پروندهی پلاسکو: پایگاه رویدادهای معماری پس از آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو پرونده جامعی به قلم متخصصین حوزه معماری و شهرسازی تهیه کرده است که دیگر مطالب این پرونده از این لینک در دسترس است: پروندهی پلاسکو
[divider]دربارهی ساختمان پلاسکو[/divider]
پیش از حادثه دردناک فروپاشی پلاسکو نیز، ساختمان پلاسکو ساختمان مهمی بود که در مرور تجربه مدرنیستی ایرانی از معماری معاصر جایگاهی تعیین کننده و تعین بخش دارد. چرا که در زمان ساخت خود هم توان تکنولوژیک ساخت را با آورده هایی چون اسکلت فلزی رفیع و آسانسور پیشرفت داد و هم نظام مدیریت ساخت و پیمان را ارتقاء بخشید و فراتر از آن، امکان جدیدی را به گونه شناسی معماری معاصر ایران اضافه کرد که پس از آن بارها و بارها به کارگرفته شده است. و شاید در کنکاش در وضعیت بناهای بلند مرتبه ایرانی که پیشتر در گفتگو با دکتر محمود ترابی به آن پرداخته ایم، کنکاش و مرور وضعیت پلاسکو بتواند سرنخ هایی اثر بخش را به ما ارزانی کند.
ساختمان پلاسکو، ساختمانی در ضلع شرقی چهارراه استانبول، تهران بود. از این ساختمان ۱۷ طبقه بهعنوان اولین ساختمان مرتفع و مُدرن ایران یاد میشد. ساختمان پلاسکو که در سال ۱۳۳۹ ساخته شده بود پس از ۵۶ سال، در سال ۱۳۹۵ در اثر آتش سوزی فرو ریخت.
تاریخچه
ساختمان پلاسکو توسط حبیبالله القانیان، رئیس انجمن کلیمیان تهران و مالک شرکت پلاسکو، بزرگترین کارخانجات صنایع پلاستیکسازی ایران، ساختهشد.گفته میشد که آیتالله طالقانی در مخالفت با ساختهشدن بلندترین ساختمان تهران توسط یهودیان ایرانی، ابراز مخالفت و نارضایتی کردهبود.پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، ساختمان پلاسکو و ساختمان آلومینیم که آنهم متعلق به حبیبالله القانیان بود، به نفع بنیاد مستضعفان مصادره شدند.طبقات ۸ و ۹ این ساختمان ۳۰ دی ۱۳۹۵ از صبح آتش گرفت و پس از چند ساعت آتشسوزی کل آن فرو ریخت.
پاساژ پلاسکو
ساختمان پلاسکو، ساختمانی تجاری در ضلع شمال شرقی چهارراه استانبول، تهران بود و از آن بهعنوان اولین ساختمان بلندمرتبه و مدرن خاورمیانه یاد میشد. این ساختمان ۱۷ طبقه با اسکلتِ فلزی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح شده بود، یکی از مهمترین مراکز تولید و فروش پوشاک در تهران بود. ساختمان پلاسکو در روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ پس از ۵۴ سال از زمان ساخت بر اثر آتشسوزی فرو ریخت و ۵۶۰ واحد تجاری در آن نابود شد.ساختمان پلاسکو درحالی بعد از ۳٫۵ ساعت سوختن، فروریخت که هنوز تعداد زیادی آتشنشان درحال مهار آتشسوزی، در بیرون و داخل ساختمان بودند. ساختمان پلاسکو در کنار ساختمان آلومینیوم از اولین بلندمرتبههای تهرانشمرده میشد. ساختمان پلاسکو نماد تهران جدید و معماری مدرن در پایتخت و به عنوان یک مونومان شاخص شهری محسوب میشد. ساختمان پلاسکو با ارتفاع ۴۲ متر در زمان اتمام ساخت در سال ۱۳۴۱۱ بلندترین ساختمان تهران بود تا اینکه در سال ۱۳۴۲ ساختمان فعلی بورس تهران با ارتفاع ۶۸ متر عنوان بلندترین ساختمان پایتخت را از پلاسکو گرفت.
