داستان دو جزیره: کوبا و پورتوریکو بعد از طوفان‌های دریایی

با توجه به تغییرات محیط زیستی ناشی از گرم شدن زمین، در سال‌های اخیر به طور متناوب شاهد توفان‌های عظیم دریایی هستیم. این توفان‌ها هر ساله با شدت و حدت بیشتری به سرزمین‌های هم‌جوار اقیانوس‌ها به ویژه جزایر حمله‌ور می‌شوند و زندگی ساکنان این مناطق را با مرگ، و نابودی همه هستی‌شان روبرو می‌سازند. یکی از مراکز توفان‌ها، منطقه کارائیب در جنوب ایالات متحده آمریکاست. در تعریف منطقه کارائیب آمده است: «کارائیب نماد تاریخ استعمار است.»

اما این تعریف بر تمام جزایر این منطقه و مردمانش صدق نمی‌کند. زیرا یک جزیره از این دریای خروشان خود را از تاریخ استعمار جداکرده است. کوبا. مردم این جزایر به نسبت میزان استقلال‌شان از امپریالیسم ایالات متحده آمریکا، سرنوشت‌های متفاوتی دارند. بدین ترتیب سرنوشت مردم کوبا، که نزدیک به شصت سال پیش خود را از چنگال امپریالیسم آمریکا و حکومت دست‌نشانده‌اش رها کردند، و علیرغم تمام فشارها و موانع، موفق شدند بر روی پای خود زندگی انسانی و شرافتمدانه‌ای بنا سازند، با سرنوشت مردم پورتوریکو، که هرگز از چنگ استعمار و نواستعمار آمریکا خلاص نشده‌اند، تفاوت ۱۸۰ درجه‌ای دارد.

این تفاوت در چگونگی پاسخ به مصایب ناشی از توفان‌های دریایی اخیر، نمونه برجسته و عریانی است از یک دمکراسی واقعاً مردمی حاکم بر کوبا، در برابر دمکراسی ادعایی خون‌آشام امپریالیستی در همان همسایگی! این دو نوع پاسخ، نمونه انکارناپذیری است از احترام راستین و عملی دولت کوبا به حقوقِ بشر و  جایگاه انسانیت، در برابر مدعیان دروغین آن با چنگال‌های خونبار بر گلوی مردمِ از هستی ساقط‌شده‌ی پورتوریکو زیر پای ایالات متحده آمریکا.

از زمان وقوع توفان‌های ماریا و ایرما در ماه سپتامبر، که بسیاری از کشورهای منطقه دچار ویرانی‌های عظیم شدند، نام پورتوریکو بیش از همه بر سر زبان‌هاست. چرا که در این کشور، با وجود دریافت سخت‌ترین خسارات‌، هنوز اقدامی برای بازسازی خرابی‌ها و کمک‌رسانی به مردم گرفتار در مناطق آب گرفته‌ و ویران انجام نگردیده است. 

علت این امر، برخلاف کشور کوبا، در آن است که این کشور به مثابه یک مستعمره ایالات متحده آمریکا، بدون اجازه ارباب، حتی حق آب خوردن هم ندارد.

«لَنس سِلفا» در تارنمای «سوشیالیست‌وُرکِر»۱ می‌نویسد: «از سال ۱۹۱۷ پورتوریکویی‌ها شهروند ایالات متحده هستند. اما همواره حقوق آنها کاهش یافته است. برای مثال، آنها تا زمانی که در جزیره زندگی می‌کنند، حق شرکت در انتخابات دولت فدرال را ندارند. و زمانی که آنها برای دولت و مجلس محلی رأی می‌دهند، دولت ایالات متحده می‌تواند هر تصمیمی را، که مقامات و ارگان‌های منتخب مردم می‌گیرند، رد کند.»

بیانیه اعتراضی۲ بیش از ۲۰۰ تن از شخصیت‌های علمی و فرهنگی اهل پورتوریکو شاغل در سراسر ایالات متحده آمریکا در رابطه با عدم رسیدگی به آسیب‌دیدگان توفان در پورتوریکو، نابرخورداری از هر حق انسانی و شهروندی مردم پورتوریکو در مقایسه با دیگر شهروندان آمریکا را این طور تصویر می‌کند: «تابعیت آمریکایی برای پورتوریکویی‌ها،نه یک امتیاز، بلکه یک داغ بردگی است. این یک تابعیت محدود … بدون هرگونه حق اعتراض برای فرد مشمول است. به عنوان یک مستعمره آمریکایی، تابعیت در این مورد، در واقع پورتوریکویی‌ها را از هر حقی که در مناطق دیگرِ متأثر از همان حادثه در سرزمین اصلی آمریکای شمالی به دست آمده، محروم می‌کند.» 

