معماری به‌عنوان عامل تغییر؛ با یادی از چارلز کورئا، بزرگ‌ترین معمار هند

مترجم: محدثه عقبایی


یک سال پیش، در ۲۶ خردادماه ۱۳۹۴ (۱۶ ژوئن ۲۰۱۵)، جامعه معماری چارلز کورئا را از دست داد. مردی که اغلب به «بزرگ‌ترین معمار هند» شهرت داشت و تأثیر او بر فضای ساخت‌وساز از مرزهای سرزمین مادری‌اش فراتر رفته بود. او که اصالت هندی داشت، در آثارش سبک‌های بومی سنتی را با مدرنیته درهم‌آمیخته بود تا به معماری جذابیت جهانی ببخشد. در طول دوران کاری، این سبک او را برنده جوایزی مانند RIBA Royal Gold Metal در سال ۱۹۸۴(انگلستان)، Praemium Imperiale در سال ۱۹۹۴(ژاپن) و Padma Vibhushan (دومین نشان افتخار غیرنظامی کشور هند) در سال ۲۰۰۶ نمود. در بناهای او ما- هم به‌عنوان یک معمار و هم به‌عنوان یک شهروند عادی که فضاهای این‌چنینی را تجربه کرده است- کیفیت شاعرانه نور و سایه، زیبایی که در متریال‌های متواضع می‌توان یافت، قدرت رنگ و لذت روایت‌های بافته‌شده در فضا را یاد گرفتیم. اگرچه شاید بیشتر از هر چیز باور او این بود که معماری می‌تواند جامعه‌ای را شکل دهد که با کار او ارتباط مستمر دارد. کورئا در جایی نوشت:

«معماری در جامعه نقشی حیاتی دارد و مهم‌ترین رسالت آن این است که عامل تغییری برای خلق آینده باشد.»

کورئا در دوره طولانی فعالیت پنجاه‌ساله، تلاش کرد با آثار و نوشته‌هایش این امر را ثابت کند. در کشور بزرگ و متفاوتی که پس از استقلال تغییرات عظیمی متحمل شد، بناهای او حتی با درخواست مشتریانش هم تغییر نکردند. آن‌ها به معنای واقعی یک بنای هندی بودند.

کورئا و شاهزاده چارلز بریتانیا در سال ۱۹۸۰،دریافت مدال RIBA
کورئا و شاهزاده چارلز بریتانیا در سال ۱۹۸۰،دریافت مدال RIBA

در همین زمان، علایق او فراتر از هنر معماری به سمت جنبه‌های مخاطره‌آمیز و غیرقابل‌کنترل مراکز توسعه شهری هند کشیده شد. دامنه فکری گسترده کورئا حتی در شیوه‌های بسیار ابتدایی‌اش قابل‌تشخیص است. او وقتی بعد از پایان دوره تحصیلش در دانشگاه میشیگان و انستیتو فنّاوری مینه‌سوتا در اواخر سال ۱۹۵۰ به هند برگشت شاهد اشتیاق و پتانسیل عظیم یک تمدن قدیمی به بازسازی بود. تحت رهبری اولین صدراعظم هند، جواهر لعل نهرو، معماری تبدیل به ابزاری برای ایجاد و ترویج یک هویت ملی شد. با دعوت از لوکوربوزیه برای طراحی چاندیگار، به‌وضوح مشخص بود که دیدگاه نهرو با اصول مدرنیسم و درنتیجه آن ساخت یک هند مترقی و مدرن همسو است. با رویکرد بسیار خوش‌بینانه وبر خلاف ایده آل‌های جامعه شناسان، کورئا و معماران معاصر او (ب.و. دوشی، راج روال، آچیوت کانوینده و غیره) درزمینه‌ی پرورش استعدادهایشان حمایت شدند. بااین‌حال، نسل اول معماران مدرن هندی برای خلق آثارشان فقط از غرب الهام نمی‌گرفتند؛ مانند نهرو که در کتاب کشف هند در سال ۱۹۴۶ درباره بخش مهمی از تاریخ هند نوشت، به نظر نمی‌رسد مدرنیته و سنت به‌عنوان دو ایدئولوژی در تقابل با هم باشند. این‌یک قدردانی و افتخار توأمان به گذشته هند و آرزوهای بی‌حدومرز برای آینده بود.

این دوگانگی را می‌توان دریکی از اولین و شاید مشهورترین پروژه‌های کورئا دید: بنای Gandhi Smarak Sangarahalaya در احمدآباد که بین سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۳ به‌عنوان بنای یادبود گاندی و برای به تصویر کشیدن اندیشه‌ها و اصول گاندی ساخته‌شده است. این بنا همچنین آخرین تفکرات کورئا به‌عنوان یک طراح را نشان می‌دهد.