ساختمان پلاسکو، کمی پایینتر از چهارراهی است که به آن استانبول میگویند؛ منطقهای که در دهههای چهل و پنجاه قلب تجارت و دیپلماسی و البته خوشگذرانی و تفریح در تهران بوده است. برج پانزده طبقهای که اولین ساختمان با اسکلت فلزی در تهران بود و دومین ساختمان بلندی که در آن آسانسور وجود داشت، با سرمایه حبیبالله القانیان ساخته شد.
مشخصات و ویژگی ها
ساختمان پلاسکو شامل ۱۷ طبقه (یک طبقه زیرزمین، یک طبقه همکف و ۱۵ طبقه روی پیلوت) بود و سازه آن از نوع اسکلت فلزی بود. متراژ تقریبی زیربنای ساختمان پلاسکو ۲۹ هزار متر مربع بود و طبقات اول تا چهارم مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات داشتند. سازه ساختمان پلاسکو تمام فولادی بود و حتی نمای بیرونی آن کلاف کشی و با فولاد بسته شده بود که با این شیوه ساخت استوار، عمر مفید آن را ۲۰۰۰ سال تخمین میزدند. در ابتدای گشایش پاساژ، تهیه کنندگان فیلم و شرکتهای مختلف در طبقات اول دفتر گرفته بودند، ولی رفته رفته، این بنگاهها، جای خود را به تولیدیها و تک فروشیهای پوشاک دادند و حضور صنف پوشاک در این پاساژ تا پایان عمر ساختمان ادامه داشت. عمده واحدهای این ساختمان با مرور زمان و در سالهای انتهایی عمر آن به کارگاههای تولیدی تبدیل شده بود که با کاربری آن همخوانی نداشت. از نمای سپید و قرمز سالهای اولیه برج پلاسکو و مجسمه عظیم «کانادا درای» نارنجی که برای تبلیغ روی برج پلاسکو نصب کرده بودند، در سالهای آخر فقط قطعات فلزی منظمی باقی مانده بود که از یک طرف نمای برج بیرون زده بود. با این حال، ساختمان پلاسکو هنوز تا فاصله قابل توجهی از هر طرف، کاملاً دیده میشد.
در طبقه منهای یک حوضهای بزرگ آبی قرار داشت، با فوارههایی که ارتفاعشان تا طبقه سوم ساختمان میرسد و دور تا دور مغازههای آکواریومی و ماهی فروشی بوده است و هر سال عید در این طبقه هفت سین چیده میشد. طبقات اول تا چهارم این ساختمان دارای مساحت بیشتری نسبت به سایر طبقات بودند که بیشتر خرده فروش بودند و انواع پوشاک، به ویژه پوشاک مردانه ارائه میشد. در سایر طبقات نیز اکثراً تولیدیها و یا دفاتر پخش پوشاک مستقر بودند. سقف بسیار بلند مجتمع و طراحی دایره وارش گردش و دیدن ویترین بوتیکها را بسیار آسان کرده بود. در راهروها هم صندلیهایی برای نشستن وجود داشت که فضای تجاری را انسانی میکرد. در راه پلههای آن که به سبک چند ده سال پیش هنوز موزاییکی بود با لبههای فلز کوبی شده، کنار سطل آشغالهای بزرگ در پاگردها، آگهی تهیه لوازم خیاطی، دکمه و مادگی و چیزهای دیگر را میشد دید. در طبقههای بالایی، خبری از اسمهای عجیب و دکورهای خوش آب و رنگ روی ویترین مغازهها نبود. در این طبقات کاغذ راهنمایی نصب شده بود که مشتریها را به سمت تولیدیهایی که سراغشان آمده بودند راهنمایی میکرد. راهروها هم پر بود از کیسههای پلاستیکی بزرگ با آدرس شهرهای مختلف و جعبههایی که میبایست برای کاسبها ارسال میشد. از طبقه پنجم به بعد فضای ساختمان کوچکتر میشد و راهروهای به هم پیوسته وجود نداشت. دسترسی به این بخش ساختمان با راه پله و آسانسور امکانپذیر بود. طبقه آخر برج پلاسکو، تا مدتی، یک رستوران سلف سرویس قرار داشت، جایی که از آن یک راه پله به پشت بام میرفت و چند نفری از این راه خودکشی کردهاند.