بیانیه اعتراضی شخصیت‌های علمی و فرهنگی پورتوریکو در توضیح وضعیت اسف‌بار بعد از توفان‌ها می‌نویسد: «در اثر حمله توفان ماریا … در ۲۰ سپتامبر، این کشور با یک بحران انسانی مواجه است. روزِلو،فرماندار پورتوریکو بلافاصله …از طلوع تا غروب آفتاب حکومت نظامی اعلام کرد… صدها محله همچنان زیر سیل هستند، و به دلیل ویرانی یا بسته بودن بزرگراه‌ها و جاده‌ها که ارتباط بین شهرها، شهرک‌ها و محلات را غیرممکن کرده است، مردم بدون غذا و آب آشامیدنی در محاصره قرار گرفته‌اند. در بیشتر محلات هنوز شبکه‌های تلفن، اینترنت، آب آشامیدنی و برق راه‌اندازی نشده‌اند. … یک بحران عمومی بهداشتی، در نتیجه شرایط نابسامان بیمارستان‌ها و شیوع بیماری‌های ناشی از آلودگی آب، زندگی مردم را تهدید می‌کند…»

این بیانیه در ادامه، به مرگ بیماران دیابتی و دیالیزی به دلیل نداشتن دستگاه خنک‌کننده برای انسولین، و کار نکردن تجهیزات دیالیز به علت بی‌برقی در پورتوریکو اشاره می‌کند.

گزارش‌های دیگر حکایت از آن دارد که اعزام نظامیان به پورتوریکو و اعلام حکومت نظامی از طلوع تا غروب آفتاب، نه برای فراهم کردن شرایط مناسب جهت بازسازی ویرانی‌ها و کمک‌رسانی به مردم، بلکه فقط برای کنترل اوضاع و ممانعت از شورش مردم است. امضا‌کنندگان بیانیه اعتراضی افزایش حضور نظامیان و نظامی شدن چهره شهرها را با بدگمانی ارزیابی کرده‌اند.

گزارش‌های اخیر،تا ۱۰ اکتبر نشان می‌دهند که هنوز هیچ اقدامی برای بهبود اوضاع انجام نگرفته است. علت این بی‌توجهی و حتی جلوگیری از هر نوع کمکی به مردم پورتوریکو را، باید در گروکشی ارباب شمالی جستجو کرد که رئیس جمهور و کنگره‌اش گفته‌اند تا پورتوریکویی‌ها وام‌های خود را نپردازند، حق دریافت هیچ کمکی را ندارند.

این وام‌ها، که ابتداً به نام «فاینانس» بر پورتوریکو تحمیل شده است، در سال‌های اخیر با آغاز بحران‌های اقتصادی، همواره رو به افزایش بوده است. به نوشته لنس سلفا، این وام‌ها (با نام ظاهرفریب فاینانس – نگارنده)، تا پایان سال ۲۰۰۰، بالغ بر۲۴ میلیارد دلار بود. اما در طی ۱۴ سال (تا سال ۲۰۱۴) با افزایش ۱۹۵درصدی معادل ۴۸میلیارد دلار دیگر، امروز به رقم غیرقابل پرداخت ۷۲میلیارد دلار رسیده است.

از آنجا که حتی یک دلار از این «فاینانس»ها در اقتصاد پورتوریکو منشاء اثری نبوده، و با کلاشی و رشوه از یک جیب خارج و به جیب دیگر ریخته شده است، تنها مصیبت بازپرداخت آنهاست که روز به روز به طور طاقت‌فرسایی بر گُرده مردم پورتوریکو سنگینی می‌کند و اقتصاد این جزیره را با رکود و بحرانی عمیق روبرو ساخته است.