گاندی آشرام © Charles Correa Associates
گاندی آشرام © Charles Correa Associates

کورئا با ترکیب متریال‌های امروزی و مواد استفاده‌شده در ساخت خانه شخصی گاندی توانست با بیانی گویا و مشابه ویژگی‌های گذشته و آینده را ارائه کند. ساختار کلی ازلحاظ مقیاس و نسبت‌ها متعادل است و Trenton Bath House را به یاد می‌آورد. این بنا شامل کلبه‌های مربعی شکل به‌هم‌پیوسته مدولار است که یک‌راه روی پرپیچ‌وخم را شکل می‌دهند که گاهی فضاهای بسته‌ای دارد و گاهی روباز است. این ویژگی در دوران فعالیت کورئا دو بار استفاده‌شده است.

در دورانی که تحت سلطه معماران حرفه‌ای و صاحب‌نام و ساختارهای نمادین آن‌ها است به تأیید کورئا معماری نمی‌تواند فقط مجموعه‌ای از صفت‌ها و علامت‌های تعجب باشد. شهرها به ساختارهایی مانند گرامر نیاز دارند. بنایی که به‌احتمال‌زیاد از ایده‌های ساختارگرایان الهام گرفته‌شده بیشتر یادآور یک حرکت مقطعی در مواجهه با یک روستای معمولی هند است. در دنیای حرفه‌ای که افراد متخصص معمولاً در کار خود دیر شکوفا می‌شوند، بنای یادبود کورئا برای گاندی- که وقتی فقط ۲۸ سال داشت آن را طراحی کرد- حکم اثر هنری یک کودک نابغه را داشت. استفاده از راهروهای چندگانه و فضاهای روباز بر بسیاری از پروژه‌های آخر او مانند طرح پیشنهادی ساخته نشده India Pavilion (سال ۱۹۶۹) در اوزاکای ژاپن و Bharat Bhavan (1981-1975) و Vidhan Bhavan (1986-1980) در بوپال تأثیر گذاشته است.

تیوب‌هاوس© Charles Correa Associates
تیوب‌هاوس© Charles Correa Associates
تیوب‌هاوس© Charles Correa Associates
تیوب‌هاوس© Charles Correa Associates

در سال ۱۹۶۰ این احمدآباد بود که ثابت کرد زمین حاصلخیزی برای کشاورزی دارد نه بمبئی. در سال ۱۹۶۱ یکی دیگر از پروژه‌های اصلی برای رقابت به مسابقات ملی طراحی خانه‌های کم‌هزینه راه یافت.

با الهام از خانه‌های بادگیر دار ایالت سند پاکستان، کورئا یک آرایش متراکم از واحدهای موازی باریک و بلند به وجود آورد که گرما را از طریق تهویه طبیعی تنظیم می‌کند. Tube House – که به این اسم شناخته می‌شوند- خیلی پیش‌تر از آنکه واژه پایداری دما متداول شود، در ساختار خود این ویژگی را داشتند. مثال ابتدایی باور او دراین‌باره که فرم بناها از آب‌وهوا پیروی می‌کنند اصول ساخت Tube House است که در تعدادی از پروژه‌های این چندساله مشخصاً Ramkrishna House (1964-1962) در احمدآباد و مسابقات خانه‌های کم‌هزینه تجربی REVI(1960) در شهر لیما و کشور پرو و مسابقات آپارتمان‌های نمادین کانچانجونگا (۱۹۸۳- ۱۹۶۹) در بمبئی کاربرد داشته‌اند.

در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری، درحالی‌که کورئا اصول معماری خود را اصلاح می‌کرد، عمیقاً در رابطه با رشد بی‌برنامه شهرهای هند نگران بود. شهر بمبئی که او در آن زندگی و کار می‌کرد به حدی رشد کرده بود که درزمینه‌ی مسکن نرخ تقاضا بیشتر از عرضه بود. درنتیجه، زاغه‌نشینی در سرتاسر شهر شکل گرفت.