ساختمان پلاسکو، بعد از بازار تهران، از بزرگترین و معروفترین بورس توزیع پوشاک در تهران بود. پاساژ پلاسکو، یکی از نخستین مراکز خرید مدرن در ایران بود که با بازار سنتی فرق بسیاری داشت؛ مکانی لوکس و مرتفع که مغازههای بسیاری را با دکورها و ویترینهای رنگارنگ در دل خود جای داده بود و به همراه رستوران سلف سرویس در بالاترین طبقه و مکانهایی برای استراحت مشتریان، به یکی از پر رونقترین مکانهای اقتصادی ایران تبدیل شده بود. در این مجتمع حدود ۵۶۰ واحد تجاری فعال بود که بیشتر آنها را تولیدیهای پوشاک تشکیل میدادند. سهم اشتغال ساختمان پلاسکو در صنعت پوشاک کشور حدود ۰٫۶ درصد بود که نشانی از نقش بسزای آن در اشتغال بود. با توجه به نزدیک شدن به ایام عید، بیشتر واحدهای تولیدی مشغول به کار بودند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شب عید مردم باشند. به گفته ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک، واحدهای تولیدی مجتمع پلاسکو به صورت ۱۰۰ درصد، پوشاک داخلی تولید میکردند و ارزش اجناس هر واحد تولید به طور میانگین، حدود ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. نرخ اجارهها و فروش سرقفلی در پاساژ پلاسکو متفاوت بود و ارزش سرقفلی برخی مغازهها به ۴ تا ۵ میلیارد تومان نیز میرسید و اجاره بهای برخی از آنها نزدیک ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه بود.
وجه تسمیه ساختمان پلاسکو این است که آقای القانیان اصلا مالک کارخانه پلاسکو بود که از جمله مصنوعاتش ظرفهای ملامین و پلاستیک بوده است. تکمیل ساختمان از سال ۳۹ تا ۴۱ طول کشید و وقتی که سر برآورد، در تمام تهرانی که آن روزها حدود دو میلیون نفر جمعیت داشت دیده میشد.
بازار شیک و مدرنی که ۲۹ هزار متر مربع زیربنا داشت، با یک طبقه زیر زمین که حوض و صندلیهایی برای نشستن و وقتگذرانی در آنها قرار گرفته بود، جای مناسبی برای خرید کردن بود و با بقیه مغازهها و بازارهای سنتی فرق داشت؛ یکی از اولین تجربههای ایرانیها از «مرکز خرید» مدرن.
آقای البرزپور از مغازهدارهای قدیمی این بازار است. او میگوید از همان سال ۴۱ کارش را اول در طبقه دوم شروع کرده است؛ زمانی که تنها بیست و چند سال داشت: «وقتی این بازار راه افتاد، سالهای اول فقط سرقفلی طبقه منهای یک و همکف فروخته شده بود. شاید ۶۰ درصد کسانی که به این ساختمان آمدند قدیمیها و استخواندارهای بازاری بودند، اما آن ۴۰ درصد دیگر، جوان بودند و کاسبیشان را اینجا راه انداختند.»
این فروشنده قدیمی ادامه میدهد: «اوایل ساختمان اینطور نبود، در طبقه اول، همین مغازهای که ما الان در آن هستیم و از باقی واحدهای تجاری اینجا بزرگتر است، به همراه بیشتر واحدهای تجاری طبقه اول متعلق به سینمادارها بود و کسانی که فیلم پخش میکردند. دفتر تهیهکننده فیلم گنج قارون همین واحدی بود که الان دست من است. بعد، کمکم تمام مجتمع را تولیدکنندهها و فروشندههای پوشاک گرفتند.»
طبقه آخر برج پلاسکو، تا همین چند سال پیش، یک رستوران سلفسرویس بوده است؛ جایی که از آن یک راهپله به پشتبام میرفت. میگویند در همین برج چند نفری از این راه خودکشی کردهاند.
