نویسنده: گرگ لین، معمار و مخترع، در زمینهی بازتعریف مدیوم طراحی با فناوری دیجیتال تخصص دارد. او همچنین در عرصهی ساخت شکلهای پیچیده و ارگونومیک بهوسـیلهی ماشینهای CNC (Computer Numerically Controlled) پیشتاز است. او که در سال ۱۹۶۴ در ایالت اوهایو به دنیا آمد و فارغالتحصیل کارشناسی معماری و فلسفه از دانشگاه میامی است، از دانشگاه پرینستون مدرک کارشناسیارشد خود در معماری را دریافت کرده است. لین هماکنون استاد و مسئول استودیو در مدرسهی معماری و شهرسازی دانشگاه UCLA و نیز در حال پیشبرد و توسعهی یک پروژهی آزمایشگاه تحقیقاتی رباتیک است. لین در مدرسهی معماری دانشگاه ییل هم بهعنوان استاد مدعو فعالیت دارد.
مترجم: نیما قدرتی
سادهانگارانه است اگر موفقیتهای دفتر زاها را نتیجهی مهارت او در اشکال، جذبه و تهور او بدانیم؛ این توضیحاتی است که بیشتر دربارهی موفقیتهای شخصیهای او شنیده میشود. با این حال، همانند فرانک گری، او نیز به میزان زیادی در فناوری سرمایهگذاری کرده است و سهم او در معماری را میتوان در اصل در زمینههای فنی و اقتصادی دانست و نه در زمینهی اشکال و نظریههای فرم.
۱۵ سال است که من در کنار زاها حدید و پاتریک شوماخر در دانشگاه هنرهای کاربردی وین تدریس میکنم. در طول این مدت، شاهد فعالیت آنها در حوزههای فناوری، شهرنشینی، ساخت و فرهنگ در بطن تدریس و نیز کارشان بودهام. موضوعات محبوب آنها بیشتر به نتایج فرمی منجر میشوند؛ اما همواره پیش از آنکه شکلها ترسیم یا مدل شوند، این تحلیلهای طولانی هستند که صورت میگیرند. اکنون فهمیدهام هدف از این فاز تحلیلی، ایجاد نوعی مانیفولد است؛ اما یکی از کارکردهای اصلی آن اجرای تصمیمها در مدیومی دیجیتال است که با اعداد و ابعاد تبیین میشود. این دانش عمیق و نیز کنجکاوی او در طراحی و ساخت دیجیتال، حتی نیرومندتر از طراحیهایش و قوای فردی و روانی اوست. او و پاتریک از اولین دفاتری بودند که با «گری تکنولوجیز» همکاری و نیز از همکاران این مجموعه در پستهای مدیریتی برای بسیاری از پروژههای طراحی استفاده کردند. این نکته از آنجا حائز اهمیت است که حدید و گری در برخورداری از یک گردش کار دیجیتال (از طراحی گرفته تا ساخت)، سالها (اگر نه یک دهه) در رقابت با دیگران جلوتر بودند. منتقدان تنبل اغلب با اختراع هزینههای گزاف و بیشازاندازه، برنامههای بهتعویقافتاده و حتی تلفات ساخت کارهای او را توصیف میکنند؛ اما درحقیقت عکس این مسئله درست است. بار دیگری که یک معمار در حال ساختن یک جعبهی زیبا به شما گفت ساختمانهای زاها گران هستند، لطفا از او بپرسید که اطلاعاتش را از کجا میآورد. به احتمال زیاد او سعی میکند توضیح دهد که چرا خودش این مقدار در زمینهی تغییرات تکنولوژیک صنعت طراحی و ساخت عقبمانده است. هرگاه من چیزی راجع به هزینهها و برنامههای ساختمانهای حدید و شوماخر میشنوم، از اینکه آن ساختمانها با چه سرعت و هزینهی مناسبی در دست ساخت هستند، آن هم اغلب در مناطقی که [epq-quote align=”align-left”]وقتی گفته میشود که دفتر زاها حدید یک دهه از دیگران جلوتر است، دقیقا یعنی دیگر معماران بیشازپیش تلاش خواهند کرد در چگونگی فعالیت، خود را به آنها نزدیک کنند؛ نه در استایل و شیوهی معماری، بلکه در استفاده از فناوری[/epq-quote]صنعت ساخت پیشرفتهای ندارند، شگفتزده میشوم. رقابت با سرعت، بازده، هزینهها و خرجهایی که شرکت او درخواست میکند بسیار دشوار است، بسیار کمهزینهتر از معماران «رترو-مدرنیست»ی که برای دادن ارزش و بها به کارشان بر روشهای ساخت قدیمی صنعتگری، مواد اولیهی مجلل و تلاشِ چندبرابر تکیه دارند. دفتر زاها نه به خاطر شخصیت او، بلکه به دلیل توان او در پذیرفتن نوآوری، در رقابتْ پیشتاز است. این تنها توضیح ممکن برای موفقیتهای آنها در خاورمیانه، روسیه و چین است که کمتر معمار دیگری توان فعالیت اقتصادی در این نواحی را دارد. تاثیراتی را که پاتریک طی ۱۰ سال گذشته بر این دفتر گذاشته است، نمیتوان دستکم گرفت؛ زیرا او در مواردی که برای تمام جنبههای طراحی، مهندسی و ساخت یک بنا نمیتوان متغیرهای گسستهی قابل شمارش تعریف کرد، بیشتر و بیشتر بر مدل پارامتری تمرکز میکند. وقتی گفته میشود که دفتر آنها یک دهه از دیگران جلوتر است، دقیقا یعنی دیگر معماران بیشازپیش تلاش خواهند کرد در چگونگی فعالیت، خود را به آنها نزدیک کنند؛ نه در استایل و شیوهی معماری، بلکه در استفاده از فناوری. پاتریک به طرز دیوانهواری در تلاش است معماران را به گرویدن به پارامتریسیسم در تئوری، وادارد؛ گرچه این روند، لازم به نظر نمیرسد؛ زیرا این پدیده در عمل در حال رخدادن است. شاید هیچکس بیشتر از پاتریک در حال کندوکاو در معدنِ «درکِ دیجیتال» نباشد؛ واقعیتی که دانستنش دید بهتری به آنچه در کارهای آنها اتفاق میافتد (در قیاس با پروفایلهای شخصیتی آشنا، تاملات سبکشناسانه و قیاسهای استعاریِ این روزهای روزنامهنگاران) به دست میدهد. من همواره تعهد زاها به تغییر در عرصه و رشته را، که برایش بر تمام مسائل شخصی و کاری ارجح بوده است، تحسین کردهام. به نظر میرسد علاقهی خاص من به توانایی او در استفاده از فناوری دیجیتال باشد. دقیقا همچون دوست و همکارمان فرانک گری، تاثیرگذاری او در روند چگونگی اجرا از طریق دانش و فناوری خواهد بود؛ این امر به معنای کوچکشمردن نیروی اشکال و فضاها نیست؛ بلکه برای اشاره به این است که نوآوری قابل توجهی در پس آنها جریان دارد.
منبع:[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://memari.hmg.ir/Home/2554″]فصلنامهی تخصصی معماری و شهرسازی همشهری معماری/ شمارهی ۳۱[/button]