کورئا و همکارانش پراوینا مهتا و شیریش پاتل با دانستن این نکته که موضوع مسکن نمی‌تواند همیشه دست‌نخورده باقی بماند شروع به طرح‌ریزی دوباره ساختار شهر بمبئی با توجه به رشد آینده آن کردند. در سال ۱۹۶۴ این سه نفر که همه در سن سی‌سالگی بودند یک نقشه جایگزین منتشر کردند که اولین و مهم‌ترین پیشنهاد آن ساخت یک شهر جدید در امتداد بندر بود. این چشم‌انداز که در سال ۱۹۷۰ موردقبول دولت قرار گرفت به اسم NaviMumbai شناخته شد (بمبئی جدید). با حضور کورئا به‌عنوان معمار ارشد NaviMumbai طراحی شد تا دو میلیون نفر را در خود جای دهد. این پروژه با امید به تغییر الگوی رشد منطقه شهری بمبئی از ساختار واحد و متمرکز شمالی جنوبی به سیستم شهری چندمرکزی در اطراف خلیج شکل گرفت.

طرح جامع ناوی مومبای© Charles Correa Associates
طرح جامع ناوی مومبای© Charles Correa Associates

کورئا به دنبال توسعه یک واژه برای معماری هندی بود که بیشتر از باورهای اسطوره‌ای و کیهانی این سرزمین الهام گرفته‌شده بود.

درحالی‌که NaviMumbai هنوز هم یکی از پروژه‌های کلیدی برنامه‌ریزی شهری کلان در قرن اخیر است موقعیت را برای یک تجربه در سطح کوچک‌تر هم فراهم کرده: پروژه مشهور کورئا درزمینه‌ی خانه‌های فزاینده بلاپور در سال ۱۹۸۳؛ مانند طرح ابتدایی او برای خانه‌های ارزان‌قیمت، در این پروژه هم روی انعطاف خانه‌های شخصی و مشرکت ساکنان تمرکز شده است؛ اما به‌جای خانه‌های هم‌ردیف باریک و بلند طرح بلاپور شامل واحدهای تکی با طیف اندازه‌های متفاوت است که امکان رشد دارند و در مرکز واقع‌شده‌اند و دسترسی به حیاط‌خلوت در آن‌ها میسر است. باوجود چینشی شبیه به یک روستای هندی، سایت سی هکتاری پروژه نشان‌دهنده مهارت کورئا به‌عنوان یک برنامه‌ریز سایت و سازنده الگوهای شهری است. الگوهایی که در آن با تکرار بناهای گروهی در اندازه‌های مختلف، خانه‌ها در همسایگی هم قرار می‌گیرند اما مرز فضاهای خصوصی و عمومی در آن به‌وضوح مشخص‌شده است.

در همین دوره بود که تغییرات مشخصی در تفکرات کورئا ایجاد شد. او به‌تدریج با دور شدن از تأثیرات غربی‌ها مانند کوربوزیه و تیم اکس، به دنبال توسعه یک واژه برای معماری هندی بود که بیشتر از باورهای اسطوره‌ای و کیهانی این سرزمین نشئت‌گرفته بود.

این تا حدی به دلیل مسئولیت او درتصدی Vistara بود- یک نمایشگاه سیار درزمینه‌ی معماری هندی که به‌عنوان بخشی از یک فستیوال در کشور هند در سال ۱۹۸۶ اجرا می‌شد. این نمایشگاه هم ردی از اصالت دیرینه این کشور بر معماری امروزی باقی گذاشت و هم در هر مرحله باورها و تخیلات اسطوره‌ای که برای خلق آثار جدید الهام‌بخش بود نمایش می‌داد. در آثار دیده‌شده از کورئا، هم در موزه National Crafts در دهلی‌نو (۱۹۹۰-۱۹۷۵) و هم Jawaher Kala Kendra در جایپور (۱۹۹۲-۱۹۸۶)، یک تلاش آگاهانه برای از بین بردن هرگونه تأثیرات غربی وجود دارد. به‌جای آن، مانند معابد حیرت‌انگیز جنوب هند، حرکت در راه روهای روباز چینش عناصر بنای هر دو موزه را تعیین می‌کرد؛ اما در آن موتیف‌های فرهنگی بیش‌ازحد وجود داشت. استفاده از متریال‌های سنتی که به نمادهای باستانی اشاره داشتند این پروژه را به یک نمونه برای معماری هندی ایده‌آل تبدیل کرده است. حتی اگر یک نفر بااینکه دوره دوم فعالیت کورئا قابل‌بحث است-که البته هست- موافق باشد. این دیدگاه می‌گوید فهم عمیق کورئا از گذشته و نحوه شکل‌گیری آینده بی‌شک باعث جدی شدن بحث‌ها درباره هویت ملی هندی شد ه است. زمانی که هند از جامعه‌گرایی به سمت لیبرالیسم پیش رفت، کورئا خود را پرچم‌دار معماری هندی معرفی کرد. باوجود شهرت و شناخت او شانس ساخت بنا و معماری در خارج از کشور هم وجود داشت. سه پروژه قابل‌ذکر آخر او، همه خارج از کشور بنا شدند که نشان‌دهنده از بین رفتن شیفتگی اولیه و ورود او به فاز مهم سوم فعالیت‌هایش بود.