آقای البرزپور هنوز این خاطرهها را به یاد دارد: «در آن سالهای خیلی دور، سه – چهار نفر در این برج خودکشی کردند. یک نفر خودش را از پنجره یکی از طبقهها به پارکینگ پشتی انداخت، دو نفر خودشان را از همین کریدورها به طبقه منهای یک پرت کردند و کنار حوض مُردند، یک نفر هم از راهپله کنار رستوران خودش را به پشتبام رساند و به پیادهرو پرید.»
امروز بعد از پنجاه و چند سال، اثری از خانواده القانیان در اداره برج پلاسکو نیست. کاسبهای قدیمی پلاسکو میگویند آقای القانیان کمی قبل از انقلاب، برج را به کسی دیگری به نام آقای پرویزیان واگذار کرده بود. اندکی بعد از انقلاب اما ملک به نفع بنیاد مستضعفان مصادره شد، حالا هم مالکیت تکتک واحدها به صورت خصوصی متعلق به سرقفلیداران و کاسبهاست و اجاره واحدهای تجاری به مالک برج پرداخت میشود؛ اجتماع بوتیکهای گرانقیمت لباسهای مردانه، عمدهفروشان و تولیدکنندههای پیراهن و شلوار مردانه و البته نامهای بزرگ تجاری.
حبیبالله اِلقانیان کیست؟
حبیبالله اِلقانیان معروف به حاج حبیب القانیان(۱۲۸۸-۱۳۵۸) رئیس انجمن کلیمیان تهران و سرمایهدار بزرگ یهودی ایرانی بود.
القانیان یکی از نخستین غیر نظامیان و نخستین یهودی اعدامی پس از انقلاب بود. وی در روز ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ در تهران بازداشت شد و در بهار ۱۳۵۸ در زندان قصر، توسط صادق خلخالی اعدام شد.
پیشینه
خانواده القانیان به مدت سی سال پیشگام نوآوریهای تجاری و صنعتی در ایران بودند و در این دوره دهها کارخانه و مرکز خرید مدرن را تاسیس کردند. حبیب القانیان از پانزده سالگی کار در هتل یکی از اقوام را آغاز کرد. پس از مدتی همراه با برادرانش در بازار به تجارت پرداخت و بعدها توانست اولین کارخانه صنایع پلاستیکسازی در ایران را تاسیس کند.
در سال ۱۳۳۷ القانیان شرکت پلاستیک سازی پلاسکو را در تهران تاسیس کرد و بتدریج پلاسکو را به بزرگترین و پیشرفتهترین شرکت پلاستیک ایران تبدیل کرد و نیز صنایع پروفیل آلومینیم را راهاندازی نمود. بخاطر موفقیتهای اقتصادیاش القانیان به شهرت خاصی در ایران و اسرائیل رسید.
ساختمان پلاسکو واقع در چهارراه اسلامبول و ساختمان آلومینیم واقع در خیابان جمهوری که نخستین برجهای ایران بودند، بخشی از اموال وی قبل از مصادره توسط جمهوری اسلامی بود.
در سالهای دهه ۱۹۷۰ وی و گروه دیگری از اعضای اتاق بازرگانی ایران به چین دعوت شدند و زمینههای گسترش روابط بازرگانی میان دو کشور را فراهم کردند.
محاکمه
چندی پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) دولت جدید او را دستگیر کرده و به جرایم مختلف از جمله «فساد» از راه «تماس با اسرائیل و صهیونیسم» و «جنگ با خدا و دوستان خدا» محاکمه و در دادگاهی که تنها ۲۰ دقیقه بهطول انجامید، به حکم صادق خلخالی محکوم به اعدام شد. او در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ تیرباران شد.
وی در دفاعیات خود گفت «اینجانب حبیب القانیان، افتخار میکنم کلیمی ایرانی هستم… تا به حال هیچ گونه کمک و یا اعانه به نفع اسرائیل نداده و نخواهم داد. من موافق کشتار مردم فلسطین نیستم… افتخار میکنم دارای سهمی از کارخانجات پلاسکو ملامین، پلاستیک شمال، لوله شمال و کارخانه یخچال جنرال الکتریک و پروفیل آلومینیوم میباشم.» وی همچنین تاکید کرد هیچ دارایی به نام او در اسراییل وجود ندارد. او در وصیت نامه اش از وراثش درخواست کرد که به حساب هایش رسیدگی کنند و بدهکاری هایش را به افراد مربوط پرداخت کنند و حقوق عقب افتاده کارمندانش را به آنان بدهند. او ضمن خداحافظی از خانوادهاش از آنها خواست که یک سال برایش دعا کنند.
