پروژهی باغپل قرار است یک پُل پیادهرو روی رودخانهی تیمز به طول ۳۶۶ متر باشد که علاوه بر خصوصیات یک پُل معمولی، «مکانی» برای ایستادن و استراحت نیز باشد. ایدهی این پل را خانوم جوانا لاملی[۱]، یک بازیگر انگلیسی، در سال ۹۸ پس از مرگ شاهزاده دایانا مطرح کرد و پس از چند سال -با شهردار شدن دوست کودکیش، بارس جانسون[۲]– قصد دارد آن را به کمک جانسون، هورویک[۳]– معماری که در مسابقهی طراحی پُل برنده شد-و پیرسون[۴]-طراحِ باغ معروف انگلیسی-، اجرایی کند. هزینهی اجرای این پروژه ۱۷۵ میلیون پوند برآورد شده که ۶۰ میلیون آن را دولت و باقی آنرا افراد و شرکتهای خصوصی میپردازند. همچنین هزینهی نگهداری پل هر ساله ۲.۵ میلیون پوند محاسبه شده است که کمیتهی حامی پُل از درآمدهای حاصل از تبلیغات، اهداهای شخصی، قراردادهای تجاری و غیره، پرداخت میکند.
چیست
این پُل ۳۶۶ متری کرانهی شمالی رودخانهی تیمز را از ایستاگاه تمپل به کرانهی جنوبی آن وصل میکند. جوانا لاملی دربارهی باغپُل میگوید: «کمی عجیب است که دربارهی چیزی صحبت کنیم که هنوز به وجود نیامده، ولی این باغپل در تخیلم کاملا واضح است … باغپل جایی نغز خواهد بود، جایی که سکوت آن تنها با وزوز زنبورها و پیچش باد در میان درختان و جریان متداوم آبی که از زیر پای رهگذران میگذرد شکسته خواهد شد. این پُل آرامترین راهِ عبور از تیمز خواهد بود، چنان که مردم به جانپناههای پل تکیه، مناظر لندن را نگاه خواهند کرد، و شاید روی صندلیها چرتی هم بزنند؛ و در عین حال میانبری کوتاه و سریع برای شهروندان منطقه نیز هست.»
در نتیجهی مسابقهای که برای طراحی پُل برگزار شد، استدودیوی هورویک به سرکردگی تامس هورویک، معمارِ چهل و اندی سالهی انگلیسی، برنده شدند. این استودیو با همکاری با دَن پیرسون، باغبان نامی انگلیسی، و شرکت ARUP، پُلی را طراحی کرده است که:
- فضایی آرامشبخش، ساکت و زیبا؛ جایی برای نشستن، قدم زدن، و لذت بردن از مناظر لندن باشد.
- میانبر و راهی سریع برای عابرین و شهروندان آن منطقه باشد، و افراد را به پیادهروی تشویق کند.
- جایگاه لندن را به عنوان سبزترین پایتخت اروپا تثبیت کند. شهری که حدود ۴۰ درصد آن فضای سبز عمومی است.
- جاذب سرمایهگذاری باشد و مشاغل جدیدی را در منطقه ایجاد کند.
دَن پیرسون در مصاحبهای اهداف خود را در طرح این باغ چنین توصیف میکند: «میخواهم مردم احساس کنند به دلکشترین باغ ممکنه رسیدهاند … میخواهم در پناه گیاهان احساس امنیت کنند. میخواهم قدرت طبیعت را درک کنند، و از جاندارانی که از این مسیر میگذرند آگاه باشند. میخواهم باغی بسازم که هر روزِ سال متفاوت باشد، که هردفعه از آن میگذرید با دفعهی قبلی فرق کند.»
تا اینجا همه چیز خوش و خرم است. هر چیزی راجع به این پُل اغواگر و زیباست، و چه کسی است که از پل بدش بیاید، یا از طبیعت، یا طبیعت روی پُل؟ پس چرا این پُل انقدر سر و صدا دارد؟
چه چیزی این پُل را انقدر بحث برانگیز و جنجالی کرده است؟
اولین مسئلهای که دربارهی باغپل مطرح شد، هزینه و اقتصاد آن بود. این پُل حدود ۱۷۵ میلیون پوند خرج دارد که ۱۱۵ میلیون آن را اهداکنندگان پرداخت میکنند و ۶۰ میلیون باقی آن از جیب شهرداری و دولت خارج میشود. چرا باید ۶۰ میلیون پوند از پول مردم خرج پروژهی شود که حتی شهردار نمیداند به چه دردی میخورد؟ علاوه بر اینها نگهداری و مراقبت از پل هر ساله حدود ۲.۵ میلیون پوند هزینه دارد که کمیتهی حامی پُل مدعی است میتواند آنرا بپردازد، و اگر نتوانست شهرداری متعهد به پرداخت این سالیانه شده است. تا به حال هیچ کس طرح کمیته را برای پوشش این مخارج ندیده است. آنها میگویند به منظور کسب درآمد، پارک ۱۲ شب در سال برای برگزاری مهمانیها و جشنهای خصوصی بسته خواهد شد، اما آیا این کافی است؟ قیمت اجارهی «باغهای کنزینگتُن[۵]» هر شب ۵ هزار پوند است، فکر نمیکنم اجارهی باغپل بیشتر از اجارهی یک پیست فرمول ۱ بشود. این یعنی در طول عمر ۱۲۵ سالهای که برای پُل در نظر گرفته شده است، ۳۱۲ میلیون پوند دیگر از جیب مردم میرود.
