سیل نعمت است نه نغمت؛ تغذیه آبخوان‌ها با سیل از فروش نفت درآمدزاتر است

«سیلاب یک برکت است. این نادانی ماست که سیل را دردسر و مصیبت می‌دانیم. اگر سیل نبود، در بیشتر مناطق جهان حیات نبود. سیلاب‌ها باید باشند تا سفره‌های آب زیرزمین سیراب شوند. فقط نکته مهم اینجاست که ما بتوانیم سیلاب‌های جاری را مهار و از برکت خدا به شکل مطلوب استفاده کنیم.» این بخشی از اظهارات پیرمرد شیرازی است که سال‌ها است لقب بنیان‌گذار علم آبخوان‌داری در ایران را با خود یدک می‌کشد. دکتر آهنگ کوثر که تاکنون جوایز متعددی از سوی برنامه اسکان بشر سازمان ملل و یونسکو کسب کرده به ایران می‌گوید: رخداد خشک‌سالی و سیل روال همیشگی بیابان‌ها بوده و امری استثنایی نیست. بیشتر بیابان‌ها از نعمت میلیون‌ها کیلومتر مکعب آبرفت درشت‌دانه که توان نگاهداری میلیون‌ها مترمکعب آب را دارند، برخوردارند و کشور ایران نیز کشور بیابانی است.

 آهنگ کوثر که موفق شده دشت گربایگان فسا را که در دهه‌های گذشته خالی از سکنه و کشاورزی شده بود با توزیع سیلاب در زمین، بار دیگر احیا کند، اخیراً با کمک همکارانش حمید مصباح و مهرداد محمد نیا، حاصل ۲۰ سال پژوهش‌هایش را با درج مقاله‌ای در ژورنال معتبر هیدروژئولوژی از انتشارات اسپرینگر، با عنوان: «بهبود بلندمدت کشاورزی با گسترش سیلاب در دشت گربایگان، ایران: آیا برای تأمین امنیت انسان‌ها، تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها سودمندتر است یا فروش نفت؟» به چاپ رسانده است. این پژوهشگر می‌افزاید: پیامد آبکشی بی‌رویه از چاه‌های غیرمجاز، خشکیدن قنات‌هایی بود که آب چهار روستا را در دشت گربایگان در جنوب ایران تأمین می‌کردند. این نابخردی سبب بحرانی شدن شرایط زیست و مهاجرت گروهی روستاییان به شهرها شد. طراحی و ساخت ۲۰۳۴ هکتار شبکه‌های گسترش سیلاب برای آبیاری سیلابی و تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها از دی ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۵، سبب مهار شدن ۱۹۳ میلیون مترمکعب سیلاب و نفوذ ۷۶ درصد آن به آبخوان شد. نتیجه این کار ایجاد انگیزه بازگشت در بیشتر مهاجران به روستاهایشان بود. درنتیجه اجرای این طرح در سال زراعی ۱۳۹۰-۱۳۸۹، مساحت پهنه کشتزارهای فاریاب، به بیش از ۱۳ برابر سال ۱۳۶۱ رسید.

[divider]سیلاب‌ها کشور را در مقابل خشک‌سالی بیمه می‌کند[/divider]  او خاطرنشان می‌سازد: افزون بر آن، از سال ۱۳۶۹ تاکنون، سالانه برای ۷۰۰ واحد دامی علوفه مغذی تهیه‌شده است. تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها، گزینه‌ای بخردانه را در برابر ساختن سدهای بزرگ پیشنهاد می‌کند. ۴۲۰ هزار کیلومترمربع از پهنه ایران را آبرفت‌های درشت‌دانه ژرف پوشانده‌اند. گنجایش این آبخوان‌ها ۵ هزار کیلومتر مکعب، یعنی ۱۰ برابر بارندگی سالانه سراسر ایران است. اگر هزینه فراهم ساختن یک مترمکعب گنجایش در سراب سدهای بزرگ ۵,۲ دلار امریکا منظور شود، ارزش بالقوه این فضای تهی ۵,۱۲ ضربدر ۱۰ به توان ۱۲ دلار است. افزون بر آن، گسترش سیلاب بر فراز آبخوان‌های ۳۳ هزار رشته کاریز خشکیده، سبب به راه افتادن دوباره آن‌ها خواهد شد. به گفته او ۱۹ درصد ارزش واردات ایران در سال ۱۳۹۲ مربوط به مواد غذایی است که در صورت در دسترس بودن آب می‌توان بخشی از آن را در کشور تولید کرد. از آنجا که تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها آب موردنیاز را فراهم می‌آورد، ارزش آبرفت‌ها بیش از نفتی است که از فروش آن ارز لازم برای خریدن مواد غذایی به دست می‌آید و تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها در پهنه ۱۴۰ هزار کیلومترمربع، توان ایران را برای مقابله با خشک‌سالی و کاهش بحران‌های مربوطه می‌افزاید. این پژوهشگر معتقد است: تبخیر فراوان از آب‌های سطحی، رسوب‌گیری زودرس، به زیرآب رفتن سکونتگاه‌ها و کشتزارها، کوچ اجباری ساکنان محل‌های آبگیرها و سدها، نشت مخازن، زلزله و دیگر زیان‌های محیط‌زیستی، و بالاخره هزینه‌های نجومی و مدت‌های دراز که برای ساختن آن‌ها لازم است، سدها را در بیشتر موارد دانش و فنی نابجا برای بیابان‌ها جلوه می‌دهد. افزون بر آن، سدها چندان سودی به ساکنان آبخیزها، که آب مخازن را تأمین می‌کنند، نمی‌رسانند. آن‌ها نه‌تنها بیشتر آبی را که طبیعت به ما ارزانی می‌دارد، بلکه خاک‌های سطحی را که به هیچ‌گونه جایگزین نمی‌شوند، از دست می‌دهند؛ بنابراین، بایستی روان آب‌های گل‌آلود مهارشده و برای ساختن خاک زراعی، تولید خوراک، علوفه و چوب و یا انباشتن آبخوان‌ها، مورد بهره‌وری قرار گیرند. سود جانبی این کوشش‌ها، کاهش زیان‌ها و تلفات سیل است.

منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” ]جهان سبز[/button]

مطلبی دیگر
مگالاپلیس مکزیکوسیتی: یک چارچوب نهادی منطقه‌ای