مجالس سنا و نمایندگان آمریکا در اعتراض به اعدام او قطعنامهای صادر کرد. دولت ایران این را مداخله در امور داخلی خود خواند و تظاهراتی در جلوی سفارت امریکا برگزار کرد که در آن تصاویر کارتر و بگین را آتش زدند.
در دادگاه به اسنادی اشاره شد که ساواک پیرامون ارتباط وی و بسیاری دیگر از سران یهودیان ایران با اسرائیل داشته و به سرمایهگذاریهای گسترده در آنجا پرداخته بودند. در یکی از اسناد ساواک در باره سرمایهگذاری وی در اسرائیل به تاریخ هفتم اردیبهشت ۲۵۳۵ (۱۳۵۵) تحت عنوان «برادران القانیان» آمده است: «آقای حبیب القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران و سرمایهدار معروف یهودی در حال حاضر مشغول احداث ساختمان بزرگ چندین طبقه در بین راه هرتصلیا و تلآویو در اسرائیل میباشد. بلندی این ساختمان سه برابر بلندی ساختمان آلومینیوم یا پلاسکو [در تهران] میباشد.»
و در گزارش مورخ ۲۹ دی ۲۵۳۵ (۱۳۵۵) میخوانیم: «داود القانیان برادر حبیب سرمایهدار معروف کلیمی در حال حاضر در بین راه تلآویو و تیکوا ۱۲ کیلومتری محل بورس جواهرات اسرائیل مشغول احداث ساختمان ۳۳ طبقه میباشد که عنقریب آماده بهرهبرداری است.»
به گفته خاخام یدیدیا شوفط مقامات نخست درخواست خویشان القانیان برای تحویل جسد وی را برای خاکسپاری رد کردند. با میانجیگری خاخام یدیدیا شوفط و سایر رهبران جامعهٔ کلیمی تهران دولت اجازهٔ دفن وی را در انتها داد.
جوانکی ۱۵ ساله از اقلیتهای مذهبی یهودی در ایران برای پادویی به هتل یکی از نزدیکان خانوادگیشان سپرده میشود. اما در نهایت و پس از طی یک دوران پرفراز و نشیب تبدیل به یکی از غولهای تجارت و کارآفرینی در ایران میگردد.
حبیبالله القانیان، سرمایهدار، تاجر و کارآفرینی که (در کنار امسال ثابت پاسال در جرگه اقلیتهای ثروتمند ایران قرار داشت) ۵ روز بعد از فروپاشی کامل سلطنت پهلوی و در ۲۷ بهمن ۵۷ دستگیر شد و ظرف مدت بسیار کوتاهی توسط آیت الله خلخالی برای وی حکم اعدام صادر شد. و در بهار سال ۱۳۵۸ هم اعدام شد.
اکثر املاک و مواریث وی به مالکیت بنیاد مستضعفین درآمد. یکی از مهمترین و پولسازترین مراکزی که توسط القانیان تاسیس شد، مجتمع تجاری پلاسکو بود، که حدود نیم قرن پیش و در تهرانی که جمعیت آن کمی بیش از دو میلیون نفر شده بود، پروژهای جاهطلبانه بنظر میرسید.
پایگاه رویداد های معماری پیش تر پیرامون اهمیت بلند مرتبه های ایرانی مطالب زیر را منتشر کرده است:
گفتوگو با محمود ترابیان (قسمت اول): بلندمرتبههای ایرانی پیش از انقلاب
گفتگو با محمود ترابیان (قسمت دوم): بلندمرتبه های ایرانی پس از انقلاب
بلندمرتبه ها، محله های عمودی
منبع مورد استفاده :[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.isna.ir/news/94081106502/%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-53-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86″]ایسنا[/button]
[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%BE%D9%84%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88″]ویکی پدیا[/button]