این پُل نقش عبوری قوی ندارد، دوچرخه از آن نمیتواند عبور کند، شبها بسته میشود، و در حدود چند صد متری آن دو پل دیگر قرار دارند. تا پیش از لاملی و اعمال نفوذش در شهرداری کسی نیاز به پُل را در این منطقه مطرح نکرده بود. برخی منتقدین به مکان پُل ایراد گرفتهاند. گریسون پری[۶] میگوید «ایدهی خوبیست ولی در جای نامناسب … بهتر بود آنرا در هال[۷] میساختند». چرا باید ۶۰ میلیون از حق مردم صرف پروژهای شود که نه نیازی بهش هست، نه کسی علاقهای به آن دارد؟ این ۶۰ میلیون میتواند بودجهی موزههای لانکاشر[۸] را تا ۵۰ سال دیگر تامین کند، بودجهای که پارسال از ۱.۳ میلیون به ۱۰۰ هزار پوند کاهش یافت.
غیر از اینکه این پُل نقش عبوری خاصی ایفا نمیکند، سرسبزی زیادی به پایتخت اضافه نمیکند. شارون جانسون، مدیر اجرایی «درختان برای شهرها[۹]» -خیریهای که درختکاری را ترویج میکند، میگوید این پروژه در ابتدا جذبش کرد ولی پس از مشخص شدن جزییات بیشتر حمایتش کمرنگتر شده است: « اگر پولی که برای ساخت این چنین پُل گرانی لازم است، خرج درختکاری شود، موفقیتها و نتایج بسیار بیشتری خواهد داشت.» او به طرحی اشاره میکند که با بودجهی ۴ میلیون پوندی ۴ میلیون درخت کاشته شد، هر درخت ۴ پوند. به گفتهی کمیته، ۲۷۰ راس درخت روی پل کاشته خواهند شد که این یعنی درختی بیش از ۶۰۰ هزار پوند. علاوه بر این، انتقادهایی به شرکت سازندهی روکش مس و نیکلی پُل، گلنکور[۱۰]، نیز شده است. این شرکت، که از سوی گروههای حامی طبیعت بارها به سواستفاده از محیط زیست و انسانها متهم شده، یکی از حامیان اصلی پُل است و متعهد شده که روکشی مسی-نیکلی برای محافظت از سازهی پُل در برابر آب و هوا بسازد. گروههای حامی محیط زیست میگویند گلنکور در این پروژه به دنبال پاک کردن پیشینه خود و افزایش اعتبارش با اضافه کردن یک اسباببازی به اصطلاح سبز دیگر به لندن است.
در فوریهی همین سال رئیس ریبا[۱۱]، خانم جین دانکن[۱۲] درخواست کرد از روند مسابقهی طراحی بازبینی شود. شایعهی تقلب از آنجایی مطرح شد که اخباری از دیدارهای تامس هورویک و بارس جانسون پیش از مسابقه، و سفر آنها به سان فرانسیسکو برای جلب سرمایهگذاری برای ساخت پل درز کرد. اگر این جرقه برای گُر گرفتن شایعات کافی نبود، جوانا لاملی در زندگینامهاش –که در ۲۰۰۴ چاپ شد- مینویسد «تامس هورویک علاقهمند است که بر ایدهای باغپل او کار کند». از طرفی لاملی مدعی است که بارس جانسون را از ۴ سالگی میشناسد. بعید نیست لاملی علاوه بر لابی کردن ایدهی باغپل، از نفوذش برای برنده شدن هورویک نیز استفاده کرده باشد. بعید که چه عرض کنم، نامهای از لاملی به جانسون منتشر شده است که تقریبا تمام شبهات را از بین میبرد: «من و هورویک علاقهمندیم شما را در آیندهی نزدیک ببینیم و دربارهای ایدهی پُل صحبت کنیم». البته نمیتوان گفت که هورویک به حق این مسابقه را نبرده است، ولی میتوان از نفوذ او اطمینان داشت. دانکن میگوید «با توجه به شهرت پروژه، هزینهای که مردم خواهند پرداخت، و اعتبارِ اتهامات، ما میخواهیم پروژه متوقف و تمام روند مسابقه با دقت بررسی شود».