به نوشته سلفا، «خروج ۵۰۰هزار پورتوریکویی، کاهش درآمد مالیاتی، سقوط اعتبار مالی کشور، کاهش حقوق و مزایای بازنشستگی، و از دست دادن بیش از ۲۰۰هزار شغل»، از جمله پیامدهای این وضعیت اقتصادی است. در تمام این مدت، پاسخ دولت‌های آمریکا چه دمکرات و چه جمهوری‌خواه به این بحران یک چیز بوده است: ریاضت! این ریاضت‌ها که به معنای کاستن از هزینه‌های عمومی کشور شامل، آموزش، بهداشت، مسکن و… است، مکمل برنامه «تعدیل ساختاری» است که پذیرش آن برای کشور وام‌گیرنده از طرف صندوق بین‌المللی پول، شرط اجباری است.

به قول سلفا: «هر کس که با برنامه «تعدیل ساختاری» صندوق بین‌المللی پول آشنایی داشته باشد، لیست سیاست‌های پیگیری شده توسط طبقه سیاسی پورتوریکو را تشخیص خواهد داد: خصوصی‌سازی دارایی‌های عمومی، مانند فرودگاه‌های بین‌المللی، افزایش نرخ آب و برق، مالیات بر مصرف، اخراج‌های دسته‌جمعی کارکنان بخش‌های دولتی، محدود کردن حقوق نیروی کار و اتحادیه‌ها، کاهش بودجه خدمات عمومی از خدمات درمان و بهداشت تا دانشگاه‌های پورتوریکو.»

مسأله بشدت شرم‌آور دیگر آن که، ایالات متحده حتی از تخلیه بار کشتی‌های کشورهای دیگر، که برای کمک به پورتوریکویی‌ها فرستاده شده است، ممانعت می‌کند. آمریکا با وقاحت این عمل خود را به قانون تحمیلی سال ۱۹۲۰ ارجاع می‌دهد، که طبق این قانون، -مشهور به قانون جونز -، بجز آمریکا، هیچ کشتی خارجی اجازه باراندازی یا بارگیری در بنادر پورتوریکو را ندارد. 

سلفا برای نشان دادن تأثیرات عملی قانون جونز بر پورتوریکو می‌نویسد: «… محموله‌های بین‌المللی به مقصد پورتوریکو باید ابتدا در ایالات متحده پیاده و مجدداً در یک کشتی آمریکایی بارگیری شوند. در نتیجه قیمت کالاهای مصرفی از مواد غذایی گرفته تا ماشین در پورتوریکو به مراتب گران‌تر از قیمت آنها در داخل آمریکا، و در بسیاری جزایر دیگر در منطقه کارائیب است… قانون جونز یعنی، انگار که سوراخی را می‌کَنید و دوباره پر می‌کنید. هر کشتی خارجی که قصد ورود مستقیم به پورتوریکو را داشته باشد، باید عوارض و مالیات‌های گوناگون جداگانه‌ای پرداخت کند، که دوباره، این عوارض به مصرف‌کننده‌های پورتوریکویی تحمیل می‌شود. این یک تجارت معمولی نیست، این یک گوش‌بری، یک باج سبیل کلاهبردارانه مافیایی است.»

علاوه بر قانون جونز، یک قانون تحمیلی دیگر به نام «پرومِسا»، کنترل مالی کامل این کشور را تحت نظر کمیته انتصابی ایالات متحده آمریکا قرار داده است. بدین ترتیب، دولت محلی این کشور فاقد قدرت تصمیم‌گیری برای تخصیص بودجه برای ترمیم خرابی‌ها و کمک‌رسانی به مردم می‌باشد. جلوگیری قلدرمآبانه دولت آمریکا از رساندن کمک به مردم و یا بازسازی خرابی‌ها، با هدف سوءاستفاده بیشتر از موقعیت، برای تحمیل یک وام دیگر و کسب امتیازهای بیشتر در تصاحب منابع اقتصادی پورتوریکو است.

