نویسنده: تنوی میسرا/ نویسنده و خبرنگار حوزهی شهری و اجتماعی
مترجم: محمدصادق یوسفزاده/ دبیر سرویس «آمایشسرزمین»
هر روز دانشآموزان اهل خوآرز از مرز عبور میکنند تا به مدرسهشان در الپاسو بروند. مسافرانی که به فرودگاه تیخوآنا پرواز میکنند میتوانند با پای پیاده از روی پل پیاده به سندیگو بروند. مردمی که در مکزیک زندگی میکنند هر روز برای کار به سمت آمریکایی مرز میروند تا درآمد بخور و نمیری کسب کنند. حدود ۳۵۰ میلیون نفر سالانه از طریق گذرگاههایی که برای خوشآمدگویی ساختهشدهاند از مرز عبور میکنند. این ارتباط گسترده به این دلیل است که مرز مکزیک-آمریکا حائلی است که چندین شهر خواهرخوانده را که درواقع یک واحد شهری و اقتصادی هستند را از هم جدا میکند.
اما بااینکه این شهرهای مرزی در دهههای اخیر باهم رشد کردهاند، این رشد به دلایل متنوع اقتصادی و فرهنگی به شکلهای متفاوتی خود را نشان داده است. تفاوتهای شهری شهرها در نقشهی تازهای که توسط «ساشا تروبتسکی» تهیهشده به نمایش گذاشتهشده است.
تروبتسکی که در دانشگاه شیکاگو آمار میخواند، با استفاده از دادههای کاربری زمین ۱۴ شهر مرزی را (که هرکدام حداقل ۱۵ هزار نفر سکنه دارند) دوبهدو باهم مقایسه کرده است:
آنچه بلافاصله آشکار میشود این است که شهرهای مکزیکی متراکمتر هستند. در جدولی که تروبتسکی ارائه میدهد نشان دادهشده که این شهرها بهطورکلی پرجمعیتتر هستند. او نام این تراکم را در سمت مکزیکی مرز، «اثر انباشت شهری» مینامند. در سمت آمریکایی مرز، شهرها به پراکنده رویی[۱] تمایل دارند.
از میان ۱۴مجموعهی شهری که وی به نقشه کشیده است سندیگو یک استثناء محسوب میشود چراکه با جمعیتی حدود ۳.۲ میلیون نفر، جمعیتی بیشتر از شهر متناظر مکزیکیاش با ۱.۹ میلیون نفر دارد. این نشاندهنده این است که جمعیت سن دیگو در ناحیه وسیعتری پخش شدهاند.
دو جفت شهر دیگر (کالکسیکو و مکسیکالی) در منطقه کالیفرنیا/ باخا بیشتر در سمت مکزیک ساختهشدهاند.
نمایی نزدیک از شهرها در آریزونا، جایی که تفاوت تراکم بهخوبی دیده میشود.
و اینجا هم شهرهای خواهرخوانده در تگزاس
خسوس آنخل انریکه آکوستا، جامعهشناس از دانشگاه سونورا دراینباره مینویسد: در آغاز قرن ۲۰ اکثر این شهرهای مکزیکی چیزی بیشتر از روستاهای مرزی نبودند. بعد از جنگ جهانی دوم بود که تغییرات آغاز شد. همانطور که شهرهای جنوب غربی آمریکا رشد میکردند، معادلهای مکزیکیشان هم اکثراً در پاسخ به تقاضای اقتصادی آنسوی مرزها رشد کرند.
در تیخوآنا، بارها، کافهها و رستورانهایی که برای خدمات دادن به مشتریان آمریکایی برپا شده بودند رشد بسیاری کردند. نوگالس به شهری کوچک ترانزیتی تبدیل شد و خوآرز به مرکز فرماندهی مرزی تجارت مواد مخدر تبدیل شد.(گرچه اکنون اوضاع تغییر کرده است). با تغییراتی که در سیاستهای بازرگانی و مهاجرت به وجود آمده،[۲]maquiladoras، شهرکهای صنعتی که عمدتاً متعلق به شرکتهای آمریکایی است در طول مرز مثل قارچ رشد کردند.
