صحن بیش از حد جامع رضوی

سالهای بسیاری در برابر توسعه مکه و مدینه به دست دولت سعودی، این انتظار در جامعه شیعی قوت گرفته بود که چرا چنین رخدادی در فضاهای عبادی این سوی دعوی مسلمانی اتفاق نمی افتد. این خواست و نجوای عمومی به درستی توسط مسئولین نظام جمهوری اسلامی شنیده و فهم شد. همچنین ضرورت نمایش اقتدار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مدل های بدیل دولت اسلامی در منطقه، با همان منطق رقابتی عصر صفوی، در اینجا نیز کارگر افتاد تا پروژه هایی همچون مصلای تهران، حرم امام، مجموعه های زیارتی قم و البته توسعه حرم رضوی در دستور کار مسئولین وقت قرار بگیرد. جدای از این زمینه های مساعد، حق آن است که به این نکته نیز توجه کنیم که آثار این توسعه های عمدتاً کمی، سبب تشکل بخشی به بسیاری از رویدادهای مذهبی ِ اجتماعی و همچنین در مواردی نوزایی و خلق این آیین ها شد. خاصه در نمونه مشهد، تثبیت شدن و سنت شدن آیین تحویل سال با نطق رهبری، و یا نمایش حضور سهمگین مردمی در وفات حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) نشان از توفیق این پروژه به صورت خاص دارد. اما پیش و بیش از همه اینها جمعیت روز افزونی مایه این تحرکات شد که در بخشهایی از سال هر فضای تعریف شده و نشده ای را مملوء می ساخت. از این باب صحن جامع رضوی هم دارای اهمیت بود و هم ضرورت.

جمعیت پذیری صحن جامع رضوی در ایام خاصی از سال

فضایی که صحن جامع به تصرف درآورده، در ایامی از سال که با رویدادهای جمعی عظیم سر و کار دارد، به عنوان ظرف وسیعی عمل می کند که آرایه های جداره هایش و نسبت هندسی اش با حرم رضوی، احساس در حرم بودن را به مخاطب القا می کند که دستاورد بزرگی از نظر حسی برای پروژه ای در این مقیاس است. اما در ایامی از سال که میزان زوار و مراجعین کاهش می یابد و در نقاط عطف تراکم جمعیتی قرار ندارد، این فضا عملا به عنوان یک فضای فصل عظیم، میان زائر و حرم فاصله می اندازد. می توان در اینجا این ایراد را به سخن وارد دانست که این امر بدیهی است و این فاصله چه با صحن جامع و چه بدون آن، واقعیتی فیزیکی و غیر قابل انکار است. اما می توان در اینجا تاملی داشت و این سوال را مطرح ساخت که آیا فضایی با این مقیاس و چنین اهمیت شهری و جهانی بالایی باید در بخش عمده سال تنها به عنوان یک معبر عمل کند که در فصل های سرد مشهد با کف پوش های لاستیکی مسیری اریب را از باب الرضا و باب الجواد به بست های ورودی حرم وصل کند؟ در تحلیل کارکردی فضا، برخی فضاها را فضای حضور و برخی دیگر را فضای عبور می نامند. بخش عمده ای از توانش های محیطی در یک فضا، به تنظیم بهینه این دو مقوله در طراحی پهنه ها باز می گردد. یک ویژگی بارز در این تحلیل آن است که عرصه های حضور، تمایل به افزایش دارند و عرصه های عبور تمایل به کاهش. دیگر اینکه عرصه های حضور باید تعین هندسی داشته باشند اما عرصه های عبور اگر به خوانایی شان صدمه ای وارد نشود می توانند منعطف تر رفتار کنند.

آنچه در این جا به نام نقد طرح می شود انتظاری است که می توان آن را پیشنهاد قلمداد کرد. تحلیل فضای صحن جامع در ایام خلوت سال با توجه مبادی ورودی زیر سطحی و رو سطحی آن در حال حاضر، یک عرصه خالی بسیار بزرگ را در میانه صحن نمایش می دهد. عرصه ای که با مربع قرمز رنگ در میانه تصویر مشخص شده است. در کنار این عرصه، خطوط خاکستری رنگی که در کف صحن دیده می شوند همان لاستیک های زمستانی هستند که برای عبور زائرین از کف یخ زده استفاده می شوند. این خطوط عادات عبوری زائرین را نمایش می دهند. سوال اینجاست که در چنین سطح وسیعی، بدل کردن تمام سطح در ایام خلوت سال به یک عرصه عبوری آیا از منطق اقتصاد فضا پیروی می کند؟ آیا متعین کردن این عرصه با مفروش کردن آن می تواند تعین فضایی کافی را برای حصول به یک فضای حضور پذیر فراهم کند؟ آیا در میان چنان عرصه ای بازی روی زمین نشستن، احساس در جایی بودن را به مخاطب متبادر می کند و این آسودگی و صمیمیت را به او می بخشد که بتواند با محبوب خویش به گفتگویی درونی بپردازد؟

در بسیاری از طراحی های عرصه های باز، ظرفیت کنش گر در تمام ایام سال و یا فصول یک الگوی حضوری و رفتاری همگن ندارند. از همین رو، طراحی محیط باید بتواند با انعطاف پذیری لازم و رعایت اقتصاد فضا، به نیازها پاسخ دهد. یکی از تعریف کننده ترین عناصر فضاهای باز که ضمن ایجاد مزیت های اقلیمی، توانایی بالایی در ایجاد تعین فضایی و حضورپذیر کردن یک عرصه دارد، بهره گیری از سازه های چادری به عنوان چترهای شهری است. عملی که در بسیاری از صحن های زیارتی شهرهای مقدس دیگر نیز دیده می شود.

این رفتار اما نباید به شکل سراسری تمام صحن را در بر بگیرد چون توان تعریف کنندگی و تمایز میان عرصه حضور و عبور را از بین می برد. همچنین درباره ارتفاع چترها توجه به خط آسمان صحن، و خوانایی جداره ها در عین ایجاد حس محصوریت نیاز به تاملی طراحانه دارد. از این باب این مداخله در یکی از مهمترین عرصه های عبادی شیعی، باید با مشاوره اهل فن و با نگاهی معمارانه صورت پذیرد و مسقف کردن صحن با چتر به عنوان یک مداخله صرف نمی تواند بهره مناسبی را در جهت افزایش کیفیت این فضا ایجاد کند.

خروج از نسخه موبایل