سیاست سودجویانه و دیکتاتورمنشانه آمریکا با یک بی‌اعتنایی ضدبشری باورنکردنی همراه است، که «استفان لدمن»۳ نویسنده «گلوبال ریسرچ»، آن را در اظهار نظر خانم اِلِین داک، وزیر موقت امنیت داخلی آمریکا مورد توجه قرار داده است. خانم داک، پاسخ دولت فدرال به شرایط بحرانی پورتوریکو را یک «داستان خوب خبری» می‌خواند که او از آن «بسیار راضی» است. در پاسخ به این اظهار ارباب‌منشانه و از سر بی‌دردی، سن‌خوان کروز، شهردار یکی از شهرهای پورتوریکو می گوید: « … شاید از جایی که او قرار دارد، این یک داستان خوب خبری است. [اما] وقتی شما آب جوب را می‌خورید، این یک داستان خوب خبری نیست. وقتی شما برای کودک‌تان غذا ندارید، این یک داستان خوب خبری نیست. وقتی شما به زور مردم را از ساختمان‌هایشان بیرون می‌کشید … این یک داستان خوب خبری نیست. این داستان مردمی است در حال مردن. این داستان مرگ یا زندگی است. اینجا سرشار از مسایلی است که نمی‌توان در داستان مردم آورد. این داستانی از یک نابودی است که همچنان در حال بدتر شدن است چون به مردم آب و  غذا نمی‌رسد….

«ای‌کاش می‌توانستم این را بلندتر فریاد بزنم: این یک داستان خوب خبری نیست، وقتی، کسانی برای اینکه نمی‌توانند دیالیزشان را انجام دهند، می‌میرند، وقتی ژنراتورهای برق کار نمی‌کند و برای آنها اکسیژن فراهم نمی‌کند و بیماران می‌میرند…. برای خدا و بهشت … بگذارید غذا و آب به دستان این مردم برسد، و بعد درباره خبرهای خوب حرف خواهیم زد.

«واشنگتن می‌داند چه می‌کند…. وقتی مردم دارند می‌میرند و برای لقمه‌ای نان به هوا چنگ می‌زنند، کدام خبر خوب؟

هزاران نفر در پناهگاه‌های موقت، و بسیاری دیگر در ویرانه‌های محل سکونت‌شان گرفتار هستند. حدود ۸۰درصد کشاورزی پورتوریکویی‌ها نابود شده… ۹۵درصد جزیره هنوز بی‌برق است، و این وضع برای ماه‌ها در این منطقه‌ی تک‌و‌تنها مانده ادامه خواهد داشت…»

این شرایط، بحران سنگینی را برای ۳/۴ میلیون جمعیت این جزیره به وجود آورده است. توماس گیلارته۴، استاد دانشگاه بین‌المللی فلوریدا، نسبت به نزدیک شدن یک فاجعه انسانی هشدار می‌دهد: «… وقتی سیستم فاضلاب‌ها کار نمی‌کند، مدفوع و ادرار انسان، همراه با باکتری‌های دریایی آب را بشدت آلوده می‌کند… شیوع وبا، اسهال خونی، تیفوئید، و … می‌تواند فاجعه آمیز باشد.»

 لدمن از قول سن‌خوان کروز ادامه می‌دهد: «… بنا به گزارش اداره فدرال فوریت‌های آمریکا، از ۶۹ بیمارستان جزیره، ۵۸ تا برق ندارند. فقط یک بیمارستان به طور عادی فعالیت می‌کند. حتی امکان جوش آوردن آب برای از بین بردن باکتری‌ها وجود ندارد. … در شرایطی که بیشتر مردم همه چیز خود را از دست داده‌اند، از کسانی که توسط هواپیما و یا هر وسیله نقلیه دولتی دیگری به جای دیگر می‌روند، کتباً برای بازپرداخت هزینه آن تعهد گرفته می‌شود….»

با وجود تمام این گزارش‌های تکان‌دهنده، دونالد ترامپ در توئیتش نوشت: «ما در شرایط ناممکن در پورتوریکو، بسیار عالی عمل کرده‌ایم.» و چند روز بعدتر، باز در تویئت شرم‌آور دیگری پورتوریکویی‌ها را متهم کرد که آنها می‌خواهند همه چیز برایشان انجام شود. زهی بی‌شرمی! 

به قول برتولد برشت، قحطی بسادگی پیش نمی‌آید، این بلایا توسط تجار غله سازمان داده می‌شود.۵

به هوش باشیم، زندگی بیش از ۷۰هزار پورتوریکویی در خطر است! سانچز گونزالس شهردار ماناتی در جمع شهرداران با گریه گفت که «هیستری در حال گسترش است. بیمارستان تقریباً در حال فروپاشی است…. ما به کسی نیاز داریم که فوری به ما کمک کند.»