The Brain And Cognitive Science Centre در MIT (2005-2000)، Ismaili Centre در تورنتو (۲۰۱۴-۲۰۰۰) و Champalimud Centre در لیسبون (۲۰۱۰-۲۰۰۷) انتزاعی‌ترین کشف‌های او هستند که البته ریشه در ویژگی‌هایی مانند آب‌وهوا و فرهنگ‌های آن‌ها دارد. این آثار قرائت‌های تازه‌ای از کانسپت‌های واحد هستند که تفکر و نحوه فعالیت او در زندگی را نشان می‌دهند.

موزه آقاخان © Rosa Reis
موزه آقاخان © Rosa Reis

شاید نبوغ واقعی چارلز کورئا با تکیه‌بر توانایی آینده‌نگری پیامبرانه او درزمینه‌ی مشکلاتی بود که ما امروزه با آن‌ها مواجه هستیم.

با مرگ کورئا، ما با بدنه فعالیت‌های او و مجموعه‌ای از نوشته‌هایی که وصیت‌نامه‌اش در مورد پتانسیل معماری برای شکل‌دهی به جامعه بود تنها ماندیم؛ اما آن‌ها شواهدی بر مشقت‌های تحقق یک چشم‌انداز هستند. هرگز اراده کامل سیاسی با طرح قهرمانانه بمبئی جدید او همراه نبود. حمایت سیاسی که برای اجرای تمام و کمال یک ایده بزرگ شرط ضروری است. علی‌رغم فعالیت‌های طولانی‌مدت او، بیشتر بناهایی که ما در سراسر هند می‌بینیم سری‌سازی شده‌اند و به همین دلیل شهرهای بزرگ در جهان درحال‌توسعه هیچ پیوندی با مفهوم، کیفیت بومی و آب‌وهوا ندارند.

در دورانی که تحت سلطه معماران حرفه‌ای و صاحب‌نام و ساختارهای نمادین آن‌ها است به تأیید کورئا معماری نمی‌تواند فقط مجموعه‌ای صفت‌ها و علامت‌های تعجب باشد. شهرها به ساختارهایی مانند گرامر نیاز دارند. در جهان رسانه‌ای امروز، کورئا از تخیلات دور ماند و به‌جای آن تمرکز بر سازمان‌دهی هوشمند و استفاده از فضا را انتخاب کرد. طرح‌های او فقط ترکیب‌بندی نبود بلکه تلاش می‌کرد تا یک جامعه بسازد. کورئا مانند فرانک لوید رایت در امریکا، آلوار آلتو در فنلاند و گلن مورکات در استرالیا روش‌هایی خلق کرد تا هندی‌ها به کمک آن بتوانند زنده بمانند و زندگی کنند.

اما شاید نبوغ واقعی چارلز کورئا با تکیه‌بر توانایی آینده‌نگری پیامبرانه او درزمینه‌ی مشکلاتی بود که ما امروزه با آن‌ها مواجه هستیم.

بلاپور © Charles Correa Associates
بلاپور © Charles Correa Associates

او می‌توانست راه‌حل‌هایی فراهم کند که از زمان بسیار جلوتر و به‌طور فریبنده‌ای ساده بودند. رابرت ایوی، سردبیر سابق AR یک بار اشاره کرد که کورئا مردی باعقل سلیم غیرمعمولی بود. باوجود جمعیت شهرنشین جهان که انتظار می‌رود تا سال ۲۰۵۰ دو برابر شوند ما فقط می‌توانیم مانند کورئا به پیروزی عقل سلیم امیدوار باشیم.

این مقاله را روهان وارما نوشته‌است. روهان وارما یک معمار تجربی است که در بمبئی هند و دلفت هلند کار و زندگی می‌کند. بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ او در دفتر چارلز کورئا کار می‌کرد و دستیار او برای نوشتن آخرین کتابش با نام «مکانی در سایه: چشم‌انداز جدید و مقالات دیگر» بود.

منبع: آرک‌دیلی

مطلبی دیگر
خانه‌هایی خلاقانه در مکان‌هایی غیرمنتظره از لنز دوربین ایوان بان