نقدها به همین جا ختم نمیشوند. برخی از منتقدین به تاثیر منفی باغپل بر منظرهی لندن اشاره میکنند، بعضی نیز خود پُل را موجودی زشت میبینند. جاناتان میدز[۱۳]، فیلمساز و نویسندهی انگلیسی، میگوید تنها در صورتی با پروژه کنار خواهد آمد که «جانسون در پایههای بتنی پُل مدفون شود». وی همچنین اضافه کرد که «[هورویک] بیشتر یک گرافیست است. ما معماران خوب زیادی داریم. [او] آدم خوبی است؛ ولی معمار نیست». البته سخت است که دربارهی زیبایی چیزی که هنوز ساخته نشده نظر دهیم، و فکر میکنم این گفتهی حدید کفایت کند: «[هورویک] همکار من است، و ازش حمایت خواهم کرد. شاید چیز خوبی شود، شاید هم نه –نمیدانم. اگر بخواهم نقدی کنم، ممکن است مانعی در برابر مناظر لندن شود. از طرفی ایستگاه بلکفریرز[۱۴] نیز مانع دید میشود. هرکاری که در شهر به این بزرگی انجام دهی ریسک است، ولی احساس میکنم بعضی وقتها ارزشش را داشته باشد».
شاید باغ روی پل ایدهی بد نباشد، ولی نمیتوان از دروغهایی که از شروع آن تا به امروز به مردم گفته شده است به راحتی گذشت. کمیتهی حامی پل مدعی است که ۷۸ درصد ساکنین آن منطقه موافق ساخته شدن باغپل هستند، ولی هیچ توضیحی دربارهی چند و چون پرسشنامهها نمیدهد. فکر نمیکنم کسی مخالف پل و باغ باشد. پارسال در اثر شکایت همان ساکنینی که به گفتهی کمیته حامی پروژه هستند، دادگاه خواستار توقف پروژه و برررسی اثرات پروژه بر محیط زیست، مناظر لندن، و ساختمانهای اطراف آن شد. این پروژه با دروغ پردازی و پارتی بازی به اینجا رسیده است. تا بحال ۱۰ میلیون از پول دولت صرف آن شده و شهردار جدید لندن، صادق خان[۱۵]، میگوید توقف این پروژه مخارج بیشتری در پی خواهد داشت تا ادامه دادنش. البته او قول داده است که از پول مردم دیگر چیزی خرج این پُل نشود، ولی تا همینجا هم شهرداری متعهد به پرداخت هزینهای سنگین شده است که با توقف پروژه میتوان مانع هدر رفتن آن شد. در آخر فکر میکنم این گفته از سر جان توسا[۱۶] پایان مناسبی برای این مطلب باشد: «به نظر میرسد یک پروژهی عظیم برای ارضای غرور لاملی، جانسون و آزبورن[۱۷] باشد … شگفت انگیز است که چطور این حجم از پول دولت از جیب جانسون و آزبورن سر درمیآورد و صرف پروژههای متکبرانهیشان میشود. چه کسی به آن نیاز دارد؟ چه کسی میخواهدش؟ چه کسی مخارجش را میپردازد؟ اینها همه در اثر سواستفاده از قدرت، موقعیت، و نفوذ به وجود آمده است.»
صادق خان،شهردار لندن، طرح پروژهی باغ-پل رودخانهی تیمز را لغو کرد. او در نامهای به «بنیاد باغ-پل» علت این تصمیم را ناکامی در جمعآوری کمکهای مردمی برای ساخت پل و نیز ضرورینبودن اجرای آن عنوان کرده است.
[divider]پانوشت[/divider]
[۱] Joanna Lumley
[۲] Boris Johnson
[۳] Thomas Heatherwick
[۴] Dan Pearson
[۵] Kensington Roof Gardens
[۶] Grayson Perry
[۷] Hull
[۸] Lancashire
[۹] Trees for Cities
[۱۰] Glencore
[۱۱] RIBA
[۱۲] Jane Duncan
[۱۳] Jonathan Meades
[۱۴] Blackfriars station
[۱۵] Sadiq Khan
[۱۶] Sir John Tusa
[۱۷] George Osborne