حال مقایسه کنید وضعیت اسف‌بار پورتوریکو در نتیجه گروکشی سردمداران و بانکداران آمریکا را با آنچه، در همین چند روز، توسط دولت کوبا و مردمی که خود را از حکومت‌شان جدا نمی‌بینند، انجام شده است. 

بنا به گزارش شورای دفاع ملی کوبا۶، که به تاریخ ۲۹سپتامبر در «گرنما» انتشار یافت، و دیگر گزارش‌های خبری، ۷۵ شورای دفاع شهری بازسازی مناطق آسیب دیده و کمک به ساکنان آن مناطق را، تحت رهبری شورای نیروهای مسلح انقلابی و وزارت داخله این کشور انجام داده‌اند. بخشی از این فعالیت، در واقع پیش از حمله توفان، با اسکان دادن حدود دومیلیون نفر از ساکنان مناطق در معرض توفان آغاز گردید. این جابجایی شامل کسبه و کالاهای مغازه‌های آنها نیز می‌شد.

این گزارش‌ها با آمار دقیق ریز به ریز، همراه با ارزیابی وسواس‌گونه از خرابی‌ها و چگونگی رسیدگی‌ها، بیش از آن که حیرت و تحسین هر خواننده بی‌طرفی را برانگیزد، نشان از ماهیت مسؤولیت‌پذیر، پاسخگو وعمیقاً انسانی سیستم اقتصادی اجتماعی حاکم بر کوبا و رهبران آن دارد.

از نکات قابل توجه در این گزارش‌ها یکی آن که، در تمام مدت قبل و بعد از توفان، هیچ محلی از نظر مواد غذایی، آب و خدمات درمانی و محل خواب و اقامت با مشکل جدی مواجه نبوده است. دیگر اینکه، گرچه توفان، هم‌زمان با آغاز سال تحصیلی اتفاق افتاد، ولی مدارس در سراسر جزیره، از جمله در مناطق آسیب دیده، در روز مقرر بازگشایی شدند و دانش‌آموزان مدارس آسیب دیده هم در مراکز موقت سر کلاس رفتند.

در گزارش‌ها، آمار دقیقی از خانه‌های آسیب دیده و میزان آسیب‌دیدگی‌های آنها ارائه شده است. دولت کوبا در پاسخ به این مشکل،۵۰ درصد هزینه مصالح ساختمانی کسانی را که خانه‌شان به طور کامل یا بخشاً تخریب شده است به عهده گرفت. و همچنین، بر قیمت فروش کالاهای مورد نیاز ضروری مردم آسیب‌دیده، مانند وسایل خواب، وسایل بهداشتی و نظافت شخصی، تجهیزات آشپزی، و پارچه ۵۰ درصد تخفیف تعیین کرد. این تخفیف در صورت نیاز بیشتر،تا ۱۰۰ درصد پیش‌بینی شده است.

خرابی‌های گسترده در شبکه برق و خطوط مواصلاتی و دکل‌های برق در سراسر کشور ترمیم گردیده، و برق ۹۹درصد مشترکان دوباره برقرار است. در بخش ارتباطات، بیش از ۹۵درصد سرویس‌های اطلاع‌رسانی و تلفن، رادیو و تلویزیون بازسازی شده‌اند.

۵۳۷ کیلومتر جاده تخریب شده فقط در طول ۱۳روز بازسازی و آماده تردد وسایل نقلیه گردیده‌اند.

در شبکه توزیع آب، ۹۹درصد آبراهه‌ها فعال شده‌اند. چهار شبکه که مسؤولیت تأمین آب ۶۹۶۱ نفر (توجه کنید به دقیق بودن رقم-نگارنده) را برعهده دارند، هنوز قطع است (تا زمان نگارش این مطلب-نگارنده)، ولی تانک‌های آبرسان، تا احیای کامل شبکه آب، این کمبود را برای مناطق مورد نظر جبران می‌کنند.

از ۹۸۰ مؤسسه درمانی خسارت دیده، ۲۸۹ واحد ترمیم شده،و آماده‌سازی تجهیزات مربوط به عمل‌های جراحی و تداوم خدمات حیاتی به مردم به سرعت پیش رفته است. وضعیت اپیدمیک کاملاً تحت کنترل است.

خسارات وارده به زمین‌های کشاورزی و مزارع پرورش پرندگان، بین ۳۰ تا ۷۰درصد جبران شده است.

