«کلاهی که بر باد رفت»؛ آغاز مرمت برج رسکت


بیایید سرگذشت آن‌چه که بر «سرِ» برج تاریخی رسکت گذشت را مرور کنیم؛ «سرِ برج»، کنایه از گنبد آن است؛ گنبدی که ظاهراً تنها آهیانه‌اش پس از حدود هزار سال برایمان باقی ماند:
– اولین تصاویر از برج را آندره گدار در سال ۱۹۳۳ میلادی ثبت نمود که اوضاع مساعدی را بازگو نمی‌کرد.
– پیش از انقلاب، برای سرپوش نهادن بر اوضاع نابه‌سامانش، قسمتی از گنبد را بتن‌ریزی کردند که تا به امروز نیز باقیست.
– سپس در سال ۱۳۸۹ شمسی، کلاهکی فلزی برای جلوگیری از نفوذ نزولات جوّی بر سرش نهادند.- در نیمه‌ی اول سال ۱۳۹۵ شمسی، گوشه‌ای از کلاهک از بین رفت و عملاً باران و برف به راحتی در آن نفوذ می‌کردند.
– در نهایت، به نیمۀ دوم سال ۱۳۹۶ شمسی رسیدیم که با برداشتن کلاهک، مرمت برج بالاخره آغاز گشت.

سیاهه‌هایی که پیش‌تر در خصوص وضعیت این برج با عناوین «حباب‌وار براندازم از نشاط، کلاه؛ خراشی از جنس فلز بر پیکرۀ تاریخ هزار ساله» و «حباب‌وار برانداختم از نشاط، کلاه؛ راهِ رهاییِ برج رسکت از سنگینیِ کلاه فلزی» نگارش یافت، تلنگری بود به جهت یادآوری و زدودن غبار غفلت و فراموشی. گویا این تلنگرها به بار نشست و به فضل خدا و همّت دوستان ذیربط در سازمان میراث فرهنگی، تصمیم به مرمت گرفته شد. این بار شاهدیم که زمزمه‌ی برج از فرط شادمانی چنین است: «کلاهم بر باد رفت!». ما نیز امیدواریم که این «بر باد رفتنِ کلاه»، ثمره‌ی مرمتی اصولی و علمی و منطقی باشد تا حالش را مساعد سازد! مرمتی که بسیاری از آثار ارزشمند این مرز و بوم، انتظارش را می‌کشند.

مطلبی دیگر
حروف ربط محتمل: سرگشتگی میان «تاریخ» و «نظریه» معماری