در مکزیک، شهرهای مرزی به سرزمین فرصتهای شغلی و گذرگاهی برای ورود قانونی یا غیرقانونی به آمریکا تبدیل شدند. با هجوم مهاجران از سایر نقاط کشور به این شهرها، تراکم شهری بهصورت ساختوسازهای با کاربریهای ترکیبی در اطراف فضاهای عمومی و پارکها تشدید شد. اما بر اساس نظر آکوستا همهی این رشدها مثبت نبوده است:
[epq-quote align=”align-left”]رشد کارخانههای صنعتی شدیداً منظر و پویایی اجتماعی شهرهای مرزی را تغییر داده است.[/epq-quote] این صنایع شوک اقتصادی بزرگی را از طریق رونق شدید در کسبوکارهای اسپینافی[۳] که به شهرکهای صنعتی خدمات میدهند به اقتصاد منطقهای و ملی ایجاد کرد. رشد سریع جمعیت با خودش چالشهایی عظیمی برای برنامهریزی شهری به همراه آورد. فشار بر مدیریت شهری برای حفظ حداقل خدمات و زیرساختها و تجهیزات شدیداً زیاد شد درحالیکه ظرفیت و توانایی مدیریت شهری راکد ماند بود. ناامنی و خشونت به بخش مهمی از هویت این شهرها بدل شد و همانطور که معروف است گویا برخی سکونتگاههای غیرمجاز در طول شب ساخته میشدند. رقابت برای تصاحب زمین شهری بالا گرفت و بازار املاک سوخت لازم برای رونق شهری را فراهم میکرد.
در قسمت آمریکایی مرز هم برخی از شهرها همچنان به لطف همتایان مکزیکی خود به رونق خود ادامه میدهند. سندیگو و تیخوآنا باهم اقتصادی معادل ۲۳۰ میلیارد دلار را ساختهاند. برخی از شهرهای مرزی امریکا بااینکه از اقلیم نامناسبی رنج میبرند اما به مدد نزدیکی به مراکز شهری مکزیک و دسترسی به نیروی کار ارزان و بازار مناسب توانستهاند رشد و رونق بالایی را کسب کنند.
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] sprawl
[۲] به خوشههای صنعتی و نحوهای از تولید کارخانهای گفته میشود که در آن مواد اولیه، قطعات و تجهیزات از خارج بهصورت بدون تعرفه واردشده و بعد از مونتاژ یا فرآوری، محصول نهایی دوباره به کشور مبدأ صادر میشود. مناطق صنعتی که در مرز مکزیک و امریکا شکلگرفته عمدتاً از این نوع هستند.
[۳] spin-off businesses
تعریف رایج شرکت اسپین-آف بدینصورت است که بخشهای یک شرکت یا سازمان، به تجارتهای مستقل تبدیل شود. یک شرکت اسپین-آف شده، دارایی، مالکیت فکری، فناوری و یا محصولات تولیدشده را از سازمان مادر دریافت میکند. سهامداران شرکت مادر نیز معادل سهم از دست دادهشان، سهم جدید از شرکت اسپین-آف شده دریافت میکنند. پسازاین، سهامداران میتوانند بهطور مستقل سهام شرکت جدید و مادر را خریدوفروش کنند و این موضوع سبب جذابتر شدن سرمایهگذاری در شرکتها میشود، بدینصورت که خریدار میتواند فقط بر روی بخشی از یک شرکت که ازنظر او توانایی رشد بالاتری را دارد، سرمایهگذاری کند.
منبع: [button color=”black” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”http://www.citylab.com/housing/2016/12/the-urban-density-differential-us-mexico-border-map/511709/”]CITYLAB[/button]