در بخش توریسم، علیرغم خسارت‌ها، کارکنان توانسته‌اند قطب‌های توریستی کشور را به طور منظم فعال نگه‌دارند، به استثنای تعدادی در شمال که عملیات ترمیم و راه‌اندازی مجدد آنها باید تا پانزده نوامبر به پایان برسد.

کار برای ارزیابی مجموع خسارات تحت نظر شورای دفاع ملی ادامه دارد. همچنین برنامه پژوهشی برای مطالعه تغییرات آب و هوایی و فجایع طبیعی، زیر نظر اداره محیط زیست در جریان است.

این همه دستاورد، همان طور که شورای دفاع ملی کوبا هم در گزارش خود تأکید می‌کند، تنها با حضور و مشارکت دلسوزانه و مسؤولانه مردم امکان‌پذیر شده است. به ویژه احیای بسیار سریع سیستم برق‌رسانی کشور، مدیون تلاش خستگی‌ناپذیر اعضای بریگاردهایی بود که بلافاصله در محلات تشکیل شدند و با یاری و هدایت ارگان‌های دولتی و شهرداری‌ها، پاکسازی محلات، هرس کردن، باز کردن کانال‌ها، حمل و برپایی تیرهای برق را به انجام رساندند.

گزارش شورای دفاع ملی می‌نویسد: «[برای چنین دستاورد بزرگی] در کوتاه‌ترین زمان، لازم بود که روحیه کار مشترک و رزمندگی حفظ شود، چیزی که همواره وجه تمایز مردم مبارز کوبا است.»

اما باید گفت، روحیه رزمندگی و کار مشترک، خاص مردم کوبا نیست. چرا که این خصلتی است با ریشه‌ای به بلندای تاریخ این سرزمین، در فرهنگِ سراسر مبارزه مردم پورتوریکو. به گفته لنس سلفا جنبش برای استقلال ملی ، جنبش‌های دهه ۱۹۳۰ کارگران شکر و اعتصاب کارگران اسکله، اعتراض به اعزام پرتوریکویی‌ها در ارتش آمریکا به جنگ ویتنام، «اعتصاب مردم» در سال ۱۹۹۸، مبارزه موفقیت‌آمیز اخراج نیروی دریایی آمریکا از ویکوئس، و اعتصاب و اشغال دانشگاه پورتوریکو، تنها نمونه‌هایی از تاریخ درخشان مبارزاتی مردم پورتوریکو هستند. اما، آنچه مانع از ظهور و نقش‌آفرینی این خصلت در این شرایط خطیر می‌شود، وابستگی استعماری این کشور به ایالات متحده آمریکا و گوش به فرمانی دولت دست‌نشانده‌ی پورتوریکو است که تمام حیات اقتصادی و اجتماعی این مردم نجیب و رزمنده را، حتی پیش از توفان، با بحران بسیار عمیق و همه جانبه روبرو ساخته بود.

و حرف آخر، آنچه در کوبا می‌بینیم، نشان از پیوند حیاتی دو طرفه و تنگاتنگ بین دولت کوبا و خلق کوبا دارد. این مردم رزمنده و سخت‌کوش، صاحب دولتی هستند که در طی نزدیک به شش دهه گذشته، هیچ انگیزه‌ی دیگری جز تأمین رفاه و سعادت آنها نداشته است.

بیشتر بخوانید: سوسیالیسم و کاپیتالیسم در برابر طوفان؛ تجربه‌ی کوبا و آمریکا

[divider]پی‌نوشت[/divider]

۱. Lance Selfa: Puerto Rico: The Debt Before the Storm, SocialistWorker.org, 26 September 2017

۲. ۲۰۰+ Academics Speak Out for Puerto Rico: The Cruelest Storm. Common Dreams, 30 September 2017

۳-۴. Stephen Lendman: A Public Health Catastrophe, Global Research, October 03, 2017

۵. Lance Selfa: Puerto Rico: The Debt Before the Storm, SocialistWorker.org, 26 September 2017

۶. National Defense Council Informational Report, informacion@granma.cu, september 29, 2017

 

[divider]منبع[/divider]

 [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” ]مجله‌ی دانش‌ومردم[/button]

مطلبی دیگر
خانه باغ/ کاسپار شولز