندی در سخنانی عجیب از رکود وحشتناک بخش مسکن بهعنوان تورم پایینتر از تورم عمومی دفاع و حتی افتخار آن را از آن خود دانست. رکود بخش مسکن نهتنها موجب بهبود وضعیت مسکن بد مسکنان یا حاشیهنشینان نشده بلکه هیچ نشانهای هم از اصلاح ساختاری در بازار مسکن و مقابلهی جدی با سوداگری در آن مشاهده نمیشود. آقای آخوندی در سخنانشان از آمار ۲ میلیون و ۵۸۷ هزار خانهی خالی در کشور سخن گفتند اما نگفتند خود ایشان بودند که جلوی تصویب مالیات بر خانههای خالی را با نامهای به رئیس مجلس گرفتند.
آقای آخوندی باافتخار خبر از سپردهگذاری ۲۱۱ هزار نفر در صندوق مسکن خبر میدهد اما نمیگوید بالفرض حتی اگر همهی این تعداد بتوانند سپردههای خود را تکمیل کنند و اقساط گرانقیمت آن را هم پرداخت کنند و صاحبخانه شوند این تعداد چه سهمی از ۱۹ میلیون بد مسکن مطلق و ۱۱ میلیون حاشیهنشین را تشکیل میدهند. واقعیت این است که تسهیلات بانکی که آقای آخوندی بهعنوان افتخار در کارنامهی خود ذکر میکنند در مقابل نیاز مبرم و فوری و گستردهی متقاضیان واقعی مسکن که به علت مشکلات معیشتی حتی قادر به سپردهگذاری و پرداخت اقساط ماهی یکمیلیون تومانی آنهم نیستند، اقدام قابلذکری نیست.
متأسفانه بیعملی و درواقع سوء عملکرد آقای آخوندی در بخش مسکن آنچنان واضح است که حتی خود رئیسجمهور در روز اول جلسات رأی اعتماد تلویحاً و بلکه تصریحاً به آن اشاره کرد و آن را گلهی خود از آقای آخوندی عنوان کرد.
کارنامهی غیرقابلدفاع آقای آخوندی در دولت یازدهم در کنار عدم ارائهی تدابیر روشن برای تحقق بخشیدن به اهداف برنامهی ششم در ۴ سال آینده، چشمانداز بازار و صنعت مسکن و ساختمان از یکسو و سرنوشت میلیونها شهروند ایرانی فاقد مسکن شایسته را بیشازپیش تیرهوتار کرده است.